Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
connecting socket
[دوشاخه متصل کننده]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
socket
[wall socket]
پریز دیواری
socket
[wall socket]
پریز روی دیوار
socket
[wall socket]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
connecting
U
اتصال دهنده
connecting diagram
U
دیاگرام اتصال
connecting cable
U
کابل رابط
connecting rod
U
میله رابط
connecting branch
U
اتصال یا پیوستگی
connecting rod
U
رام
connecting arrangement
U
ترتیب پیوسته
connecting rod
U
دسته پیستون
connecting rod
U
شاطون
connecting rod
U
میله اتصال
connecting tube
U
لوله رابط
connecting rod
U
شاتون
connecting module
U
مدلتقسیم
the connecting link
U
علت
connecting arrangement
U
ترتیب متصل
articulated connecting rod
U
شاتون فرعی
transformer connecting group
U
گروه اتصال ترانسفورماتور
connecting rod bearing
U
یاطاقان دسته پیستون یاطاقان شاطون
connecting rod bolt
U
پیچ دسته پیستون
connecting rod bolt
U
پیچ شاطون
connecting rod bush
U
بوش شاطون
forked connecting rod
U
دو شاخ دسته پیستون
socket
U
دو راهی لوله
socket
[وسیله با سوراخ هایی که ورودی در آن نصب میشود]
socket
حفره
socket
مادگی
socket
کام
[سقف دهان]
socket
[محل اتصال کابل]
socket
سرپیچ
socket
[در حدقه یا سرپیچ قرار دادن]
socket
کاسه چشم
socket
جای شمع
socket
بوشن
socket
پریز
socket
گوده حدقه
socket
خانه
socket
کاسه
socket
جا
socket
بست لوله
socket
محل اتصال برق
socket
پریز برق
socket
سوکت
socket
کاسه بندگاه
socket
مفصل
socket
U
موف
socket
گوده
socket
[سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
socket
پایه
socket
[سرپیچ خانه]
wall socket
پریز دیواری
socket bayonet
سرنیزه حفره دار
probe socket
[سوکت پروب]
[الکرونیک و کامپیوتر]
power socket
پریز برق
external socket
پریز بیرونی
three-pin socket
[سرپیچ سه سر]
wall socket
پریز روی دیوار
charging socket
حفره جا شارژر
timer socket
[پریز زمان سنج]
The socket is broken.
پریز برق شکسته است.
socket box
U
جعبه پریز
network socket
پریز شبکه
[کامپیوتر]
network socket
سوکت شبکه
[کامپیوتر]
wafer socket
[پریز صفحه ای]
utensil socket
[پریز دستگاه برقی]
horn socket
[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]
fuse socket
پایه فیوز
fuse socket
سوکت فیوز
flush socket
[پریز زیر کار]
earth socket
پریز زمین
drill socket
[مخروطی سه نظام مته]
bulb socket
سرپیچ لامپ
bell socket
تبدیلی
angle socket
سرپیچ عمودی
eye socket
[خانه چشم]
eye socket
کاسه چشم
input socket
ساکت ورودی
socket pipe
لوله مفصلی
lamp socket
سرپیچ
socket putty
[بطانه دو راهی لوله]
plug and socket
دوشاخه و پریز
spade socket
[سوکت بیلی شکل]
socket coupler
پریز اتصال
plug socket
پریز
ball and socket joint
مفصل ساچمه ای
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
spigot and socket joint
اتصال مفصلی
keyless lamp socket
[سرپیچ بی کلید]
numeric coprossor socket
[پریز کمک پردازنده عددی]
point
[wall socket]
[British]
پریز دیواری
point
[wall socket]
[British]
پریز روی دیوار
point
[wall socket]
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com