Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
contingent zone of fire
U
منطقه اتش احتمالی توپخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
zone fire
U
اتش درو
zone fire
U
اتش درو در عمق
zone of fire
U
منطقه تیر
contingent
U
سهم یک منطقه یا یک شهر در دادن بیگار و سرباز
contingent
U
موکول یا موقوف به
contingent
U
مشروط
contingent
U
وابسته
contingent
U
تصادفی مشروط
contingent
U
موکول
contingent
U
محتمل الوقوع
contingent
[accidental]
<adj.>
U
شانسی
contingent profit
U
سود اتفاقی
contingent
[accidental]
<adj.>
U
اتفاقی
contingent
[accidental]
<adj.>
U
تصادفی
contingent profit
U
منفعت احتمالی
contingent liabilities
U
بدهیهای احتمالی
contingent liability
U
بدهی اتفاقی
contingent liability
U
بدهی احتمالی
contingent
[accidental]
<adj.>
U
برحسب تصادف
contingent effects
U
اثرات احتمالی انفجار هستهای
contingent annuity
U
پرداخت مقرری به علت اتفاق غیر مترقبه
contingent fund
U
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
Fire cannot be extinguished by fire .
<proverb>
U
آتش را به آتش خاموش نتوان کرد .
zone
U
ناحیه دسته بندی
zone
U
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
inner zone
U
منطقه داخلی
inner zone
U
منطقه اتش داخلی
zone
U
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone
U
زون
zone
U
نوار
zone
U
منطقه
zone
U
ناحیه
zone
U
حوزه
zone
U
قلمرو
zone
U
مدار
zone
U
مدارات
zone
U
کمربند
zone
U
منطقه ناحیه
zone
U
بخش
zone
U
ناحیهای شدن
zone
U
محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone
U
دفاع منطقهای
zone
U
منطقه دفاعی
zone
U
کمربند حبه باروت
zone
U
منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone
U
محوطه
zone
U
حیطه محدوده
zone
U
منطقه عمل
interference zone
U
ناحیه ی تداخل امواج
intermediate zone
U
ناحیه ی میانی
contiguous zone
U
منطقه مجاور
intemperate zone
U
منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
torrid zone
U
منطقه حاره
combat zone
U
منطقه رزم
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
zone of action
U
منطقه عملیات یکان
zone of aeration
U
منطقه هواگیر
intertidal zone
U
نوار کشندی
control zone
U
منطقه کنترل هوایی
convergence zone
U
منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
zone of contact
U
ناحیه تماس
commutation zone
U
ناحیه کموتاسیون
communication zone
U
منطقه مواصلات
zone bits
U
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
zone decimal
U
دسته بندی اعشاری
back zone
U
منطقه عقب زمین والیبال
zone decimal
U
دسته بندی ده دهی
zone defence
U
دفاع منطقهای
attacting zone
U
منطقه دروازه
attack zone
U
منطقه حمله
zone of acceptability
U
منطقه قابل قبول
weight zone
U
مربع وزن گلوله
beatten zone
U
منطقه مورد اصابت
plastic zone
U
منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
coastal zone
U
منطقه ساحلی
indifference zone
U
ناحیه خنثی
identification zone
U
منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
hypnogenic zone
U
ناحیه خواب زا
hot zone
U
ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
defense zone
U
منطقه پدافند
blind zone
U
منطقه کور
zone of action
U
منطقه عمل
joint zone
U
منطقه مشترک
plastic zone
U
منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
sensitive zone
U
منطقه حساس
separation zone
U
منطقه حد
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
shadow zone
U
منطقه کور عمق اب
skip zone
U
منطقه کور رادیویی
somatosensory zone
U
منطقه حسهای تنی
strike zone
U
منطقه خط سیر
strike zone
U
سیرمجاز گوی چوگان زن
sublittoral zone
U
نوار زیر کرانهای
sublittoral zone
U
زون زیرکرانهای
neutral zone
U
منطقه خنثی
saturated zone
U
منطقه اشباع
neutral zone
U
منطقه بی طرف
pickup zone
U
منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
photic zone
U
نوار نوری
prohibited zone
U
منطقه ممنوعه
prohibited zone
U
حریم
oral zone
U
ناحیه دهانی
intertidal zone
U
نوار جذر و مدی
