English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
collective bargaining U چانه زنی
collective bargaining U جمعی
collective bargaining U معامله جمعی
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bargaining U چانه زدن
bargaining U قرارداد معامله خرید ارزان
bargaining U داد و ستد چانه زدن
bargaining U چانه زنی در معاملات معامله
bargaining U قرارداد معامله بستن
bargaining U چانه زنی در معامله
bargaining U مذاکره
bargaining U معامله باصرفه
bargaining U بیع وشراء
bargaining U سودا
bargaining U داد و ستد
bargaining U معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargaining U معامله
pay bargaining U بحثومجادلهبینکارگرانوکارفرمایاندربارهافزایشحقوق
bargaining chip U عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
bargaining chip U مزیت
bargaining chip U انگیزانه
bargaining chips U عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
bargaining chips U مزیت
bargaining chips U انگیزانه
bargaining table U جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
bargaining theory of wages U نظریه چانه زنی مزدها
collective U انبوه
collective U بهم پیوسته
collective U اشتراکی اجتماعی
collective U جمعی
collective U دسته جمعی
collective U مشترک عمومی
collective U جمعی پخش یکجای اخبار هواشناسی
collective U جامع
collective U اشتراکی
collective properties U خواص کولیگاتیو
collective ownership U مالکیت جمعی
collective mind U ذهن جمعی
collective protection U حفافت گروهی
collective protection U حفافت جمعی
collective responsibility U مسئوولیت جمعی
collective security U تامین دسته جمعی
collective security U تامین اجتماعی
collective self reliance U خوداتکائی جمعی
collective unconscious U ناهشیار جمعی
collective ownership U مالکیت مشاع
collective liability U بدهی جمعی
collective guarantee U مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
collective electrode U الکترود جمع کننده
collective duty U واجب کفایی
collective duty U فرض کفایه
collective contact U کنتاکت جامع
collective behavior U رفتار جمعی
collective antenna U انتن جامع
collective agreement U توافق جمعی
collective land U زمین مشاع
collective farm U مزرعه اشتراکی
collective farm U کلخوز
collective fire U اتش دسته جمعی
collective fire U تجمع اتش جنگ افزارها اتش جمع
collective goods U پارک و غیره
collective goods U مانند جاده
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods U کالاهای جمعی
collective call sign U معرف عمومی
collective call sign U معرف مشترک یکانها
collective pitch control U کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
balance collective forces U نیروهای کلی متعادل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com