English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crown gear U چرخ دنده محدب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crown U راس قله
crown U ستیغ سره
crown U ستیغ نیمرخ مهره طاق
crown U کلید طاق
crown U تاج قهرمانی
crown U تحدب
crown U کوژی
crown saw U اره استوانهای
crown U تاج گذاری کردن پوشاندن
crown U تاج دندان
crown U حد کمال
crown U بالای هرچیزی
crown U فرق سر
crown U تاج
crown colony U بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
crown debt U وام بدولت
crown debt U طلب دولتی بستانکاری دولتی
crown ether U اتر تاجی
crown knot U گره تاج
crown cornice U قرنیز اصلی
crown glass U شیشه گردیاچرخی
crown imperial U گل سرنگون
Crown Princesses U ولیعهد
counsel for the crown U وکیل عمومی
mural crown U ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
crown court U دادگاهیدر انگلستانو ولز
crown jewels U جواهرآلاتسلطنتی
heir to the crown U ولی عهد
feather crown U پرتاجیشکل
crown tine U نوکشاخ
crown block U قرقرهراس
counsel for the crown U دادیار
crown land U خالصه
crown law U قانون جزائی
crown of arch U مهره طاق
Crown Princess U ولیعهد
Crown Princess U همسر ولیعهد
half crown U سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
olive crown U تاج زیتون
piston crown U تاج پیستون
the crown of the teeth U دندان بیرونی
the crown of the teeth U قسمت بیرونی دندان
the crown of the head U فرق سر
Crown Princesses U همسر ولیعهد
crown wheel U چرخی که دندانههای ان نسبت به سطح ان عمودباشد
crown of arch U کلید طاق
crown of the caves way U قسمت میان سنگ فرش)
crown paper U کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
crown section U برش در کلید قوس
crown stopper U سر بطری پهن
crown top U کلاهک
crown top U تاج
crown tree U شمع
southern crown U اکلیل جنوبی
crown cornice U کتیبه اصلی
crown glass U شیشه پنجره [در قرن نوزدهم انگلیس]
Crown Prince U ولیعهد
Crown Princes U نایب السلطنه
Crown Princes U ولیعهد
crown-steps U لاریز [برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
crown-tile U سفال تیزه
crown-strut U [شمع پشتبند عمودی]
crown-steeple U منارک برج
crown-post U تیرک عمودی
crown-plate U بالشتک
crown moulding U گچ بری تاجی شکل
Crown Prince U نایب السلطنه
downstream profile at crown U نیمرخ پایاب در کلید
crown green bowls U بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
law officers of the crown U دادستان
law officers of the crown U وکیل عمومی دادیار
downstream profile at crown U نیمرخ کلید در پایین دست
gear مجموع چرخهای دنده دار
gear U ادوات
gear دنده
gear چرخ دنده
gear U اسباب لوازم
gear U جعبه دنده
out of gear U ازهم سواشده
gear in U درگیر شدن
out of gear U خراب
gear in U درگیری دو چرخ دنده
to gear down U باعوض کردن دنده کندکردن
to gear up U باعوض کردن دنده تندکردن
to go out of gear U خراب شدن
to go out of gear U مختل شدن ازکارافتادن
out of gear U ازدنده بیرون افتاده
gear U افزار
gear U الات جامه
in gear U دایر
in gear U اماده
gear U انتقال دادن
get in gear [get into gear] <idiom> U بعد از مدتی دوباره سررشته امور را به دست گرفتن.
