Perdic | date on which a bill falls due | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	date on which a bill falls due U	موعد پرداخت برات یا سفته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	bill falls due on U	تاریخ سر رسید اسناد مدت دار
	over the falls U	مستقیما روی انحنای موج شکننده
	falls U	ابشار
	the curtain falls U	پرده میافتد
	boat falls U	طناب بالا کشنده قایق
	the niagara falls U	ابشارنیاگارا
	My birthday falls on a Staurday. U	جشن زمین
	up-to-date U	بهنگام
	up-to-date U	تجدید نظر کردن
	up to date U	حاوی اخرین اطلاعات
	up-to-date U	حاوی اخرین اطلاعات
	up-to-date U	تصحیح شده
	up-to-date U	مطابق روز
	up to date U	امروزی تازه مطابق روز
	up-to-date U	متداول
	up-to-date U	مطابق اخرین طرز
	up-to-date U	جدید
	up to date U	تجدید نظر کردن
	up-to-date U	تازه
	out of date U	از مد افتاده
	out of date U	منسوخه
	the date was not specified U	تاریخ ان معلوم
	value date U	تاریخ اجرا والور
	out-of-date <idiom> U	از مد افتاده (دمد)
	value date U	تاریخ ارزش
	She will only date you if you ... U	او [زن] فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
	of even date U	دارای همان تاریخ
	no date U	بی تاریخ
	to date U	باهم بیرون رفتن [به عنوان دوست پسر و دختر]
	out of date U	از تاریخ گذشته
	out of date U	منقضی شده
	out of date U	قدیمی
	the date was not specified U	نشده بود
	up-to-date U	امروزی تازه مطابق روز
	date U	در حال حاضر یا اخیراگ امروزی
	date U	افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
	date U	افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
	date U	موعد
	date U	تاریخ
	date U	سنه
	date U	مدت معین کردن
	date U	تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
	date U	زمان
	date U	نخل تاریخ
	date U	درخت خرما
	date U	خرما
	date U	قدیمی
	date U	تاریخ روز و ماه و سال
	up to date U	مطابق اخرین طرز
	best-by date U	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
	up to date U	متداول
	up to date U	تازه
	up to date U	مطابق روز
	up to date U	بهنگام
	up to date U	تصحیح شده
	date U	فرمان DATE
	date U	قرار دادن داده در یک متن
	up to date U	جدید
	sell-by date U	فروشبراساستاریخمصرف
	date of acquisition U	تاریخ خریداری
	date of birth U	تاریختولد
	date stamp U	مهرتاریخ
	date labourer U	معادل daysman
	best-before date [BBD] U	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
	Date of departure . Departure date. U	تاریخ عزیمت (روز حرکت )
	date of acquisition U	تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
	date of maturity U	موعد پرداخت
	date of maturity U	تاریخ انقضاء
	date of maturity U	موعد
	date of maturity U	تاریخ سررسید
	I have a date with my fiandee. U	با نامزدم قرار ملاقات دارم
	date of grace U	مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
	date of acquisition	از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
	What is todays date ? U	تاریخ امروز چیست ؟
	date labourer U	کارگر روزمزد
	date labour U	کار روز مزد
	date of issuance U	تاریخ صدور
	completion date U	تاریخ تکمیل
	closing date U	اخرین روز اخرین فرصت
	closing date U	تاریخ انقضاء
	blind date U	قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
	system date U	تاریخ سیستم
	target date U	زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
	termination date U	تاریخ پایان
	date [appointment] U	وعده ملاقات
	date [appointment] U	تاریخ
	completion date U	تاریخ انجام کار
	schedule date U	موعد طبق برنامه
	date in issuing U	تاریخ صدور
	current date U	تاریخ جاری
	post date U	تاریخ اینده گذاشتن
	post date U	پیش تاریخ کردن
	critical date U	مدت زمان بحرانی
	creation date U	تاریخ ایجاد
	date [appointment] U	قرار ملاقات
	creation date U	تاریخ افرینش
	sailing date U	تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
	from the date on wards U	از این تاریخ به بعد
	julain date U	تاریخ ژولین
	julain date U	تقویم ژولین
	due date U	سر رسید
	due date U	موعد مقرر
	due date U	تاریخ تادیه
	due date U	موعدمقرر
	effective date U	تاریخ اجرا
	effective date U	تاریخ شروداجرای دستورالعمل
	expiration date U	تاریخ انقضا
	expiry date U	تاریخ انقضاء
	expiry date U	سررسید
	maturity date U	موعد
	maturity date U	تاریخ سررسید
	letter of even date U	نامه همین تاریخ
	delivery date U	تاریخ تحویل
	due date U	تاریخ سررسید
	basic date U	تاریخ شروع خدمت در هردرجه
	date tree U	درخت خرما
	date-stone U	[سنگ ترکیب شده در دیوار که تاریخ ساخت آن بنا در آن قید شده است.]
