English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
conducts U رفتار
conducts U سلوک
conducts U هدایت کردن بردن
conducts U اداره کردن
conducts U کردار
conducts U اجرا کردن هدایت کردن
conducts U اجرا کردن
conducts U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducts U رفتار کردن رهبری کردن
conducts U رفتار اخلاقی
conducts U جریان
conducts U انتقال دادن رهبری کردن
conducts U اداره کردن کشیده شدن
conducts U هدایت کردن
conducts U سیره
conducts U معاطات
conducts U جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
safe conducts U امان نامه
safe conducts U امان دادن
safe conducts U رخصت عبور
safe conducts U اجازه عبور از منطقه ممنوعه
safe conducts U جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
safe conducts U جواز امان
safe conducts U سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
safe-conducts U خط امان
safe-conducts U امان نامه
safe-conducts U امان دادن
safe-conducts U رخصت عبور
safe-conducts U اجازه عبور از منطقه ممنوعه
safe-conducts U جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
safe-conducts U جواز امان
safe-conducts U سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
safe conducts U خط امان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com