English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
corona discharge current U جریان تخلیه کورونا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
corona discharge U تخلیه الکتریکی
corona discharge U تخلیه الکتریکی ناقص در نزدیکی الکترودهای یک میدان غیر یکنواخت
corona discharge U تخلیه کورونا
lightning discharge current U جریان تخلیه
corona U تاج اکلیل
corona U هاله
corona U اکلیل
corona U حلقه نور دورخورشید
corona U سر
corona U تاج
corona U هاله بنفش
corona U تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
corona U سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
corona U اکلیل خورشیدی
corona U خرمن خورشید
corona U تاج خورشیدی
corona U لوستر گرد
corona losses U گمگشتگی کورونا
corona radiata U رادیاتهالهایشکل
corona borealis U کاسه یتیمان فکه اکلیل شامی
corona effect U اثر هالهای
corona australis U اکلیل جنوبی
corona losses U تلفات کورونا
corona effect U اثر کورونا
corona borealis U اکلیل شمالی
corona australis U قبه ادحی النعام
corona australia U اکلیل جنوبی
corona australis U افسر
discharge U دشارژ
discharge U تادیه کردن
discharge U دبی
discharge U ابراء
discharge U اخراج تخلیه الکتریکی
discharge U خالی کردن گلوله
discharge U خالی کردن باتری
discharge U شلیک عصبی تخلیه
discharge U برون ریزی
discharge U تخلیه الکتریکی
discharge U بده
discharge U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharge U ادا کردن دین بری الذمه کردن
discharge U ازاد کردن
discharge U تبرئه
discharge U مفاصا تصفیه
discharge U پرداخت
discharge U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge U رفع اتهام
discharge U خارج کردن
discharge U گذر حجمی در واحگ زمان
discharge U تخلیه بار
discharge U منفصل یااخراج کردن
discharge U اخراج کردن ازخدمت رهایی از خدمت
discharge U ترشح کردن
discharge U اداء کردن
discharge U مرخص کردن
discharge U درکردن
discharge U خالی کردن
discharge U تخلیه
discharge U انفصال ترشح
discharge U تادیه
discharge U مرخص کردن پس دادن
implusive discharge U تخلیه غیر متناوب
charge and discharge U محل بارگیری و باراندازی
coefficient of discharge U ضریب جریان
coefficient of discharge U ضریب تخلیه
to discharge goods U کالا را تخلیه کردن
discharge conveyor U نوار تخلیه
disruptive discharge U تخلیه جرقهای
dishonorable discharge U اخراج از خدمت به علت عدم صلاحیت اخراج از خدمت
discharge without honor U اخراج به علت عدم صلاحیت خدمتی
discharge voltage U ولتاژ دشارژ
residual discharge U تخلیه مانده
to discharge of an obligation U از دینی مبرا کردن
brush discharge U تخلیه جارویی
to discharge a guarantee U ضمانتی را ازاد کردن
electric discharge U تخلیه الکتریکی
honorable discharge U ترخیص محترمانه
second townsend discharge U تخلیه دوم تاونزند
self maintained discharge U تخلیه ناوابسته
honorable discharge U ترخیص با سابقه خدمت مجدانه
impulse discharge U تخلیه ضربهای
conditional discharge U ازادی مشروط
corollary discharge U تخلیه تبعی
spontaneous discharge U شلیک خودانگیخته
glow discharge U تخلیه تابنده
glow discharge U تخلیه تابناک
surging discharge U تخلیه نوشی
general discharge U خاتمه خدمت
general discharge U ترخیص عمومی از خدمت سربازی
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
internal discharge U تخلیه داخلی
mutual discharge U مبارات
discharge end U سمت تخلیه
neural discharge U تخلیه عصبی
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
discharge gate U دریچه تخلیه
discharge head U ارتفاع تخلیه
discharge head U سر لوله
order of discharge U حکم تصفیه
order of discharge U حکم برائت ذمه
discharge curve U منحنی بدههای اندازه گیری شده
discharge currect U جریان دشارژ
internal discharge U تخلیه جزیی داخلی
lightning discharge U تخلیه اتمسفری
main discharge U تخلیه اصلی
discharge capacity U فرفیت تخلیه بار
discharge capacity U فرفیت تخلیه بارانداز
discharge chute U سرسره تخلیه
discharge cock U شیر تخلیه
discharge currect U جریان تخلیه
discharge hydrograph U منحنی بده
oscillating discharge U تخلیه مواج
discharge pressure U فشار تخلیه
rain discharge U حجم بارندگی در یک حوزه تقسیم بر مدت ریزش بارندگی
discharge end U محل تخلیه
