English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
data transfer U انتقال داده ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
data transfer operations U عملیات انتقال داده
data transfer rate U سرعت انتقال داده ها
data transfer rate U نرخ ارسال داده
data transfer rate U میزان ارسال داده
data transfer rate U میزان انتقال داده
electronic transfer of data U انتقال الکترونیکی اطلاعات
Other Matches
transfer U پهلو- رفت
transfer U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer U واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer U واگذار کردن نقل کردن انتقال
transfer of cause U احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
transfer U واگذاری نقل
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U ورابری
transfer U تغییر سمت دادن لوله
transfer U سند انتقال انتقالی
transfer U نقل
transfer U واگذاری تحویل
transfer U انتقال
transfer U منتقل کردن
transfer U واگذار کردن
transfer U انتقال دادن
transfer U ورابردن
transfer U سند انتقال یا واگذاری
k , transfer U ضریب تصحیح برد توپ
k , transfer U ضریب کای برد
transfer U دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfer U کپی کردن یک بخش از حافظه به محل دیگر
transfer U واگذاری
transfer U زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer U تغییر دستورات یا کنترل
transfer U تغییر دستور یا کنترل
transfer U بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer U حواله
transfer U احاله
transfer U سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer U دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfer U زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transfer U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfer instruction U دستور العمل انتقال
transfer functions U توابع انتقالی
energy transfer U انتقال انرژی
transfer income U درامد انتقالی
transfer function U تابع انتقال
transfer address U ادرس انتقال
collect transfer U بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
negative transfer U انتقال منفی
transfer characteristic U مشخصه متقابل
conditional transfer U انتقال شرطی
heat transfer U انتقال گرما
heat transfer U انتقال حرارت
file transfer U انتقال فایل
power transfer U انتقال انرژی
deed of transfer U سند انتقال
positive transfer U انتقال مثبت
radial transfer U انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
technology transfer U انتقال تکنولوژی
transfer equipment U تجهیزات
transfer earnings U درامدهای انتقالی
transfer check U انتقال
transfer check U مقابله
transfer case U دیفرانسیل
transfer case U جعبه انتقال نیرو
transfer berth U دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
transfer area U در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
block transfer U انتقال کندهای
block transfer U انتقال بلوک
third person of a transfer U محال علیه
thermal transfer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
telegraphic transfer U انتقال تلگرافی
deed of transfer U انتقال نامه
transfer interpreter U مفسر انتقال
transfer scale U پایهانتقال
transfer station U محل انتقال افراد
transfer reaction U واکنش انتقالی
transfer rate U نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer rate U نرخ انتقال
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
transfer payments U پرداختهای انتقالی
transfer payment U پرداخت پولی که هیچ کارتولیدی را باعث نشود
transfer order U دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
transfer station U محل اعزام افراد
transfer switch U کلید انتقال
transfer port U دریچهانتقال
transfer canal U کانالانتقال
unconditional transfer U انتقال غیر شرطی
transfer time U مدت انتقال
transfer time U زمان انتقال
transfer table U میز انتقال
credit transfer U انتقال اعتبار
credit transfer U پرداخت ازطریق انتقال
transfer orbit U مدار انتقال
transfer operation U عمل انتقال
transfer of portfolio U انتقال موجودی اوراق بهادار
transfer resistor U ترانزیستور
transfer molding U ریخته گری انتقالی
transfer molding U قالب ریزی انتقالی
transfer machine U دستگاه انتقال
transfer line U خط انتقال
transfer limit U حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
transfer limit U حدود تصحیحات انتقال تیر
transfer mold U قالب گیری انتقالی
transfer ladle U کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer of capital U انتقال سرمایه
transfer of training U انتقال اموزش
transfer of technology U انتقال تکنولوژی
transfer ladle U پاتیل انتقال
transfer medium U رسانه انتقال
transfer of obligation U حواله مدنی
transfer of learning U انتقال یادگیری
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
file transfer utility U برنامه کمکی انتقال فایل
file transfer protocol U پروتکل انتقال فایل
electron transfer mechanism U مکانیسم انتقال الکترون
courier transfer station U مرکزارسال پیک ارتشی
materials transfer notes U دستورانتقال مواد
bit transfer rate U نرخ ارسال بیت
fuel transfer pipe U لولهانتقالسوخت
passenger transfer vehicle U وسلهجابجاییمسافرین
electronic funds transfer U انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
electronic fund transfer U ارسال الکترونیکی دارائی
government transfer payments U پرداختهای انتقالی دولت
courier transfer officer U افسر مسئول قسمت پیک ارتشی
charge transfer compounds U ترکیبات انتقال بار
materials transfer notes U برگه انتقال مواد
courier transfer officer U افسر مسئول پیک
courier transfer station U ایستگاه تعویض پیک
image transfer constant U ثابت انتقال تصویر
current transfer ratio U نسبت انتقال جریان
heat transfer coefficient U ضریب انتقال گرما
transfer license plate [American E] U پلاک انتقال
transfer number plate [British E] U پلاک انتقال
thermal wax transfer printer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
secure hypertext transfer protocol U گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
known data U عناصر معلوم
t data U دادههای ازمون
known data U عناصر تیرمعلوم
data name U نام داده
data value U مقدار داده
data U اطلاعات
data U مفروضات
data U سوابق عناصر داده ها
data U مختصات
data U دادههای اماری
data U داده
data U داده ها
data U سوابق دانسته ها
data U ارقام
data analysis U تحلیل داده ها
data analysis U داده کاوی
experimental data U دادههای تجربی
data aggregate U مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
financial data U اطلاعات مالی
financial data U اطلاعات مربوط به امور مالی
data aggregate U دادههای متراکم
data aggregate U تراکم داده ها
data arttibute U صفت داده
data attribute U صفت داده ها
data word U کلمه داده
digital data U داده رقمی
digital data U داده دیجیتالی
data verification U بازبینی داده
digutal data U داده رقمی
discrete data U داده گسسته
data base U مبنای اطلاعات
experimental data U دادههای ازمایشی
data base U پایگاه داده ها
firing data U عناصر تیر
firing data U عناصر مربوط به تیراندازی
control data U داده کنترلی
continuous data U دادههای متوالی
live data U داده موثر
logistical data U اطلاعات لجستیکی
marginal data U اطلاعات حاشیهای نقشه
mass data U دادههای انبوه
master data U شاه داده
master data U شاه دادهها
conversion of data U تبدیل عناصر
intelligence data U عناصر اطلاعات
input data U داده ورودی
data aggregate U متراکم سازی داده ها
data administrator U مسئول داده ها
data adapter U وفق دهنده داده
data acquisition U اکتساب داده
data acquisition U اکتساب داده ها
input data U معلومات یا دادههای ورودی
input data U معطیات ورودی
input data U دادههای اولیه
master data U دادههای اصلی
data validation U معتبرسازی داده
data reduction U تقلیل داده ها
data set U دادگان
data set U مجموعه داده ها
data set U ترتیب داده
data set name U نام مجموعه داده ها
data sharing U اشتراک داده
data sheet U برگ داده ها
data sheet U ورق داده ها صفحه داده ها
data security U امنیت داده ها
data section U بخش داده ها
data reduction U تقلیل داده ها کاهش داده ها
data redundancy U حشو داده ها
data redundancy U زائد بودن داده ها
data register U ثبات داده ها
data retrieval U بازیابی داده ها
data scope U یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com