English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
curry powders U کاری
curry powders U گردکاری
curry powders U آمیزهای از کاری و فلفل و چند ادویهی دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
curry U مالیدن
curry U کاری
curry U زردچوبه هندی
curry U شانه یا قشوکردن
curry U پرداخت کردن چرم
curry comb U قشو
curry comb U قشوکردن
curry powder U گردکاری
curry powder U کاری
curry powder U آمیزهای از کاری و فلفل و چند ادویهی دیگر
curry favor <idiom> U هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن برای دوستی ویا کمک
powders U گرد زدن به
powders U خاک
powders U پودر
powders U پودر صورت
powders U گرد باروت
powders U دینامیت
powders U پودر زدن به
powders U گردمالیدن بصورت گرد دراوردن
powders U باروت
powders U گرد
powders U باروت ارد
powders U سائیدن
powders U برف خشک تازه
to curry favour [British E] /favor [American E] with somebody U برای کسی خود شیرینی کردن
to curry favour [British E] /favor [American E] with somebody U هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن
washing powders U گرد صابون
washing powders U صابون رختشویی
face powders U سفیداب
face powders U پودر بزک
face powders U پودر صورت
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com