English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
conditional breakpoint U نقطه انفصال شرطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
breakpoint U نقطه انفصال
breakpoint U حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه
regional breakpoint U نقط ه توقف که در هر جایی از برنامه میتواند قرار بگیرد تا رفع اشکال شود
conditional U دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی
conditional U مین کننده وقوع چندین کار مشخص
conditional U فرآیندی که بستگی به نتیجه دیگری دارد
conditional U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
conditional U شرطی
conditional U دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند
conditional U نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد
conditional U مشروطه
conditional U موکول مقید
conditional U نامعلوم
conditional U مشروط
conditional U مقید
conditional U معلق
conditional sale U بیع شرط
conditional statement U حکم شرطی
conditional statement U دستور شرطی
conditional transfer U انتقال شرطی
material conditional U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
conditional race U مسابقه مشروط با ارابه
conditional probability U احتمال مشروط
conditional order U سفارش مشروط
conditional branch U انشعاب شرطی
conditional confession U اقرار مشروط
conditional contract U عقد مشروط
conditional contract U عقد معلق
conditional discharge U ازادی مشروط
conditional instruction U دستورالعمل شرطی
conditional jump U جهش شرطی
conditional operator U عملگر شرطی
bi conditional operation U عمل دوشرطی
conditional jump instruction U دستورالعمل پرش شرطی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com