English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contract work U پیمانکاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
Arrears of work . Back log of work . U کارهای عقب افتاده
To go to work . to start work . U سر کار رفتن
contract U مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract U تعهد
contract U منقبض کردن
by contract U بطور مقاطعه
all in contract U قراداد کلی
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
in contract U طبق قرارداد
contract with U عقد کردن
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
contract U عقد
contract U کنترات پیمان .
contract U : پیمان بستن
contract U قرردادبستن
contract U قرارداد
contract U پیمان
contract U مقاطعه کاری کردن
contract U کنترات کردن منقبض کردن
contract U منقبض شدن مخفف کردن
contract U مقاطعه
contract U منقبض شدن
contract U قرارداد بستن
contract U دچارشدن
contract U :قرارداد
contract U همکشیدن
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
illegal contract U قرارداد غیر قانونی
honour a contract U قرارداد را محترم شمردن
inoperative contract U عقد غیر نافذ
irrevocable contract U عقد لازم
invalid contract U عقد فاسد
open contract U قرارداد غیر معین
multilateral contract U قرارداد چند جانبه
Bilateral contract. U پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
marriage contract U عقد نکاح
marriage contract U عقد نامه
service contract U قرارداد خدماتی
open contract U قرارداد باز
license contract U قرارداد اجازه استفاده
lease contract U عقد اجاره
lease contract U اجاره نامه
law of contract U قانون قرارداد
labor contract U قرارداد کار
operation of contract U نفوذ قرارداد
haulage contract U قرارداد حمل و نقل
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
cost plus contract U قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
contract specification U مشخصات قرارداد
contract scheduling U برنامه ریزی قرارداد
contract record U سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract quantity U حجم قرارداد
contract period U مدت قرارداد
contract period U دوره قرارداد
contract of sales U قرارداد فروش
contract of sale U عقد بیع
dishonour a contract U قرارداد را محترم نشمردن
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
cottage contract U نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
gratuitous contract U عقد غیر معوض
futures contract U قرارداد سلف
futures contract U قرارداد اینده
perform a contract U قرارداد را اجرا کردن
fulfill a contract U قرارداد را اجرا کردن
frustration of contract U بی نتیجه ماندن قرارداد
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
formula of contract U صیغه عقد
forced contract U عقد مکره
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
executory contract U عقد موجل
contract of sale U قرارداد فروش
we demand p in our contract U ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
the life of a contract U مدت یک قرارداد
the contract is still valid U خودباقی است
the contract is still valid U قراردادباعتبار
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract U قرارداد اجتماعی
social contract U قرار داد اجتماعی
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
simple contract U قرارداد شفاهی
service contract U قرارداد انجام خدمت
to put to contract U بمناقصه گذاشتن
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
void contract U عقد باطل
value cost contract U پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract U صحت قرارداد
validity of a contract U اعتبار قرارداد
valid contract U عقد صحیح
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
unilateral contract U قراردادایقاعی
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
unconditional contract U عقد منجز
unauthorized contract U عقد فضولی
service contract U قرارداد خدمت
sales contract U قرارداد فروش
reward contract U عقد جعاله
performance of a contract U اجرای قرارداد
parties to the contract U طرفین عقد
parties to the contract U متعاقدین
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract U متعاملین
parties to a contract U طرفین قرارداد
parties to a contract U طرفین متعاهدین
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
optional contract U غیر واجب
optional contract U خیاری
optional contract U مجازی
written contract U پیمان نامه
prime contract U قرارداد اصلی
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
revocable contract U عقد مجاز
revocable contract U عقد جایز
requirements of a contract U مقتضای عهد
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi contract U شبه قرارداد
quasi contract U شبه عقد
provisions of a contract U مواد قرار داد
provisions of a contract U شرایط قرار داد
privity of contract U رابطه متعاقدین
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
optional contract U عقد خیاری
composition contract U قرارداد ارفاقی
contract clause U شرط متعارف در هر قرارداد
contract control U کنترل تغایر
contract control U کنترل دینامیکی
completion of a contract U انجام دادن قرارداد
completion of a contract U انجام یک قرارداد
breach of contract U نقض قرارداد
breach of contract U نقض مفادقرارداد
contract curve U منحنی مبادله
conclude a contract U منعقد کردن عقد
assignment of contract U واگذاری قرارداد
conclude a contract U عقد بستن
assignment of contract U انتقال قرارداد
award a contract U قراردادی را واگذار کردن
avoidance of a contract U لغو یک قرارداد
conditional contract U عقد مشروط
conclusion of a contract U مبایعه
conditions of contract U شرایط قرارداد
conclusion of a contract U parties two between asale of
enter into a contract U منعقد کردن عقد
based on a contract U قراردادی
conditional contract U عقد معلق
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
enter into a contract U عقد بستن
breach of contract U تخلف از قرارداد
contract note U سند مقاطعه توافق نامه
contract of affreightment U قرارداد اجاره کشتی
contract of affreightment U قراردادحمل
contract guarantee U ضمانت قرارداد
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
contract note U سند قرارداد
contract of farmletting U مزارعه
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
contract of reward U جعاله
contract curve U منحنی قرارداد
completion of contract U امضای قرارداد
contract of guarantee U عقد ضمان
contract of guarantee U ضمان عقدی
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
In this contract , there are no loopholes for either party . U دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
to pull off something [contract, job etc.] U چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
To be in the red . To contract a debt . U قرض بالاآوردن
The party to the contract (agreement). U طرف قرارداد
No such a thing has been stipulated in the contract. U درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
open end contract U قرارداد باز
time the essence of the contract U مدت در حالی که از اصول اساسی عقد باشد
To conclude an agreement (contract). U قراردادی بستن
To annul [abrogate] a contract قراردادی را باطل کردن
open end contract U قرارداد نامحدود
The contract has a few years to run . U به انقضای قرار داد چند سال مانده
This contract is of unlimited duration. U طول مدت این قرارداد نامحدود است.
The contract has been draw up in eight articles . U این قرار داد درهشت ماده تنظیم شده است
yellow dog contract U قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
contract escalation clause U ماده تعدیل قرارداد
reasonableness of terms in contract U معقول بودن شرایط قرارداد
cost sharing contract U قرارداد اشتراک در هزینه ها
contract in set form U قرارداد تیپ
contract technical instructor U مربی فنی پیمانی
sole distributor contract U قرارداد توزیع انحصاری
contract shipment number U شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
contract shipment number U شماره بارنامه کالای ارسالی
unit price contract U قیمت واحد تصویب شده درقرارداد
contract price adjustment U تعدیل قیمت قرارداد
contract bonds and guarantees U ضمانتنامه ها و تضمیننامههای قرارداد
contract price adjustment U رفع اختلاف در قیمت قرارداد
An open - dated agreement ( contract) . U قرارداد بدون مدت
enewal of contract by tacit agreement U تجدید توافق بر اساس توافق ضمنی
married under a contract unlimited perio U ازدواج کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com