Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cut and cover shelter
U
سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He has read the book from cover to cover .
U
کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
shelter
U
حفاظ
To shelter someone .
U
به کسی پناه دادن
shelter
U
سرپناه
shelter
U
جانپناه حفظ کردن
shelter
U
پناهگاه پناه بردن
shelter
U
پناهنده شدن
shelter
U
پناه دادن
shelter
U
محافظت کردن
shelter
U
محافظت حمایت
shelter
U
جان پناه
shelter
U
پناهگاه
shelter
U
پناه گرفتن سرپناه
emergency shelter
U
پناهگاه اضطراری
bus-shelter
U
ایستگاهاتوبوسسرپوشیده
to shelter oneself
U
پناهنده شدن
sheep shelter
U
آغلگوسفند
platform shelter
U
سایبانسکو
prone shelter
U
سنگر درازکش
instrument shelter
U
پناهگاهابزار
bus shelter
U
اتاقکسرایستگاه
to seek shelter
U
پناه جستن
elephant shelter
U
پناهگاه فلزی
elephant shelter
U
پناهگاه ضدگلوله
light shelter
U
پناهگاه سبک
transitory shelter
U
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
To seek refuge ( shelter).
U
پناه آوردن ( بردن )
air raid shelter
U
پناهگاه حمله هوائی
cover all
U
بارانی یا روپوش
cover
U
پوشاندن
to cover in
U
پرکردن
take cover
U
پشت جان پناه قرار گرفتن
take cover
U
حفاظ گرفتن
take cover
U
جان پناه گرفتن
to cover up
U
پیچیدن
to cover up
U
پوشاندن
from cover to cover
U
ازاغازتا انجام کتاب
to cover in
U
پوشاندن
under cover
U
سربسته درپاکت
under cover
<idiom>
U
پنهان شدن
cover up
<idiom>
U
پنهان کاربدواشتباه
cover all
U
رولباسی
cover off
U
پشت سر هم قرار گرفتن پشت به گردن
cover
U
جلد کردن
cover
U
حایل شدن
cover
U
روپوش
cover
U
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
cover
U
تامین کردن
cover
U
نگهبان بگوش
cover
U
حاوی بودن درپوش
cover
U
تامین زیان و خسارات بیمه
cover
U
بسته بندی
cover
U
مخفی در بر گرفتن
cover
U
اختفاء
cover
U
انجام دادن
cover
U
پنهان کردن
cover
U
طی کردن
cover
U
پوشش
cover
U
جلد
cover
U
رویه لفاف
cover
U
پاکت
cover
U
سرپوش
cover
U
حفاظ
cover
U
جان پناه خفاگاه پوشاندن
cover
U
اماده برای برگرداندن توپ
cover
U
مخفی گاه
[جامعه شناسی]
cover
U
امادگی
cover
U
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover
U
سقف زدن
cover
U
تامین
cover
U
جلد سرپوش
cover
U
روکش کردن پوشانیدن پوشش
cover
U
بوته زار پناهگاه شکار
cover up
U
در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up
U
در لاک دفاعی فرورفتن
cover
U
پوشش مخفی
[جامعه شناسی]
cover
U
سطح برف
cover
U
بازی دفاعی
cover
U
اماده شدن برای دریافت توپ
to cover one's nakedness
U
ستر عورت کردن
radiator cover
U
روکش رادیاتور
cover girls
U
ستارهی روی جلد
protective cover
U
روکش محافظ
to cover much ground
U
وسیع بودن
to cover much ground
U
رسابودن
saddle cover
U
زین پوش
to cover much ground
U
جامع بودن
saddle cover
U
زین پیچ
saddle cover
U
غاشیه
sight cover
U
روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
glass cover
U
پوشششیشهای
toilet cover
U
رو میزی برای میز ارایش
saddle cover
U
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
head cover
U
محافظسر
speaker cover
U
پوششصدا
lever cover
U
پوششدربازکن
mattress cover
U
گردنبندبلندمهمانی
pan cover
U
پوششکنه
pillow cover
U
ستونمخروطی
loose cover
U
روکش
duvet cover
U
روپوشقابلشستشو
sliding cover
U
پوششمتحرک
cover one's tracks
<idiom>
U
پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
filter cover
U
پوششفیلتر
battery cover
U
پوششباطری
horse cover
U
قالیچه زیر زین اسب
divan cover
U
[قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
under cover of letter no
U
ضمن نامه شماره
cover girl
U
زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
bed cover
U
روتختی
seat cover
U
پوششصندلی
cover girl
U
ستارهی روی جلد
cover girls
U
زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
first-day cover
U
پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
valve cover
U
روپوشسرپاپ
protective cover
U
روپوش حفاظ
cover charge
U
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
contingency cover
U
بیمه حمل احتیاطی
corset cover
U
لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
cover an angle
U
زاویهای را بستن
cover and concealment
U
پوشش و اختفاء
cover drive
U
ضربه در سمت نیمه معینی اززمین
cover note
U
بیمه نامه موقت
cover note
U
گواهی بیمه نامه
cover note
U
گواهی پوشش بیمه
cover plate
U
صفحه سرپوش
cover plate
U
پشت بندصفحه بست
cover point
U
عضو دفاع نزدیک
cover point
U
محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
cover search
U
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
concrete cover
U
پوشش بتنی روی فولاد
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
comparative cover
U
پوشش نسبی
cover charges
U
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover-ups
U
در لاک دفاعی فرورفتن
air cover
U
پوشش هوایی
base cover
U
عکس برداری اولیه
basic cover
U
عکسبرداری اولیه هوایی
batterty cover
U
سرپوش باتری
binding cover
U
پوشش تعهد شده
break cover
U
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
cell cover
U
درپوش باتری
cloud cover
U
غلظت ابر اتمی
cloud cover
U
سطح ابر زیرپوشش اتمی
column cover
U
پوشش ستون
communication cover
U
پوشش مخابراتی
cover shame
U
عذر
protective cover
U
پوشش حفافتی
hatch cover
U
درپوش دوردریچه
hub cover
U
قالپاق چرخ
ice cover
U
یخپوش
open cover
U
بیمه نامه باز
insurance cover
U
پوشش بیمه
magneto cover
U
سرپوش مگنت
open cover
U
بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
overhead cover
U
حفاظ بالای سر
overhead cover
U
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
piston cover
U
کف پیستون
piston cover
U
پوشش پیستون
protective cover
U
جان پناه دفاعی
hatch cover
U
درب دهلیز
fire cover
U
پوشش اتش
dust cover
U
سرپوش غبارگیر
dish cover
U
سرپوش
depleted cover
U
پوشش کاسته شده
extra cover
U
بازیگر بل گیر
depleted cover
U
پوشش کاهسته
fighter cover
U
پوشش با هواپیماهای شکاری
cover shame
U
بهانه
extra cover
U
پوشش اضافی برای بل گرفتن
fighter cover
U
پوشش هواپیماهای جنگنده
to have private insurance
[cover]
U
بیمه خصوصی داشتن
can not judge a book by its cover
<idiom>
U
[چیزی را نمی شود صرفا از روی قیافه قضاوت کرد]
perforated cover plates
U
صفحات سوراخدار
to have compulsory insurance
[cover]
U
اجباری
[الزامی]
بیمه بودن
perforated cover plates
U
صفحات مشبک
his hat cover his fanily
U
هیچکس را ندارد
his hat cover his fanily
U
خودش است و کلاهش
cheque book cover
U
پوششدفترچهچک
under cover of frind ship
U
بعنوان دوستی
excess loss cover
U
بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
excess cover treaty
U
قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
They escaped under cover of darkness.
U
درتاریکی شب فرار کردند
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
To cover (traverse)long distances.
U
مسافت زیادی راطی کردن
To cover up a fult ( defect , shortcoming ) .
U
عیب پوشی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com