Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
current asset cycle
U
زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
current asset
U
دارایی جاری
asset
U
مال
asset
U
دارایی
asset
U
دارائی
asset
U
سرمایه
asset
U
ممرعایدی
asset
U
چیز با ارزش و مفید
asset
U
جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد
capital asset
U
سرمایه ثابت
capital asset
U
دارائی سرمایهای
bank asset
U
دارائی بانک
asset ownership
U
مالکیت دارائی
working asset
U
سرمایه کار
heritage asset
U
میراث تاریخی
heritage asset
U
میراث با ارزش
capital asset
U
علامت تجارتی
circulating asset
U
دارایی در گردش
circulating asset
U
دارایی جاری
earning asset
U
دارائی ایجادکننده درامد
earning asset
U
دارائی سوداور
fixed asset
U
دارائی ثابت
working asset
U
سرمایه حاصله در اثر کار وفعالیت
legal asset
U
دارائی قانونی
national asset
U
دارائی ملی
net asset
U
دارائی خالص
net asset value
U
ارزش دارائی خالص
quick asset
U
دارائی نقدی
family asset
U
دارائی خانوادگی
cycle
U
تناوب پریود سیکل
cycle
U
تاکت
cycle
U
زمانه
cycle
U
چرخه
cycle
U
گردش
cycle
U
دوره عملیات یابازی
cycle
U
سیکل مدار
cycle
U
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle
U
دوره
cycle
U
حلقه
cycle per second
U
هرتس
R/W cycle
U
CYCLE WRITE/READ
R/W cycle
U
ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
four cycle
U
چهار چرخه
four cycle
U
دارای چهاردور یا دوره
cycle
U
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle
U
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle
U
زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
U
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle
U
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle
U
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle
U
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle per second
U
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
cycle
U
سیکل
cycle
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle
U
: دور
cycle
U
دوره گردش
cycle
U
چرخ چرخه
cycle
U
چرخه زدن
cycle
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle
U
:بصورت دورانی فاهر شدن
cycle
U
بصورت متناوب فاهر شدن
cycle
U
سواردوچرخه شدن
cycle
U
دوران
cycle
U
دور
juglar cycle
U
دور ژوگلار
number of cycle
U
تعداد دوره ها
number of cycle
U
تعداد تناوبها
display cycle
U
چرخه نمایش
planning cycle
U
دوره برنامه ریزی
intelligence cycle
U
مدار اطلاعاتی
duty cycle
U
چرخه کار
procurement cycle
U
دوره خرید
motor cycle
U
دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
minor cycle
U
چرخه خرد
minor cycle
U
خرد چرخه
kondratieft cycle
U
دور کندراتیف
kitchin cycle
U
دور کیچین
kilomega cycle
U
یک بیلیون سیکل در ثانیه
memory cycle
U
چرخه حافظه
menstrual cycle
U
چرخه قاعدگی
menstrual cycle
U
عادت ماهانه
design cycle
U
چرخه طراحی
duty cycle
U
ضریب کار
duty cycle
U
دوره کار
water cycle
U
چرخه اب
hydrologic cycle
U
چرخه اب
staticizing cycle
U
سیکل ایستاسازی
hydraulic cycle
U
گردش اب در طبیعت
stirling cycle
U
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
storage cycle
U
چرخه انباره
storage cycle
U
سیکل انباره
hydraulic cycle
U
مدار هیدرولوژی
hysteresis cycle
U
حلقه پسماند
continous cycle
U
دوره بی وقفه
rankin cycle
U
سیکل رانکین
ration cycle
U
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
instruction cycle
U
سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction cycle
U
چرخه دستورالعمل
reset cycle
U
چرخه باز نشانی
null cycle
U
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
search cycle
U
چرخه جستجو
continous cycle
U
گردش دائمی
engine cycle
U
سیکل کاری موتور
cycle track
U
راه دوچرخه رو
life cycle
U
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
