Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
counting loop
U
حلقه شمارش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
counting
U
شمار
counting
U
شمارش
counting
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
counting
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counting
U
تعداد ایمپولز
counting
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting
U
کنت
counting
U
فرض کردن
counting
U
شمردن
counting
U
تعداد امتیاز توپزن
counting
U
پنداشتن
counting
U
حساب کردن
counting house
U
دفترخانه
counting numbers
U
اعدد صحیح
[ریاضی]
counting balance
U
ترازوی نشان دهنده
counting tube
U
لامپ شمارشگر
counting votes
U
شمارش اراء
counting votes
U
استخراج اراء
counting room
U
دفترخانه
double counting
U
محاسبه مضاعف
To be counting the days .
U
روز شماری کردن
counting balance
U
ترازوی عقربه دار
block counting test
U
ازمون مهره شماری
I am counting(relying) on you, dont let me down.
U
روی تو حساب می کنم نگذار آبرویم برود
We are thirty people not counting the children .
U
بدون شمرن بچه ها سی نفر هستیم
to keep somebody in the loop
<idiom>
U
کسی را در جریان نگه داشتن
[گذاشتن]
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
inner loop
U
حلقهای درون حلقه دیگر
inner loop
U
حلقه درونی
inner loop
U
حلقه داخلی
do while loop
U
حلقه WHILE/DO
for/next loop
U
حلقه NEXT/FOR
for next loop
U
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
to be in the loop
<idiom>
U
در جریان بودن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to be in the loop
<idiom>
U
آگاه بودن از
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
do while loop
U
لوپ WHILE/DO
loop
U
گریز
to keep somebody in the loop
<idiom>
U
کسی را در جریان گذاشتن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
while loop
U
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
loop
U
حلقه طناب
loop
U
کمند
loop
U
مهاری
loop
U
دریچه
loop
U
سوراخ
loop
U
ضربه بلند قوس دار
loop
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
U
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop
U
گره
loop
U
پیچ چرخ
loop
U
خمیدگی
loop
U
حلقه دارکردن
loop
U
گره زدن
loop
U
پیچ خوردن حلقه زنی
loop
U
درو در انتهای خرک
loop
U
حلقه زدن
loop
U
حلقه شدن
loop
U
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop
U
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop
U
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
loop
U
حلقه
loop
U
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop
U
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
loop
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop
U
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
open loop
U
حلقه باز
loop-hole
U
روزنه
loop sling
U
حلقه بند تفنگ
overhead loop
U
گره حلقومی یا گره بالاتنه
prusik loop
U
گره پلکانی
loop sling
U
مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop sling
U
بند حلقهای
open loop
U
مدار باز
nested loop
U
حلقه لانهای
nested loop
U
حلقه تو درتو
loop step
U
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
nested loop
U
حلقه اشیانهای
loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
loop structure
U
ساختار حلقهای
subscriber's loop
U
حلقه متعلق به مشترک
uncontrolled loop
U
حلقه کنترل نشده
wait loop
U
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
to stay in the loop
<idiom>
U
آگاه ماندن در
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to stay in the loop
<idiom>
U
در جریان ماندن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
gun-loop
U
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
arrow-loop
U
شکاف تهویه
loop pile
U
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
peg loop
U
میخحلقهطناب
loop stitches
U
کوکطنابی
heel loop
قوس پاشنه
hanger loop
U
جایآویز
elastic loop
U
حلقهارتجاعی
button loop
U
دکمهرکاب
belt loop
U
حلقهکمربند
loop-hole
U
سوراخ دیدبانی
loop pass
U
پاس قوسی
drip loop
U
حلقه ریزش اب
loop checking
U
مقابله حلقه
loop body
U
بدنه حلقه
loop body
U
تنه حلقه
loop antenna
U
انتن حلقهای
loop antenna
U
انتن حلقوی
endless loop
U
حلقه بی پایان
local loop
U
حلقه محلی
endless loop
U
حلقه بی انتها
infinite loop
U
حلقه نامتناهی
infinite loop
U
حلقه نامحدود
inductive loop
U
حلقه ی القائی
expansion loop
U
خم انبساط
induction loop
U
حلقه القائی
hysteresis loop
U
منحنی هیسترزیس
hysteresis loop
U
حلقه پسماند
ground loop
U
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
drill loop
U
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
loop code
U
کد حلقوی
curtain loop
U
بازوبندپرده
loop line
U
دوراهی
armature loop
U
حلقه ارمیچر
loop jump
U
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
loop initializaion
U
ارزش دهی اغازی در حلقه
loop counter
U
شمارنده حلقه
armature loop
U
پیچک ارمیچر
loop hole
U
گریز
loop hole
U
روزنه
loop feeder
U
سیم تغذیه حلقوی
loop control
U
کنترل حلقه زنی
current loop
U
حلقه جاری
feedback loop
U
حلقه باز خوردی
closed loop
U
حلقه مسدود
closed loop
U
حلقه بسته
loop drive
U
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
open loop gain
U
بهره تقویت در حلقه باز
closed loop gain
U
بهره تقویت درطبقه بسته
warp-loop fringe
U
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
sleeve strap loop
U
بستنوارسرآستین
loop knot tie
U
گره حلقوی
magnetic hysteresis loop
U
حلقه هیسترزیس مغناطیسی
varley loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
loop control variable
U
متغییر کنترل کننده حلقه
open loop system
U
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
loop control structure
U
ساختار کنترل حلقه
perfection loop knot
U
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
single loop armature
U
ارمیچر تک پیچکی
tap loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
distributor service loop
U
خطسرویسپخش
input coupling loop
U
حلقه پیوست ورودی
loop mill rolling
U
نوردکاری حلقوی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com