Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
contra rotating
U
دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
per contra
U
در انطرف
per contra
U
برعکس
contra indicate
U
راه علاج راجوردیگرنشان دادن
contra indicate
U
اشاره برخلاف داشتن
per contra
U
در انسو
contra
U
ضد
contra
U
مخالف
contra
U
نقیض
contra injection
U
تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
contra flow
U
خلاف جهت
contra proferentem
U
قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
semen contra
U
تخم در منه
contra flow
U
جهت مخالف
rotating
U
چرخشی
rotating
U
دوار
contra preferentum rule
U
درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
rotating wheel
U
چرخهدوار
rotating track
U
مسیر/خطدوار
rotating light
U
چراغدوار
rotating drum
U
فرفاستوانهایشکلچرخشی
rotating dome
U
حوزهچرخشی
rotating auger
U
محلچرخش
rotating unit
U
یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
rotating memory
U
حافظه چرخشی
rotating field
U
میدان گردان
rotating band
U
کمربند مسی گلوله
rotating band
U
کمربند گلوله
rotating table press
U
پرس مدور
non rotating wire rope
U
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com