English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
code word U کلمه رمز
code word U کلمات رمزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
exercise code word U رمز تمرین
exercise code word U رمز عملیات مانور
Other Matches
His word is his bond. HE is a man of his word. U حرفش حرف است
He is a man of his word . He is as good as his word . U قولش قول است
a word or two U چند تا کلمه [برای گفتن]
last word U بیان یا رفتار قاطع
last word U اتمام حجت
last word U حرف اخر
keep to one's word U سر قول خود بودن
at his word U بفرمان او
at his word U بحرف او
in one word U خلاصه اینکه مختصرا
in one word U خلاصه
in a word U خلاصه اینکه مختصرا
word U اطلاع
word for word <adv.> U نکته به نکته
word for word <adv.> U کلمه به کلمه
word for word <adv.> U مو به مو
say a word U سخن گفتن
say a word U حرف زدن
to say a word U سخن گفتن
to say a word U حرف زدن
last word <idiom> U نظر نهایی
not a word of it was right U یک کلمه انهم درست بود
in a word U خلاصه
i came across a word بکلمه ای برخوردم
in a word <idiom> U به طور خلاصه
the last word U سخن قطعی
the last word U حرف اخر
to keep to one's word U سرقول خودایستادن
to keep to one's word U درپیمان خوداستواربودن
to keep to one's word U درست پیمان بودن
to word up U کم کم درست کردن کم کم رسانیدن
to word up U کم کم برانگیختن خردخردکوک کردن
upon my word U به شرافتم قسم
word for word U طابق النعل بالنعل
word for word U تحت اللفظی
the last word U ک لام اخر
the last word U سخن اخر
say the word <idiom> U علامت دادن
keep one's word <idiom> U سرقول خود بودن
have a word with <idiom> U بطورخلاصه صحبت ومذاکره کردن
get a word in <idiom> U یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
All you have to do is to say the word. U کافی است لب تر کنی
take my word for it U قول مراسندبدانید
that is not the word for it U لغتش این نیست
I want to have a word with you . I want you . U کارت دارم
Could I have a word with you ? U عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
May I have a word with you? U ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟
Take somebody at his word. U حرف کسی را پذیرفتن ( قبول داشتن )
word for word U کلمه به کلمه
word U طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود
word U عهد
word U قول
word U کلمه
word U لغت
word U واژه
word U لفظ
word U پیغام خبر
word U واژه سخن
word U حرف
word U عبارت
word U بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
word U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
word U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word U بالغات بیان کردن
word U گفتار
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word U کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
word U لغات رابکار بردن
word U فرمان
word U مشابه 10721
word U روش اندازه گیری سرعت چاپگر
word U زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word U تعداد کلمات در فایل یا متن
code U کتاب قانون قرارداد
code U رمز کردن
code U کد
code value U ارزش رمز
code name U اسمرمز
op code U رمزالعمل
code U نظام نامه
code U رمز
code U رمزی کردن
code U برنامه دستورالعملها
code U قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
code U علامت
op code U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
two out of five code U رمز دو از پنج
code U قانون قاعده مقرر
code U تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
code U قانون
M out of N code U هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
code U شماره
code U نشانه قراردادی
op code U رمز عمل
op code U code OPeration
code U سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
code U مجموعه قوانین
code U برنامه دستورالعمل ها
M out of N code U سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا
to get a word in edgewise U طرفی را میان صحبت شخص پرچانه دیگر انداختن
to forfeit ones word U پیمان پکستن بدقول درامدن
to forfeit ones word U بدقولی کردن