	backdating date U	پیش تاریخ
	date palm U	درخت خرما
	accommodation date U	تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
	date of shipment U	تاریخ حمل
	date plum U	خرماندو
	date of birth U	تاریخ تولد
	date of payment U	موعد پرداخت
	due date U	سررسید
	acceptance date U	تاریخ قبولی
	basic date U	تاریخ ترفیع
	international date line U	خط بین المللی تغییر تاریخ
	date time group U	گروه ساعت و زمان
	date time group U	گروه تاریخ و زمان
	international date line U	خط موافقتنامه بین المللی
	due at a specified date after sight U	مدت دار
	due at a specified date after sight U	وعده دار
	international date line U	خط تقسیم نیروهای بین المللی
	expiry date of the credit U	تاریخ انقضای اعتبار
	to date a letter forward U	کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
	due at a specified date after sight U	موجل
	The date of the meeting has been advanced. U	تاریخ جلسه جلو افتاده است
	date of change of acountability U	تاریخ تسویه حساب
	automatic release date U	تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
	Date and place of departure. U	تاریخ ؟ محل حرکت
	minimum durability date [MDD] U	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
	bill U	بیجک
	bill U	سند مالی لایحه یا طرح قانونی
	bill U	گزارش جریان دعوی
	way bill U	بارنامه راه اهن
	bill U	دادخواست
	bill U	تهیه کردن صورتحساب
	bill U	اسنادبازرگانی
	bill U	قبض
	bill U	اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
	The bill, please.	لطفا صورت حساب.
	way bill U	بارنامه
	bill of e. U	برات
	way bill U	سند حمل
	the bill U	صورت حساب
	May I have my bill, please? U	ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
	way bill U	بارنامه دریایی
	bill U	حواله
	bill U	برات
	bill U	لایحه
	bill U	نوک بنوک هم زدن
	bill U	نوعی شمشیرپهن
	bill U	منقار
	bill U	نوک
	to f. the bill U	واجدشرایط بودن
	bill U	قبض صورتحساب
	bill U	سند
	bill U	اسکناس
	bill U	صورتحساب دادن
	bill U	صورتحساب
	got through (the bill got through the ma U	لایحه از مجلس گذشت
	bill nye U	صورتحساب
	members bill U	member
	How much is my telephone bill? U	صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
	hawks bill U	لاک پشت منقار دار
	hook bill U	منقار نوک برگشته
	I think there is a mistake in the bill.	من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
	hook bill U	منقارعقابی
	omnibus bill U	لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
	the bill has come to maturity U	وعده پرداخت برات رسیده است
	a hefty bill U	صورتحساب سنگینی
	play bill U	اگهی نمایش
	member's bill U	طرح قانونی
	long bill U	نوک دراز
	hawk bill U	لاک پشت ابی
	wage bill U	لیست حقوق
	time bill U	برنامه حرکت قطار
	to rush a bill through U	لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
	to talk out a bill U	مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
	stork's bill U	برگ عطر
	to veto a bill U	لایحه قانونی راردکردن
	stork's bill U	گل عطر
	stork's bill U	شمعدانی عطر
	station bill U	جدول محلها
	station bill U	لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
	soft bill U	مرغ مگس خوار
	soft bill U	پرنده منقار نازک حشره خوار
	to protean a bill U	وجه براتی راتامین کردن
	the bill has come to maturity U	موعد پرداخت برات منقضی شده است