Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
critical angle of attack
U
زاویه حمله بحرانی
critical angle of attack
U
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical angle of attack
U
زاویه حمله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
critical angle
U
زاویه بحرانی
angle of attack
U
زاویه حمل
angle of attack
U
زاویه تک
blade angle of attack
U
زاویه حمله تیغه
critical
U
حیاتی بحرانی
critical
U
حساس
critical
U
شاخص
critical
U
منتقدانه
critical
U
وخیم
self critical
U
انتقاد کننده از خود
critical
U
خطرناک
critical
U
وخیم انتقادی قابل تامل
critical
U
واقع درمرحله انتقال
critical
U
وخیم نکوهشی
critical
U
انتقادی
critical
U
بحرانی
critical value
U
ارزش بحرانی
critical
U
مهم
mission critical
U
برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
mission critical
U
که شرکت شما به آن بستگی دارد
critical region
U
منطقه بحرانی
critical path
U
مسیر بحرانی
critical path
U
مسیربحرانی
critical period
U
دوره بحرانی
critical period
U
دوره شاخص
critical materials
U
تجهیزات مهم
critical ratio
U
بهر شاخص
critical materials
U
اقلام حیاتی و مهم
critical mass
U
جرم بحرانی
critical intelligence
U
اطلاعات مهم
critical intelligence
U
اطلاعات حیاتی
critical isotherm
U
هم دمای بحرانی
critical isotherm
U
منحنی هم دمای بحرانی
critical item
U
اماد حساس
critical item
U
اقلام حیاتی اقلام مهم
critical limit
U
حد بحرانی
critical mass
U
توده مهم
critical mass
U
توده حساس
critical point
U
نقطه بحرانی
critical temperature
U
دمای بحرانی
critical position
U
پوزیسیون حساس
critical speed
U
سرعت بحرانی
critical pressure
U
فشار بحرانی
critical resistance
U
مقاومت بحرانی
critical resistance
U
مقدار مقاومت بحرانی
critical region
U
ناحیه شاخص
critical region
U
ناحیه بحرانی
critical temperature
U
درجه حرارت بحرانی
critical velocity
U
سرعت بحرانی
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
critical point
U
نقطه فرود در پرش با اسکی
critical pollution
U
الودگی بحرانی
critical valve
U
مقدار بحرانی
critical values
U
مقادیر شاخص
critical height
U
بلندی بحرانی
critical damping
U
میرائی بحرانی
critical amplification
U
تقویت بحرانی
critical facility
U
تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
critical coupling
U
تزویج بحرانی
critical coupling
U
کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
critical date
U
مدت زمان بحرانی
critical facility
U
تاسیسات حساس
critical damping
U
خفیدگی بحرانی
critical error
U
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
critical point
U
نقطه بحرانی
critical damping
U
میرائی اپریودیک
critical engine
U
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
critical depth
U
عمق بحرانی
critical density
U
چگالی بحرانی
critical current
U
شدت بحرانی
Critical Regonalism
U
منطقه ی بحرانی
critical deformation
U
تغییر شکل بحرانی
critical frequency
U
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
critical frequency
U
فرکانس مرزی
critical concentration
U
میزان تمرکز بحرانی
critical magnitude
U
اندازه بحرانی
critical altitude
U
ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
critical altitude
U
ارتفاع بحرانی
critical height
U
ارتفاع بحرانی
critical flow
U
جریان بحرانی
critical area
U
ناحیه بحرانی
critical assembly
U
ترتیب بحرانی
critical frequency
U
فرکانس بحرانی
critical activity
U
فعالیت بحرانی
critical voltage parabola
U
شلجمی مقدار ولت قطع
critical flicker frequency
U
بسامد شاخص در سوسو زدن
critical backing pressure
U
فشار حد خلاء بحرانی
critical closing speed
U
سرعت بحرانی پایین
critical raynold's number
U
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
critical cooling rate
U
میزان سرد کنندگی بحرانی
critical anode distance
U
فاصله بحرانی اندی
critical build up resistance
U
مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
critical wave legth
U
طول موج بحرانی
critical incidents technique
U
شیوه رویدادهای شاخص
critical grid current
U
جریان بحرانی شبکه
critical grid current
U
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
critical mach number
U
عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
critical grid voltage
U
ولتاژ بحرانی شبکه
critical heat flux
U
چگالی جریان شبکه
thermal critical point
U
نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal critical point
U
نقطه توقف
thermal critical point
U
نقطه تبدیل حرارتی
critical infinte cylinder
U
قطر بحرانی استوانه
critical grid current
U
شدت بحرانی شبکه
critical grid bias
U
ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
critical degree of polymerization
U
درجه بحرانی بسپارش
critical heat flux
U
شارحرارتی بحرانی
critical path method
U
سی پی ام
critical path method
U
روش مسیر بحرانی
critical path analysis
U
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path analysis
U
منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis
U
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
critical path analysis
U
تحلیل مسیر بحرانی
critical molecular mass
U
جرم مولکولی بحرانی
critical heat flux ratio
U
نسبت شار حرارتی بحرانی
Things are coming to a critical juncture .