control word U کلمه کنترل
the word is sanctioned by use U کثرت استعمال این واژه راجزواژههای درست دراورده است
to plight one's word U عهد کردن
word and deed U گفتاروکردار قول وفعل
to impawn one's word U قول دادن
word addressable U نشانی پذیری کلمه
to pass one's word U قول دادن
cross word U جدول لغز
to pawn one's word U عهد کردن
to pawn one's word U پیمان بستن
to pledge one's word U قول یا پیمان دادن
to stick to one's word U سر قول خود ایستادن
to plight one's word U قول دادن
double word U کلمه مضاعف
to send word U خبردادن
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
to weigh one's word U سخنان خودرا سنجیدن سنجیده سخن گفتن
data word U کلمه داده
to get in a word edgeways U سخنی درمیان حرف ادم پرگوپراندان
to p an element to a word U جزئی از سر واژهای دراوردن
to pass one's word for another U از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
to pause upon a word U روی واژهای ایست کردن درادای واژهای معطل شدن
cross word U جدول معمائی
to pawn one's word U قول دادن
to plight one's word U متعهدشدن
to send word U پیغام دادن
the root of a word U اصل کلمه
reserved word U کلمه محفوظ
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
memory word U کلمه حافظه
machine word U کلمه ماشین
repetition of a word U باز گوئی یاتکرارسخن
smear word U عنوان یا لقب اهانت امیز تهمت
loan word U لغت اقتباسی
loan word U واژهای که از زبان دیگری گرفته باشد
send word for him U پیغام برای او بفرستید
send word U خبر دادن
say a good word for U تعریف کردن
say a good word for U دفاع کردن
one word sentence U جمله تک واژهای
score out that word U ان واژه را خط بزنید
score out that word U روی ان واژه خط بکشید
numeric word U کلمه عددی
nonce word U واژهای که به تقاضای یک موقع ویژه بسازند
send word U پیغام دادن
mum's the word U این سخن فاش کردنی نیست این حرف را باید پنهان داشت
key word مفتاح
introductory word U کلمهای که در اغازجملهای بکاربرده شودو معنی ویژهای نداشته باشد
half word U نیم کلمه
ghost word U کلمه غیرمصطلح
ghost word U لغت غیر مستعمل
function word U کلمه دستوری
that word is obsolescent U ان واژه کم کم دارد مهجور
speak a word U چیزی بگویید حرفی بزنید
that word is obsolescent U میشود
full word U کلمه کامل
full word U تمام کلمه
he is a man of his word U گفتاروکردارش یکی است قولش درست است
head word U کلمه یاجملهای که در سراغاز فصل یا بخش کتاب نوشته میشود
speak a word U سخنی بگویید
instruction word U کلمه دستورالعمل
in word and deed U درگفتارو عمل
in the p sense of the word U بمعنی واقعی کلمه
status word U کلمه وضعیت نما
relying on his word U باستناد سخن وی
procedure word U کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
stimulus word U واژه محرک
his bare word U قول خشک وخالی او
the root of a word U ریشه واژه
word book U کتاب لغت
This is an elusive word . U این لغت خیلی فرار است ( درحافظه باقی نمی ماند )
Do not say a word until you know it is exactly rig. <proverb> U تا ندانى که سخن عیب صواب است مگو .
A mans word is one . <proverb> U یرف مرد یکى است .
word choice U جمله بندی
as good as one's word U خوش قول
word choice U کلمه بندی
word choice U بیان
word book U واژه نامه
alphabetic word U کلمه الفبایی
A word is enough to the wise . <proverb> U براى عاقل یک یرف بس است .
mum's the word <idiom> U دهان قرص
by word of mouth U شفاهی
by word of mouth U زبانی
by word of mounth U شفاها
by word of mounth U زبانی
word book U دیکشنری
Is that your final word ? U همین ؟( درمقام اتمام حجت یا تهدید )
What is the meaning of this word ? U معنی این لغت چیست ؟
In what sense are you using this word ? U این کلمه را به چه معنی بکار می برد ؟
get a word in edgewise <idiom> U وارد شدن درمکالمه
give someone one's word <idiom> U قول دادن یا بیمه کردن
word of mouth <idiom> U از منبع موثق
word book U کتاب لغت
word book U قاموس
word book U فرهنگ لغات
word-play U جناس تجنیس جنگ لغتی لغت بازی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com