English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coup de main U حمله ناگهانی با تمام قوا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coup U برهم زدن
coup U ضربت
coup U کودتا
coup d'etal U کودتا
coup d'Ttat U کودتا
coup de grGce U عملمخربو تحلیلکننده
coup d'etat U کودتا
coup de grace U کشتن از روی ترحم
coup de theatre U تغییر مهیج وناگهانی نمایش
coup detat U کودتا
coup detat U تغییر ناگهانی درحکومت
main U مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
main U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
main U ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
main U ی تر راهنمایی میکند
in the main U بیشتر اصلا
main U بسیار مهم
main U مهم تمام
with might and main U با تمام نیرو با همه توانایی
in the main U بطور کلی
main U بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
in the main U اساسا
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
main U MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
main U نیرومند
main U عمده
main U با اهمیت
main U دریا
main U کامل
main U مهم
main <adj.> U اصلی
main U خط اصلی
main U کامل شاه لوله
main U بزرگ تمام
main unit U واحد اصلی
main score U نمره اصلی
main shaft U میل چرخ
main sewer U مجرای اصلی فاضلاب
main sewer U لوله اصلی
main sequence U رشته اصلی
main topmast U دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد
main sector U بخش اصلی
main shaft U محور اصلی
main spring U شاه فنر
main switch U کلید اصلی
main storage U حافظه اصلی
main storage U انباره اصلی
main stem U خط اصلی
main stem U راه اصلی جویبار
main stem U قسمت اصلی کانال
main stage U عرشه اصلی
main stage U طبقه اصلی
main sail U بادبان اصلی
main routine U روال اصلی
main patent U ثبت اصلی
main oscillator U اسیلاتور اصلی
main nozzle U شیپوره یا نازل اصلی
main motor U موتور اصلی
main menu U منوی اصلی
main menu U فهرست انتخاب اصلی
main members U قطعات اصلی
main pipe U لوله اصلی
main pole U قطب اصلی
main port U بندر اصلی
main regulator U تنظیم کننده محور اصلی
main radio U اطاق اصلی بی سیم ناو
main program U برنامه اصلی
main port U port principal
main port U refrencestation : syn
main memory U حافظه اصلی
main port U ,
main mast U دکل اصلی
main diagonal U قطر اصلی [ریاضی]
main drag <idiom> U مهمترین خیابان شهر
What is the main obstacle ? U مانع اصلی چیست ؟
rising main U جنبشاصلی
main wheel U چرخاصلی
main vent U منقذاصلی
main tube U تیوپاصلی
main transformer U تغییردهندهاصلی
main color U رنگ اصلی
main color U رنگ زمینه
main store U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main store U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main stripe U [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
To wonder from the main topic. U از مطلب اصلی دور افتادن
main stand U تکیهگاهاصلی
main stalk U ساقهاصلی
main cleanout U تمیزکنندهاصلی
main carriage U حاملاصلی
main clauses U رجوع شود به clause independent
main clause U رجوع شود به clause independent
the main army U بخش عمده ارتش
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
main wire U سیم اصلی
main winding U سیم پیچی اصلی
main duct U لولهاصلیآب
main engines U موتورهایاصلی
main section U قسمتاصلی
main parachute U چتراصلی
main mirror U آینهاصلی
main leg U پایهاصلی
main inlet U دهانهاصلی
main glider U غلتکاصلی
main fan U پروانهاصلی
main entrance U ورودیاصلی
main voltage U ولتاژ اصلی
main signal U سیگنال اصلی
main anode U اند اصلی
main body U عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
main building U ساختمان اصلی
main busbar U شمش اصلی
main cable U کابل اصلی
main camshaft U میل بادامک اصلی
main canal U کانال اصلی
main carburetor U کاربراتور اصلی
main beam U شاه تیر
main circuit U مدار اصلی
main roads U جاده اصلی
main road U راه اصلی
main road U جاده اصلی
main lines U خط اصلی
main lines U کانال اصلی
main coil U سیم پیچ اصلی
main coil U بوبین اصلی
main body U عمده قوا
main beam U شعاع اصلی
gas main U لوله اصلی گاز
gas main U شاه لوله گاز
fire main U لوله اب اتش نشانی
main armament U جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
main attack U تک اصلی
collecting main U شبکه دریافت
collecting main U شبکه جمع کننده
main attack U تلاش اصلی نیروها
blast main U لوله دم
main roads U راه اصلی
main attack U حمله اصلی
main axis U محور اصلی
main battery U توپ اصلی ناو
main battery U باطری اصلی
main amplifier U تقویت کننده اصلی
main column U ستون اصلی
main effort U تلاش اصلی نیروها
main feed U تغذیه اصلی
main exciter U محرک اصلی
main office U مرکز اصلی
main electrode U الکترود اصلی
water main U شاه لوله اب
main effort U تلاش اصلی
main exchange U مرکز اصلی
main line U نهر اصلی
main field U میدان اصلی
main fire U سیستم اصلی اتش
water main U لوله هادی اب
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
main guard U پست نگهبانی اصلی
main gap U فاصله تخلیه اصلی
main gap U شکاف اصلی
main fuse U فیوز اصلی
main frame U کامپیوتر بزرگ
main fire U سیستم تیراندازی اصلی
main line U نهر مادر
main drain U پمپ اصلی خن ناو
main deck U عرشه اصلی ناو
main current U اتصال سری
main current U جریان اصلی
main line U خط اصلی
main lines U نهر اصلی
main lines U نهر مادر
main contractor U پیمانکاردست اول
main contractor U مقاطعه کار اصلی
main contact U کنتاکت اصلی
main connection U اتصال اصلی
main deck U پل اصلی
main line U کانال اصلی
main door U در اصلی
main direction U جهت اصلی
main drain U زهکش اصلی
main discharge U تخلیه اصلی
main distribution U مقسم اصلی
hot blast main U هدایت هوای دم داغ
main supply pipe U لولهمنبعاصلی
What does Main Street think of this policy? U بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
main line of resistance U خط مقاومت اصلی
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
the main diagonal of a matrix U قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
The main road bears to the right. U این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
Take me to the main railway station! U مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
main line of resistance U خط اصلی مقاومت
main circuit breaker U قطبمداراصلی
main circuit connection U اتصال مدار اصلی
micro to main frame U پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
main center office U مرکز اصلی ارتباطات
main supply route U راه اصلی تدارکات
main supply route U مسیر اصلی اماد
main supply route U اماد راه اصلی
main supply line U خط تغذیه اصلی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com