discharge recorder U تخلیه نگار
discharge resistance U مقاومت تخلیه
discharge spout U ناودانه ی تخلیه
discharge valve U سوپاپ دود
discharge valve U سوپاپ تخلیه
discharge velocity U سرعت تخلیه
discharge opening U مجرای تخلیه
discharge opening U راهگاه تخلیه
undulatory discharge U تخلیه مواج
discharge nozzle U فواره تخلیه
discharge of affect U برون ریزی هیجانی
discharge of an obligation U سقوط تعهد
point discharge U تخلیه نقطهای
discharge of chips U تخلیه براده ها
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
discharge of solids U بده جامد
sediment discharge U بده جامد
request for discharge U عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
discharge pipe U لولهتخلیه
discharge bay U صفحهشارژنشده
electrostatic discharge U تخلیه الکتروستاتیکی
flaming discharge U تخلیه مشتعل
electron discharge U تخلیه الکترونها
flood discharge U بده طغیان
anuual discharge U بده سالانه
flood discharge U بده فزون ابی بده سیل
discharge system U سیستمتخلیه
discharge tube U مجرایتخلیه
first townsend discharge U تخلیه اول تاونزند
discharge tube U لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
deep discharge U تخلیه الکتریکی عمیق [مهندسی برق یا الکترونیک]
total discharge U تخلیه الکتریکی عمیق [در باتری]
absolute discharge آزادی مطلق
To dismiss (discharge) someone. U کسی رابیرون کردن ( اخراج کردن )
utilizable discharge U بده مفید
average available discharge U بده متوسط مفید
average available discharge U بده میانگینی دسترس
electrical discharge U تخلیه برقی
average discharge U بده میانگین
undesireable discharge U اخراج به علت عدم صلاحیت اخراج به علت فساد اخلاق
average discharge U بده متوسط
capacitor discharge ignition U سیستم احتراق با انرژی زیاد
bad conduct discharge U اخراج از خدمت
semi self maintained discharge U تخلیه نیم وابسته
discharge rate [of a pump] U مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
normal glow discharge U تخلیه تابناک متعارف
abnormal glow discharge U تخلیه تابناک نامتعارف
bad conduct discharge U اخراج به علت عدم صلاحیت
maximum flood discharge U بده بیشینه طغیان
maximum flood discharge U بده حداکثرطغیان
discharge rate [of a pump] U مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] U مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
charge and discharge statements U حساب انحصار وراثت
charge and discharge statements U حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
luminous discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
After his discharge from the army, he came to Tehran . پس از اینکه از خدمت ارتش مرخص شد آمد تهران.
To dismiss(sack,discharge)someone. U کسی را جواب کردن
electric discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
discharge indicator disc U دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
high rate discharge U تخلیه شدید
mistake while in discharge of duty U خطا در حین انجام وفیفه
xenon discharge lamp U لامپ تخلیهای گزنون
cooling water discharge U تخلیه اب سرد
to discharge someone without honor [from the army] U اخراج کردن کسی به علت عدم صلاحیت خدمتی
incandescent cathode discharge U تخلیه کاتد ملتهب
glow discharge lamp U لامپ تخلیه کنتاکتی
glow discharge tube U لامپ مشتعل
variable discharge turbine U توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
gas discharge relay U رله تخلیه گازی
low pressure discharge U تخلیه ی فشار ضعیف
gas discharge lamp U لامپ تخلیه گازی
compressor discharge pressure U فشار در قسمت خروجی کمپرسور
high frequency discharge U تخلیه فرکانس بالا
gas discharge arrester U برقگیر تخلیه گازی
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
high frequency gas discharge breakdown U شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
glow discharge cold cathode tube U لامپ مشتعل
current U شدت جریان برق
current U جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
current U کشش
current U سیلان
current U فعلی اخرین اطلاعات
current U جاری و روان
current U معاصر متداول
current U شایع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com