Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
collect
U
گرداوردن
collect
U
جمع اوری کردن جمع کردن
collect
U
وصول کردن
collect
U
وصل کردن
collect
U
جمع شدن
collect
U
جمع اوری کردن
collect
U
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
collect
U
بدست آوردن یا دریافت داده
collect
U
جمع آوری کردن
collect
U
گرد آوردی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
freight collect
U
هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
freight collect
U
پس کرایه
collect transfer
U
بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
charges collect
U
هزینه نقدا" دریافت میشود
Where the carcass is there the ravens will collect together.
<proverb>
U
هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
To collect (pack)the household goods.
U
اسباب خانه را جمع کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com