Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
personal computer
U
کامپیوتر شخصی
blue chip personal computer
U
IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
ibm personal computer
U
IBکامپیوتر شخصی
ibm personal computer at
U
کامپیوتر شخصی ای بی ام مدل AT
ibm personal computer system/
U
کامپیوتر ای بی ام سیستم شخصی 2
ibm personal computer xt
U
کامپیوتر شخصی ای بی ام مدل XT
personal computer (view from above)
U
کامپیوترشخصی
Other Matches
personal
U
آدرس ها و یادداشتها
personal
U
مربوط به کسی
It's for my personal use.
برای استفاده شخصی است.
to become personal
U
وارد شخصیات شدن
it is personal to himself
U
مال شخص اوست
personal right
U
حقوق فردی
personal right
U
حقوق شخصی
personal
U
شماره تلفن ها
personal
U
امکان نرم افزاری که تاریخ روزانه کاربر را مدیریت و ذخیره میکند مثل تقویم
personal
U
منقول
personal
U
حضوری مربوط به شخص
personal
U
خصوصی
personal
U
شخصی
personal
U
حضوری
personal
U
منقول خصوصی
personal
U
ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند.
personal
U
محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند
personal
U
ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
personal
U
وسیلهای
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
personal microcomputer
U
computer personal
personal ownership
U
مالکیت شخصی
personal pace
U
اهنگ فردی
personal tempo
U
اهنگ فردی
personal interest
U
نفع شخصی
personal error
U
خطاهای انفرادی افراد
personal influence
U
نفوذ شخصی
personal income
U
درامد سرانه
personal error
U
خطای شخصی
personal motive
U
غرض شخصی
personal income
U
درامد شخصی
personal exemptions
U
معافیتهای شخصی
personal foul
U
خطای بدنی به حریف
personal identity
U
هویت شخصی
personal property
U
اموال شخصی
personal property
U
مایملک شخصی
personal status
U
احوال شخصیه
personal staff
U
ستاد خصوصی فرمانده
personal staff
U
ستاد شخصی
personal service
U
ابلاغ شخصی
personal service
U
خدمت شخصی
personal saving
U
پس انداز شخصی
personal salute
U
مراسم سلام افراد برجسته
personal salute
U
تیر سلام برای افراد
personal surety
U
کفیل
personal surety
U
کفالت
personal property
U
دارایی شخصی منقول
personal remarks
U
انتقادات شخصی
personal remarks
U
اشارات وسخنانی که به شخصیت کسی برخورد
personal representative
U
مدیر ترکه
personal representative
U
امین ترکه
personal requirment
U
احتیاجات شخصی
personal requirment
U
حوائج شخصی
personal outlays
U
هزینههای شخصی
personal error
U
خطاهای شخص
personal pronoun
U
ضمیر شخصی
personal constructs
U
سازههای شخصی
personal computing
U
استفاده ازیک کامپیوتر شخصی
personal effects
U
لوازم شخصی
personal computing
U
محاسبات شخصی
operations personal
U
پرسنل عملیات
personal chattels
U
دارایی منقول
personal action
U
دعوی منقول
personal computers
U
کامپیوتر شخصی
personal pronouns
U
ضمائر شخصی
personal appearance
U
وضع فاهر
personal affairs
U
امور شخصی
personal action
U
دعوی شخصی
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
personal communications
U
ارتباطاتشخصی
personal assistant
فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
personal duty
U
فرض عینی
personal stereo
U
واکمن WalkMan
personal distribution
U
توزیع درامد فردی
personal state
U
دارایی منقول
personal duty
U
واجب عینی
personal chattels
U
دارایی شخصی منقول
disposable personal income
U
پولی که اماده خرج کردن یاپس انداز باشد
disposable personal income
U
درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
personal service utility
U
کسی که مستقیما" کار خود را دراختیار کارفرما می گذارد
ibm personal system/
U
IBخانوادهای از سیستمهای ریزکامپیوتر تولید شده توسط شرکت
personal service utility
U
عرضه سرانه کار
personal income tax
U
مالیات بر درامد شخصی
personal data sheet
U
برگه اطلاعات فردی
personal information manager
U
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
personal disposable income
U
درامد قابل تصرف شخصی
personal knowledge of the judge
U
علم قاضی
personal deposit fund
U
اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
personal identification number
U
شماره شناسایی شخصی
Personal effects are duty-free.
لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
personal radio cassette player
U
رادیووضبطصوتشخصی
woodworth personal data sheet
U
پرسشنامه اطلاعات شخصی وودورث
edward's personal preference schedule
U
مقیاس ادوارد برای رجحانهای شخصی
My Computer
U
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer
U
حسابگر الکترونی
computer
U
ماشین حساب کامپیوتر
computer
U
رایانه
computer
U
کامپیوتر
computer
U
ماشین متفکر
computer
U
شمارنده
computer
U
ماشین الکترونیکی
computer
U
ماشین حساب
computer
U
اکامپیوتر
object computer
U
کامپیوتر مقصود
network computer
U
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
one address computer
U
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on board computer
U
کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
nonesequential computer
U
کامپیوتر غیر ترتیبی
office computer
U
کامپیوتر اداری
notebook computer
U
کامپیوتر کوچک قابل حمل
notebook computer
U
یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
object computer
U
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
computer memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
notebook computer
U
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
multiaccess computer
U
کامپیوتر با دسترسی چند گانه
microprogrammable computer
U
کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
hybrid computer
U
کامپیوترترکیبی
hybrid computer
U
کامپیوتر دو رگه
human computer
U
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
guest computer
U
کامپیوتر مهمان
four address computer
U
کامپیوتر چهار نشانی
computer memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
flight computer
U
کامپیوتر پرواز
ibm computer
U
کامپیوتر ای بی ام
ibm computer
U
ماشین حساب ای بی ام
incremental computer
U
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
mainframe computer
U
مانند تعداد عملوند همزمان
mainframe computer
U
سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer
U
استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
laptop computer
U
کامپیوتر دستی یا کیفی
infected computer
U
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
independent computer
U
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
incremental computer
U
کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
first generation computer
U
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
one address computer
U
ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
pocket computer
U
کامپیوتر جیبی
sequential computer
U
کامپیوتر ترتیبی
slave computer
U
کامپیوتر برده
target computer
U
کامپیوتر هدف
source computer
U
کامپیوتر منبع
source computer
U
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
stand alone computer
U
کامپیوتر مستقل
synchronous computer
U
کامپیوتر همگام
serial computer
U
کامپیوترنوبتی
serial computer
U
کامپیوتر سری
portable computer
U
کامپیوتر قابل حمل
programmed computer
U
کامپیوتر برنامه ریزی شده
ruggedized computer
U
کامپیوتر بادوام
satellite computer
U
کامپیوتر ماهوارهای
second generation computer
U
کامپیوتر نسل دوم
self adapting computer
U
کامپیوتر خود وفق
serial computer
U
کامپیوتر نوبتی
synchronous computer
U
کامپیوترهمزمان
talking computer
U
کامپیوتر سخنگو
There's a jinx on this computer.
U
این رایانه جادو شده.
a stand-alone computer
U
یک رایانه مستقل
parallel computer
U
کامپیوتر موازی
one chip computer
U
کامپیوتر یک تراشهای
one address computer
U
کامپیوتریک ادرسه
computer table
U
میزکامپیوتر
micro-computer
U
ریزکامپیوتر
three address computer
U
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
transportable computer
U
پس و پیش کردن
two address computer
U
کامپیوتر دو ادرسه
two address computer
U
کامپیوتربا دو نشانی
virtual computer
U
کامپیوتر مجازی
micro-computer
U
خرد کامپیوتر
micro-computer
U
ریزرایانه
one address computer
U
کامپیوتر یک نشانی
computer operation
U
عملیات کامپیوتر
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری
computer graphicist
U
گرافیست کامپیوتری
computer generations
U
نسلهای کامپیوتر
computer generations
U
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computer game
U
بازی کامپیوتری
computer flicks
U
فیلمهایی که توسط کامپیوترساخته میشود
computer family
U
خانواده کامپیوتر
computer engineering
U
مهندسی کامپیوتر
computer engineer
U
مهندس کامپیوتر
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
computer design
U
طراحی کامپیوتری
computer crime
U
جرم کامپیوتری
computer conferencing
U
کنفرانس کامپیوتری
computer code
U
کد کامپیوتر
computer industry
U
صنعت کامپیوتر
computer operation
U
عملکرد کامپیوتری
computer on a chip
U
کامپیوتر روی یک تراشه
computer nik
U
استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
computer network
U
شبکه کامپیوتری
computer music
U
موسیقی کامپیوتری
computer museum
U
موزه کامپیوتری
computer manufacturer
U
سازنده کامپیوتر
computer logic
U
منطق کامپیوتر
computer literacy
U
دانش کامپیوتر
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
computer letter
U
حرف کامپیوتری
computer language
U
زبان کامپیوتر
computer language
U
زبان کامپیوتری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com