Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cross section of an embankment dam
U
گودالکنندهشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cross section
U
نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross-section
U
سطح متقاطع
cross section
U
سطح مقطع عرضی
cross section
U
رویه برش
cross section
U
مقطع
cross section
U
برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section
U
نیمرخ عرضی
cross section
U
سطح مقطع
cross section
U
سطح مقطع موثر
cross section
U
برش عرضی
cross section
U
مقطع عرضی
cross section of a molar
U
قسمتهایمختلفدندانآسیا
cross section area
U
سطح مقطع
cross section of a road
U
بخشعرضیجاده
cross section of a trunk
U
بخشعرضیتنهدرخت
cross section of an airbrush
U
بخشعرضیرنگپاش
inelastic cross section
U
مقطع برخورد ناکشسان
valley cross section
U
نیمرخ عرضی دره
circular cross section
U
مقطع گرد
absorption cross section
U
مقطع جذب
shape of cross section
U
نیمرخ عرضی
cross section of a liquid compass
U
قسمتموربقطبنمایمایع
cross section of a gravity dam
U
قسمت
cross section of a power plant
U
قسمتعرضینیروگاه
cross section of a reflecting telescope
U
قسمتمورببازتابتلسکوپ
cross section of a reflex camera
U
قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
cross section of an arch dam
U
بخشعرضیهلالیسر
cross section of an electron microscope
U
بخشعرضیالکترودمغناطیسیمیکروسکوپ
effective collision cross section
U
سطح مقطع برخورد موثر
cross section of a buttress dam
U
قسمتحایلموربسر
cross section of a refracting telescope
U
بخشعرضیبازتابتلسکوب
total effective collision cross section
U
سطح مقطع موثر کل
cross section of a muzzle-loading cannon
U
قسمتموربدهانهتوپ
cross section of a hydroelectric power station
U
قسمتعبورایستگاهقدرتانرژیآبی
embankment
U
خاکریزی
embankment
U
اکند
embankment
U
سد خاکی
embankment
U
دیوار خاکی
embankment
U
پشته
embankment
U
گوره
embankment
U
خاکریز
embankment
U
دیواره
embankment dam
U
سد خاکی
road embankment
U
خاک ریزی جاده
embankment condition
U
حالت یا شرائط خاکریزی
slope of embankment
U
شیروانی کند
slope of embankment
U
شیروانی خاکریزی
railway embankment
U
پشت خاک در دو طرف ریلهای راه اهن
drain embankment of dam
U
خاکریزی زهکش سد
cross way=cross road
U
چهارراه
section
U
قطعه
z section
U
پروفیل "زد"
t section
U
عضو " T "
section out
U
شکستن موج بطور ناهموار
t section
U
پروفیل " T "
section
U
رسددریایی یا هوایی
section
U
گروه دایره
section
U
دسته
section
U
بره
section
U
برشگاه
section
U
مقطع
section
U
برش
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
U
نیمرخ
section
U
رسدتوپخانه
section
U
شعبه
section
U
رسد
section
U
جوخه
section
U
بخش
section
U
قسمت
section
U
بخش قسمت
section
U
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section
U
قبضه توپ
built up section
U
مقاطع مرکب
section chief
U
رئیس قبضه
conic section
U
مقطع مخروطی
section chief
U
فرمانده رسد فرمانده قبضه
box section
U
مقطع قوسی سکل
beaded section
U
شیار برجسته روی گچ وچوب
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base section
U
بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
section charge
U
خرج جزء جزء
center section
U
بال میانی
control section
U
بخش کنترل
extruded section
U
پروفیل اشترانق پرس
rolled section
U
مقاطع نوردشده
control section
U
قسمت کنترل
compact section
U
مقطع فشرده
section charge
U
خرج چند قسمتی
root section
U
مقطع ریشه
regular section
U
پروفیل نرمال
longitudinal section
U
نیمرخ طولی
longitudinal section
U
برش طولی
crown section
U
برش در کلید قوس
data section
U
بخش داده ها
economic section
U
انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
full section
U
برش کامل
gauging section
U
مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
gauging section
U
برش اندازه گیری
golden section
U
برش زرین
gun section
U
یک قبضه توپ با نفرات
gun section
U
رسدتوپ
half section
U
نیم برش
horizontal section
U
برش افقی
oblique section
U
مقطع اریب
oblique section
U
مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
rectangular section
U
مقطع مستطیلی
range section
U
قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
phantom section
U
خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
radial section
U
برش شعاعی
properties of section
U
خواص مقاطع تیرها
project section
U
بخش تهیه طرحها
project section
U
بخش تهیه پروژه ها
program section
U
بخش تهیه برنامه ها
program section
U
بخش برنامه ها
personnel section
U
قسمت پرسنلی
personnel section
U
کارگزینی
overflow section
U
قسمت سر ریز سد
oblique section
U
مقطع مایل
oblique section
U
برش اریب
half section
U
نیم مقطع
longitudinal section
U
برش طولی
pipe section
U
قسمتلوله
main section
U
قسمتاصلی
honeycomb section
U
شانهعسل
flotation section
U
بخششناور
dining section
U
قسمتغذاخوری
butt section
U
قسمتهدف
working section
U
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
wing section
U
بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
weaving section
U
منطقه تقاطع
trough section
U
مقطع ناودانی
trenched section
U
فرم صندوقهای تو گود
trenched section
U
زیرگاه صندوقهای
transverse section
U
برش متقاطع
radio section
U
بخشرادیو
rail section
U
بخشریل
sagittal section
U
قسمتهایزیرشکم
build up section
U
مقاطع مرکب
ground section
U
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
black section
U
گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
wallet section
U
قسمتکیفپول
coil section
U
مقطع بوبین
tip section
U
قسمتنوک
section of a walnut
U
قسمتهایمختلفگردو
section of a strawberry
U
قسمتهایمختلفتوتفرنگی
in the non-smoking section
U
در قسمت غیر سیگاری ها
section of a raspberry
U
قسمتهایمختلفتمشک
section of a log
U
قسمتهایمختلفکندهدرخت
section of a hazelnut
U
قسمتهایمختلففندوق
section of a bulb
U
قسمتهایمختلفپیاز
transverse section
U
مقطع عرضی
transversal section
U
برش عرضی
transition section
U
مقطع تبدیل
weaving section
U
منطقه همبری
section of valley
U
نیمرخ عرضی دره
section of dike
U
نیمرخ راه
section leader
U
فرمانده رسد یا جوخه
section hand
U
کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section gang
U
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
accessory of section
U
قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
advance section
U
قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance section
U
قسمت جلویی
air section
U
رسد هوایی
aircraft section
U
قسمت هواپیمایی
staff section
U
بخش ستادی
axial section
U
برش محوری
structural section
U
مقطع سازهای
section crew
U
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
standard section
U
پروفیل استاندارد
auxiliary section
U
برش کومکی
staff section
U
قطعات سمبه
staff section
U
قسمت ستادی دسته سمبه
aircraft section
U
رسدهواپیمایی
He works in the production section .
U
درقسمت تولید کار می کند
air movement section
U
قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
data control section
U
بخش کنترل داده
section of a silique: mustard
U
قسمتهایمختلفخردل
wall stack section
U
بخشدودکشدیواری
winding crodd section
U
سطح مقطع سیم پیچی
air traffic section
U
قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
box section leg
U
ساق یا پایه بخشی از جعبه
Could we have a table in the non-smoking section?
U
آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
box section bed
U
جعبه ماشینهای ابزار
section of a legume: pea
U
قسمتهایمختلفبتولات
air ground section
U
قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
standard egg section
U
مقطع تخم مرغی شکل معمولی
air movement section
U
قسمت حرکات هوایی
section of a capsule: poppy
U
قسمتهایمختلفکیسه
intermediate frequency section
U
مقطع فرکانس میانی
horseshoe shaped section
U
مقطع نعل اسبی
section of a berry: grape
U
قسمتهایمختلفانگورحبهای
egg shaped section
U
مقطع تخم مرغی
formwork at cirved section
U
قالب بندی در سطوح منحنی
section of a grain of wheat
U
قسمتهایتخممرغ
section of a pome fruit: apple
U
قسمتهایمختلفمیوههایکرویشکل
section of a follicle: star anise
U
قسمتهایمختلفبرگه
section of a stone fruit: peach
U
قسمتهایمختلفمیوههایهستهدار
gravity dam of triangular section
U
سد وزنی با نیمرخ مثلثی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com