red zone
U
دایره قرمز صفحه هدفگیری
identification zone
U
منطقه تشخیص هدف
safety zone
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
neutral zone
U
منطقه بیطرف
extraction zone
U
منطقه پرتاب بار
exchange zone
U
فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
equisignal zone
U
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
depletion zone
U
ناحیه تخلیه
demilitarized zone
U
منطقه غیرنظامی
demilitarized zone
U
منطقه بی طرف
landing zone
U
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
landing zone
U
منطقه فرود
kill zone
U
منطقه کشتاردشمن
dead zone
U
زاویه بیروح
danger zone
U
منطقه خطر
life zone
U
منطقه حیاتی
life zone
U
منطقه زیست شناسی
the frigid zone
U
منطقه منجمده
end zone
U
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
end zone
U
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
limnetic zone
U
لایه نورگیر اب
edge zone
U
ناحیه لبه
edge zone
U
اطراف لبه
drop zone
U
منطقه فرود چترباز
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone
U
منطقه فرود
tensile zone
U
منطقه کششی
the frigid zone
U
منطقه افسرده
kill zone
U
کشتارگاه
buffer zone
U
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
frigid zone
U
منطقه منجمده
exclusion zone
U
مکانممنوعه
battle zone
U
منطقهجنگی
service zone
U
بخشسرویسزدن
school zone
U
قلمرومدرسه
time zone
U
منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zone
U
منطقه ساعتی جهانی
defending zone
U
نقطهدفاعی
attacking zone
U
منطقهحمله
smokeless zone
U
مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
genital zone
U
ناحیه تناسلی
buffer zone
U
منطقه تامین
buffer zone
U
منطقه پیشگیری
floral zone
U
منطقه گیاهی
forbidden zone
U
ناحیه ممنوع
erogenous zone
U
ناحیه شهوتزا
free zone
U
منطقه ازاد
free zone
U
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone
U
منطقه ازاد تجاری
zone bits
U
بیت منطقه بیت دسته بندی
beatten zone
U
منطقه مضروبه
zone of contact
U
محل برخورد
aeration zone
U
منطقه هواگیر
zone refining
U
پالایش منطقهای
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
zone purification
U
تصفیه منطقهای
heating zone
U
منطقه یا ناحیه حرارتی
aphotic zone
U
لایه تاریک اقیانوس
aphotic zone
U
طبقه تاریک اقیانوس
zone punch
U
سوراخ دسته بندی
zone ride
U
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone of dispersion
U
منطقه پراکندگی گلوله ها
active zone of well
U
حوزه فعال چاه
active zone of well
U
حوزهای که چاه را تغذیه میکند
desired ground zone
U
صفر زمین مورد نظر
desired ground zone
U
نقطه ترکش اتمی مطلوب
depth of hardening zone
U
عمق ناحیه سخت گردانی
depth of hardening zone
U
عمق سختی
zone of rock flowage
U
منطقه سنگهای روان
zone of rock fracture
U
ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
air surface zone
U
منطقه عملیات ضد زیردریایی
exclusive economic zone
U
منطقه اقتصادی انحصاری
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
effective beaten zone
U
منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
forbidden energy zone
U
ناحیه انرژی ممنوع
effective beaten zone
U
منطقه ضربت موثر
the loose the maiden zone
U
ازاله بکارت کردن
heat affected zone
U
ناحیه پیوند
hot temperature zone
U
ناحیه بسیار گرم
root-hair zone
U
بخشموییریشه
warm substeppic zone
U
نوار نیمه جلگهای گرم
heat affected zone
U
منطقه حرارت دیده
blind bombing zone
U
منطقه بمباران محدود
drop zone control center
U
مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
runway touchdown zone marking
U
علامتتماسهواپیمابازمین
Few reporters dared to enter the war zone.
U
چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
fire
U
شوت محکم و مستقیم
fire
U
تیراندازی کردن
fire at will
U
اتش به اختیار خود
on fire
U
مشتعل درتاب وتب
to be under fire
U
سخت مورد انتقاد قراردادن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com