Perdic | curing | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 20 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	curing U	عمل اوردن بتن
	curing U	پروسهای که درطی ان بیشترلاستیکهای مصنوعی پلاستیکها و سوختهای جامدتغییر شکل داده و به ترکیباتی با وزن مولکولی بیشتر تبدیل میشوند
	curing U	پروراندن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	membrane curing U	نگهداری غشایی بتن
	membrane curing U	گیرش پوستهای
	moist curing U	نگهداری مرطوب بتن
	rapid curing U	قیرهای محلول زودگیر
	slow curing U	قیرهای محلول دیرگیر
	steam curing U	عمل اوردن بتن با بخار
	medium curing U	قیرهای محلول کندگیر
	curing time U	مدت زمان پخت الیاف در رنگرزی
	curing agent U	سختگر
	curing vessel U	فرف سخت گردانی
	curing oven U	کوره سخت گردانی
	curing membrane U	پوسته نگهبان
	curing compound U	مایه عمل اورنده
	slow curing cutback U	قیر مایع دیرگیر
	rapid curing cutback U	قیر مایع زودگیر
	fog curing room U	اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
	damp land pit curing U	نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه

Recent search history

Forum search