life cycle
U
دوره زندگی
life cycle
U
دوره عمر
life cycle
U
دوره عمر یک محصول
life cycle
U
چرخه دوام
cycle stealing
U
روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle stealing
U
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing
U
حلقه ربایی
cycle stealing
U
مدت چرخه
cycle stealing
U
چرخه دزدی
cycle of operation
U
جریان عمل جنگ افزار
cycle of operation
U
دوره عمل سلاح
cycle of everts
U
دورحوادث
cycle milling
U
دستگاه فرز پاندولی
cycle car
U
اتوموبیل دوچرخهای
cycle of the room
U
دورقمر
cycle of water
U
گردش اب در طبیعت
cycle spanner
U
اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle stock
U
موجودی فعال
cycle stock
U
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time
U
زمان
cycle time
U
زمان تناوب
cycle time
U
زمان دوره
cycle time
U
زمان سیکل
cycle time
U
مدت چرخه زمان چرخه
major cycle
U
بزرگ چرخه
major cycle
U
چرخه بزرگ
major cycle
U
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
magnetic cycle
U
فرایندمدار مغناطیسی
magnetic cycle
U
منحنی هیسترزیس
cycle time
U
مدت چرخه
cycle time
U
زمان تناوب عمل
idling cycle
U
سیکل بی باری
cycle time
U
زمان رفت و برگشت
machine cycle
U
چرخه ماشین
cycle time
U
مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
magnetic cycle
U
دوره مغناطیسی
cycle of the room
U
گردش ماه
estrous cycle
U
دوره فحلی
trade cycle
U
دوره فعالیت تجاری
life-cycle
U
چرخه زندگی
activity cycle
U
چرخه فعالیت
game cycle
U
دوره بازی
vapor cycle
U
سرد زائی مدار بسته
business cycle
U
دور کسب وکار
execute cycle
U
چرخه اجرا
four stroke cycle
U
سیکل چهار زمانه
business cycle
U
دور بازرگانی
four cycle engine
U
موتور چهارزمانه
budget cycle
U
گردش بودجه
budget cycle
U
مراحل بودجه
four stroke cycle
U
دوره چهار زمانه
business cycle
U
دور تجاری
flow cycle
U
مدار ترتیب کار
tempering cycle
U
دوره بازپخت
thermodynamics cycle
U
سیکل ترمودینامیک
occupancy cycle
U
دوره سکونت
flow cycle
U
سیکل جریان کار
fetch cycle
U
چرخه واکشی
carbon cycle
U
سیکل کربن
cardiac cycle
U
چرخه قلبی
carnot cycle
U
سیکل کارنو
carnot cycle
U
چرخه کارنو
cycle lock
U
قفلدوچرخه
turnaround cycle
U
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
training cycle
U
مرحله اموزش
training cycle
U
سیکل اموزشی
trade cycle
U
دور تجاری
business cycle
U
دور اقتصادی
exercise cycle
U
دوچرخهثابت
turnaround cycle
U
مدت رفت و برگشت
execution cycle
U
چرخه اجرا
business cycle
U
معادل cycle trade
business cycle
U
دور فعالیت بازرگانی
business cycle
U
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
game cycle
U
دورههای عملیاتی بازی جنگ
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
gramdfather cycle
U
چرخه پدر بزرگ
low cycle fatigue
U
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
gas cycle reactor
U
راکتور با مدار گردش گازی مسدود
variable cycle engine
U
موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
program development cycle
U
چرخه ایجاد برنامه
data processing cycle
U
چرخه پردازش داده
platonic cycle or year
مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
born haber cycle
U
چرخه بورن- هابر
short cycle annealing
U
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
life cycle of the frog
U
چرخهزندگیقورباغه
computer processing cycle
U
چرخه پردازش کامپیوتر
life cycle costs
U
هزینههای دوره عمر یک محصول
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
mixed cycle engine
U
موتور سرسرخ
citric acid cycle
U
چرخه سیتریک اسید
high cycle fatigue
U
خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
read write cycle
U
چرخه خواندن و نوشتن
read restore cycle
U
چرخه خواندن و ترمیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com