U
کارها دارد بجاهای با ریک می کشد
attack
[on]
U
حمله کردن
[بر]
attack
U
تاخت و تاز یورش
attack
U
اصابت یا نزول ناخوشی
attack
U
تک کردن
attack
U
حمله کردن
attack
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack
U
مبادرت کردن به
attack
U
اعتداء
attack
U
تعدی
attack
U
حمله
attack
U
با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
attack
U
تک
attack
U
حمله کردن بر
attack
U
افند
attack
U
تکش
attack
U
تاخت
attack
U
مبادرت کردن به تاخت کردن
These talks are crucial
[critical]
to the future of the peace process.
U
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
attack on nature
U
آسیبمحیطزیست
goal attack
U
گلزن
wing attack
U
حملهگوشه
cut off attack
U
تک برشی
To attack someone from the back.
U
از پشت به کسی حمله کردن
She had a heart attack .
U
قلبش گرفت ( حمله قلبی )
dutch attack
U
دفاع برد
to resist an attack
U
در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
attack on humans
U
آسیببشری
attack line
U
خطاصابت
surprise attack
U
تک غافلگیری تک غافلگیرانه
yogoslav attack
U
حمله یوگوسلاو در واریاسیون دراگون دفاع سیسیلی شطرنج
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
torre attack
U
حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
to resist an attack
U
حملهای رادفع کردن
heart attack
U
حملهی قلبی
close attack
U
سه مهاجم
corrosive attack
U
اغاز و توسعه خورندگی
creeping attack
U
تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
creeping attack
U
تک خیزبه خیز
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
creeping attack
U
تک غافلگیرانه دریایی
coordinated attack
U
تک هم اهنگ شده
compound attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
composite attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
cloud attack
U
تک با ابر شیمیایی
cloud attack
U
تک شیمیایی با مواد سمی
suicide attack
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
suicide attack
U
حمله با خودکشی
a racist attack
U
حمله ای با غرض نژاد پرستی
electrophilic attack
U
حمله الکترون دوستی
surprise attack
U
تک ناگهانی
cut off attack
U
تک هواپیمای رهگیر به متجاوز
frontal attack
U
حمله جبههای
holding attack
U
تک تثبیت کننده
holding attack
U
تک متوقف کننده
holding attack
U
تک بازدارنده
momentum of attack
U
شدت حمله
internal attack
U
تک داخلی یا تک از داخل
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
launch an attack
U
حمله کردن
launch an attack
U
شروع حمله
launch an attack
U
اجرای حمله شروع تک
line of attack
U
هدف
frontal attack
U
تک جبههای
four powns attack
U
حمله چهار پیاده
false attack
U
حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
cut off attack
U
تک قطع کننده مسیر
deliberate attack
U
تک با فرصت
direction of attack
U
سمت تک
direction of attack
U
سمت حمله
discovered attack
U
حمله برخاست
diversionary attack
U
تک انحرافی
diversionary attack
U
تک منحرف کننده توجه دشمن
double attack
U
حمله دویل
durkin attack
U
حمله دیورکین
dutch attack
U
حمله هلندی
echelon of attack
U
رده حمله
echelon of attack
U
موج حمله
line of attack
U
سینه شمشیرباز
main attack
U
تک اصلی
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
preemptive attack
U
تک پیشگیری
preemptive attack
U
تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
preparation of attack
U
شمشیرباز اماده حمله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com