gear U ابزار وسایل لباس مخصوص
gear U پوشانیدن
gear U کردن اماده کارکردن
gear U پوشش دنده دار
in gear U اماده حرکت
reduction gear U جعبه دنده کاهنده سرعت
reduction gear U چرخ دنده کاهنده
rocker gear U تنظیم جاروبک
running gear U قسمت حرکت کننده ماشین
nose gear U قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
mess gear U وسایل نظافت نهارخوری
mess gear U وسایل غذاخوری
spur gear U چرخ دندانه دار
mess gear U جعبه فروف سرباز یا مسافر
low gear U دنده کندکن
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
planetary gear U دنده خورشیدی
planetary gear U جعبه دنده خورشیدی
planetary gear U چرخ دنده سیارهای
landing gear U ارابه فرود
reduction gear U جعبه دنده تبدیل سرعت
loose gear U چرخ دندانه هرزگرد
spur gear U دنده ملخی
spur gear U دنده مهمیزی دنده خاردار
steering gear U دنده فرمان
get one's rear in gear <idiom> U عجله کردن
gear cable U کابلچرخدنده
gear housing U پوششچرخدنده
riot gear U نوعیلباسخاصپلیسضدآشوب
high gear <idiom> U آخر سرعت
gear box U جعبه دنده گیرباکس
gear shift U دسته دنده اتومبیل
gear lever U دسته دنده اتومبیل
gear stick U دسته دنده اتومبیل
bathing gear U لوازم شنا [حمام]
bathing gear U لباس شنا [حمام]
gear wheels U چرخ دنده ها
worm gear U چرخ دنده حلزونی
worm gear U دنده حلزونی پیچ حلزونی
worm gear U دنده مورب
steering gear U دنده سکان
steering gear U جعبه دنده فرمان
steering gear U جعبه فرمان
step up gear U چرخ دنده افزاینده
sun gear U چرخ دنده خورشیدی
switch gear U وسیله اتصال
gear wheels U چرخ های دندانه دار
synchromesh gear U گیربکس سنکرون
timing gear U چرخ دنده میل بادامک
training gear U گردونه در سمت
transmission gear U چرخ دنده انتقال
tumble gear U چرخ واسطه
tumble gear U چرخ دنده واسطه
valve gear U مکانیزمی که برای بحرکت دراوردن سوپاپهای موتورپیستونی
worm gear U دنده مارپیچی
gear case U پوسته جعبه دنده
four gear drive U گیربکس چهار دنده
flight gear U لباس پرواز
fishing gear U اسباب ماهیگیری
external gear U تاج دندانه خارجی
exhaust gear U چرخ دندانه خروجی
elevator gear U گردونه در ارتفاع
elevating gear U چرخ دندانه بالابر
driving gear U چرخ دنده محرک
foxer gear U صداساز
foxer gear U وسیله تولید صدا
fuse gear U متعلقات فیوز
gear case U جعبه دنده
gear brake U ترمز سیستم انتقال
gear box U گیربکس
gear box U جعبه دنده
gear blank U چرخ دنده کار نکرده
gear assembly U مجموعه چرخ دنده ها
gear arrangment U نظم و ترتیب درگیری دو چرخ دنده
differential gear U دنده عقب اتومبیل
crank gear U چرخ دنده سر میل لنگ
bevel gear U دنده مورب
bell gear U چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
beaching gear U سرسره قایق
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
back gear U یک رشته چرخ دنده که به پایه نظام ماشین تراش وصل می شوند
arresting gear U قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
arrester gear U سیم نگهدارنده
bevel gear U دنده کرامویل
bevel gear U چرخ دنده مخروطی
bevel gear U چرخ دندانه مخروطی
control gear U دستگاه کنترل
compasition gear U چرخ دنده مرکب
change gear U چرخ دندانه تبدیل
chaffing gear U وسایل ضد سایش
chaffing gear U وسایل ضد ساییدگی
breathing gear U وسیله تنفسی
breathing gear U ماسک تنفسی
beaching gear U وسایل به ساحل کشیدن ناو
reverse gear U دنده معکوس
gear pump U پمپ دندهای
gear pump U پمپ روغن دندهای
spiral gear U چرخ دنده حلزونی
gear quadrant U ماهک جعبه دنده
gear ratio U نسبت چره دنده ها
helical gear U چرخ دنده حلزونی
gear ratio U نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
head gear U پوشش سر
gear wheel U چرخ دندانه دار
gear wheel U چرخ دنده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com