|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 4 (3 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu![]() |
English | Persian | Menu![]() |
---|---|---|---|
![]() |
de scrambler U | وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند | ![]() |
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
Search result with all words | |||
![]() |
scrambler U | پرتقلا | ![]() |
![]() |
scrambler U | کوشا | ![]() |
![]() |
scrambler U | وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند | ![]() |
Partial phrase not found. |
Recent search history | Forum search | ||
|
|||
|