English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
concentration cell U پیل غلظتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
concentration cell corrosion U نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
Other Matches
concentration U تمرکز
concentration U شدت
concentration U غلظت [شیمی]
concentration U اشباع
concentration U غلیظ سازی
concentration U غلظت
concentration U تراکم
concentration U تمرکز عده ها
concentration U تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
ion concentration U غلظت یون
electronic concentration U غلظت الکترون
electron concentration U غلظت الکترون
molar concentration U غلطت مولی
molecular concentration U غلظت مولکولی
period of concentration U زمان تمرکز
formal concentration U غلظت فرمال
critical concentration U میزان تمرکز بحرانی
concentration camps U بازداشتگاه
concentration camps U منطقه تجمع اسرا
concentration camps U بازداشتگاه اسرا
concentration camps U اردوگاه کار اجباری
concentration camps U بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
concentration camp U بازداشتگاه
concentration camp U منطقه تجمع اسرا
period of concentration U در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
period of concentration U می پیماید
concentration of fire U توده کردن اتش
concentration of electron U چگالی الکترون
concentration gradient U شیب غلظت
concentration gradient U گرادیان غلظت
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
concentration area U منطقه تمرکز اتش
concentration polarization U قطبش غلظتی
concentration ratio U نسبت تمرکز
concentration ratio U نرخ تمرکز
data concentration U تمرکز داده
stress concentration U تمرکز تنش
concentration of fire U تمرکز اتش
concentration camp U بازداشتگاه اسرا
concentration camp U اردوگاه کار اجباری
concentration camp U بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
The convicts are being sent to concentration camps . U محکومین به اردوگاههای کار اجباری اعزام می شوند
maximum allowable concentration U حداکثر غلظت مجاز
strategic concentration by rail U سیستم پولی فلزی
strategic concentration by rail U نشرمسکوکات فلزی
cell U جزء اصلی باطری
cell U المان
cell U فرف نمونه
cell U پیل سلول
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
tr cell U کلید فرگیر
cell U سل
cell U پیل خانه باطری
cell U باطری
cell U پیل
cell U زندان تکی
cell U سلول یکنفری
cell U حفره
cell U سلول
cell U یاخته
cell U خانه جدول
cell U زندان انفرادی
cell U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell U در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell U در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cell U محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
cell U حجره
cell U اتاقک
cell U خانه
cell U تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
porous cell U پیل متخلخل
haploid cell U یاخته جنسی
guard cell U گیاهی را تشکیل میدهند
nuclear cell U پیل اتمی
guard cell U یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
grove cell U پیل گراو
photoconductive cell U پیل نور- رسانایی
grenet cell U پیل گرنت
germ cell U سلول تخم
germ cell U یاخته جنسی
leclanche cell U پیل لکلانشه
pilot cell U پیل راهنما
nerve cell U نرون
photo cell U پیل نور- برقی
photo cell U سلول فتوالکتریک
photoconductive cell U سلول فوتورسانا
photoelectric cell U فتوسل
photoelectric cell U سلول فتوالکتریکی
nerve cell U یاخته عصبی
memory cell U سلول حافظه
nerve cell U سلول عصبی
glial cell U یاخته گلیایی
photoelectric cell U سلول فتوالکتریک
photoemissive cell U لامپ نور- برقی
photovoltaic cell U پیل نور- برقی مجاورتی
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
lymph cell U سلول لنف
plante cell U باتری پلانته
pigment cell U یاخته رنگی
cell-phone U تلفنهمراه
sealed cell U حفرهممهور
queen cell U حفرهملکه
pollen cell U شبکهگرده
plant cell U سلولگیاهی
honey cell U حفرهعسل
cell wall U دیوارهسلولی
cell membrane U میتوکندری
condemned cell U سلولزندان
to cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
Rod cell U یاخته استوانه ای [در چشم]
solar cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
padded cell U اتاقک نرم پوشدار
whiteblood cell U گویچه سفیدخون گلبول سفید
voltaic cell U پیل ولتا
storage cell U پیل باتری
storage cell U یاخته انباره
standard cell U پیل استاندارد
selenium cell U سلول سلنیومی
sample cell U فرف نمونه
reference cell U پیل مرجع
reference cell U پیل مبنا
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
storage cell U باتری
storage cell U سلول انباره
stractural cell U سلول ساختاری
voltaic cell U پیل ولتایی
unit cell U کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
unit cell U سلول واحد
unbalanced cell U سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
two cell accumulator U اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
transformer cell U سلول ترانسفورماتور
primary cell U پیل ساده
cell format U فرمت سل
cell definition U تعریف سل
cell cover U درپوش باتری
cell body U جسم یاخته
cell assembly U مجتمع یاختهای
cell animation U تحرک سلولی
cell address U نشانی سل
cell address آدرس سل
cell format U قالب سل
cell pointer U اشاره گر سل
cell protection U حفافت سل
circular cell U محفظه گرد
cham cell or of the e. U وزیر دارایی
cell vent U نفس کش پیل
cell tester U تسترباطری
cell tester U ازمایشگر باطری
cell tester U ولت سنج باتری
cell relay U روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
cell receptor U گیرنده سلولی
carbon cell U پیل کربنی
bunsen cell U پیل بونزن
body cell U یاخته غیر تناسلی
anchor cell U خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
blood cell U گویچههای خونی
active cell U خانه کاری
active cell U سل فعال
active cell U سلول فعال
accumulator cell U سلول اکومولاتور
absorption cell U فرف جذب
solar cell U سلول خورشیدی
anchor cell U سل تثبیت
anchor cell U سل قفل
battery cell U پیل باتری
blank cell U سل خالی
binary cell U سلول دودویی
binary cell U یاخته دودویی
bichromat cell U پیل بیکرومات
bias cell U پیل ولت شبکه
betz's cell U یاخته بتس
cell connector U رابط پیل باتری
secondary cell U پیل باتری
blood cell U یاخته خون
coductivity cell U پیل سنجش رسانندگی
counter e.m.f. cell U پیلهای برق وارانی
galvanic cell U سلول گالوانی
dry cell U پیل
galvanic cell U پیل شیمیایی
fuller cell U پیل فولر
fuel cell U پیل سوختی
electrochemical cell U پیل الکتروشیمیایی
ependymal cell U یاخته اپاندیم
electrolytic cell U پیل الکترولیز
electrolytic cell U فرف برقکافت
elementary cell U پیل اولیه
end cell U پیل اضافی
regulating cell U پیل اضافی
daniel cell U پیل دانیل
galvanic cell U پیل گالوانی
daniell cell U پیل دانیل
germ cell U سلول نطفه
current cell U سل کنونی
current cell U سل جاری
data cell U یاخته داده
data cell U سلول
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com