English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crown knot U گره تاج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crown U راس قله
crown U تاج
crown U فرق سر
crown U بالای هرچیزی
crown U حد کمال
crown U تاج دندان
crown U تاج گذاری کردن پوشاندن
crown U کلید طاق
crown U تاج قهرمانی
crown U تحدب
crown U کوژی
crown U ستیغ نیمرخ مهره طاق
crown U ستیغ سره
crown saw U اره استوانهای
crown tree U شمع
crown wheel U چرخی که دندانههای ان نسبت به سطح ان عمودباشد
crown block U قرقرهراس
crown tine U نوکشاخ
feather crown U پرتاجیشکل
Crown Princesses U ولیعهد
Crown Princesses U همسر ولیعهد
crown top U تاج
crown top U کلاهک
crown stopper U سر بطری پهن
crown land U خالصه
crown law U قانون جزائی
crown of arch U مهره طاق
crown of arch U کلید طاق
crown of the caves way U قسمت میان سنگ فرش)
crown paper U کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
Crown Princess U همسر ولیعهد
crown section U برش در کلید قوس
Crown Princess U ولیعهد
crown-post U تیرک عمودی
crown-plate U بالشتک
crown-steeple U منارک برج
southern crown U اکلیل جنوبی
heir to the crown U ولی عهد
crown moulding U گچ بری تاجی شکل
crown glass U شیشه پنجره [در قرن نوزدهم انگلیس]
crown cornice U کتیبه اصلی
crown cornice U قرنیز اصلی
mural crown U ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
half crown U سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
crown-strut U [شمع پشتبند عمودی]
crown court U دادگاهیدر انگلستانو ولز
crown jewels U جواهرآلاتسلطنتی
the crown of the teeth U دندان بیرونی
the crown of the teeth U قسمت بیرونی دندان
the crown of the head U فرق سر
piston crown U تاج پیستون
crown-steps U لاریز [برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
crown-tile U سفال تیزه
olive crown U تاج زیتون
crown imperial U گل سرنگون
counsel for the crown U وکیل عمومی
Crown Prince U ولیعهد
Crown Prince U نایب السلطنه
Crown Princes U ولیعهد
Crown Princes U نایب السلطنه
crown ether U اتر تاجی
counsel for the crown U دادیار
crown glass U شیشه گردیاچرخی
crown debt U طلب دولتی بستانکاری دولتی
crown colony U بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
crown debt U وام بدولت
crown gear U چرخ دنده محدب
crown green bowls U بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
downstream profile at crown U نیمرخ پایاب در کلید
law officers of the crown U وکیل عمومی دادیار
law officers of the crown U دادستان
downstream profile at crown U نیمرخ کلید در پایین دست
knot U نات
knot U میل دریایی
knot U برکمدگی
knot U دژپیه
knot U گره دریایی
knot U غده چیز سفت یا غلنبه
knot U منگوله دار کردن گره دریایی
knot U گره خوردن
knot U گیرانداختن
knot U بهم پیوستن
knot U گره زدن
knot U واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
knot U مشکل عقده
knot U گره
knot U کانون [کاموا]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U [واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
knot U گره
knot U گره دریایی
knot U گره زدن
knot U بقچه [کاموا ]
knot U گره خوردن
knot U گره پیشاهنگی
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
top-knot U پرهای تارکسر
figure-eight knot U شکلگره8تایی
alternate knot U گره یک در میان (نوعی گره تقلبی)
top-knot U سر پر
tie the knot <idiom> U ازدواج کردن
The knot has come loose . U گره شل شده است
To unite a knot . U گره را باز کردن
knot stitches U کوکگره
angular knot U گره زاویه ای مثل گره آویز
asymmetric knot U گره نامتقارن
senneh knot U گره نامتقارن
Spanish knot U گره اسپانیایی [این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
symmetric knot U گره ترکی [گره نامتقارن] [که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
tie [knot] U خفت
tie [knot] U ایلمک
tie [knot] U پیچه
tie [knot] U ریشه
turkish knot U گره ترکی
turkish knot U گره متقارن
senneh knot U گره فارسی
Persian knot U گره نامتقارن
asymmetric knot U گره سنه
berber knot U گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
hand knot U گره دستی
knot count U رجشمار [گره زرعی] [تعداد گره در طول مشخصی از فرش]
knot density U چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
knot strength U استحکام گره
knot ratio U نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
packing knot U گره زدن بدون پود
Persian knot U گره فارسی
Danish knot U گره رنی
reef knot U گره راست
granny knot U گره غلط
half knot U نیم گره
half knot U گره خفتی
knot tie U گره مقرهای
knot hole U محل گره
knot hole U محل حفره
macrame knot U گره توری بافی
manrope knot U head s"turk
nail knot U گره بین نخ فرعی و اصلی ماهیگیری
overhand knot U گره ساده
overhand knot U گره اضافی
elf knot U گیس جنی
pruisik knot U گره پروسیک
granny knot U گره عامی
fisherman's knot U گره
fisherman's knot U گره ماهی گیر
blood knot U نوعی گره
butterfly knot U گره پروانه
clinch knot U گره ثابت
constrictor knot U گره فشاری
dead knot U گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
diameter of a knot U قطر یک گره
double knot U گره دوبل
elf knot U موی درهم برهم
elf knot U زلف ژولیده
figure eight knot U گره هشت کوهنوردی
figure of eight knot U گره هشت فرانسه
psyche knot U ارایش گیسو بصورت گوجه فرنگی
running knot U خفت
tight knot U گره سخت
to cut the g. knot U گره یامشکلی رابزورحل کردن
to tie a knot U گره زدن
to untie a knot U گرهی رابازکردن
turtle knot U گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
wall knot U گره حصیری
wall knot U گره تخت
windsor knot U گره بزرگ کراوات
Gordian knot U گرهی گوردیان گوردیوس
Gordian knot U مسئلهی گیجکننده
Gordian knot U مشکل معما مانند
top-knot U گره زینتی
top-knot U کاکل
top-knot U موی فرق سر
sword knot U شرابه شمشیر
surgeon's knot U گره بخیه جراحی
running knot U گره بند
sailor's knot U گره کراوات
shoulder knot U روبان یاحمایل زینتی روی شانه
shoulder knot U واکسیل
slip knot U گره خفت
slip knot U گره زود گشا
square knot U گره مرکب از دونیم کره
square knot U گره مربع
surfer's knot U ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
square knot U گره مربر
heaving line knot U گره هبلین
perfection loop knot U نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
asymmetric knot [farsi] U گره فارسی
loop knot tie U گره حلقوی
French knot stitch U گرهفرانسوی
Tie a knot in the rope . U طناب را یک گره بزنید
See if you can unite the dead knot . U ببین این گره کور را می توانی باز کنی
Tie a rope in a firm knot . U طناب را گره محکمی زدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com