English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cloud cover U غلظت ابر اتمی
cloud cover U سطح ابر زیرپوشش اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He has read the book from cover to cover . U کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
under a cloud <idiom> U سوء فن
on cloud nine <idiom> U خیلی خوشحال وشاد
to cloud over U ابری شدن [هوشناسی]
under a cloud <idiom> U ناراحت وغمگین
cloud U قارچ اتمی
cloud U تیره شدن
cloud U لکه
cloud U ابری شدن سایه افکن شدن
cloud U توده انبوه تیره وگرفته
cloud U توده ابرومه
cloud ابر
cloud chamber U اتاقک ابر
A patch of cloud . U لکه ابر
condensation cloud U ابر یا بخار غلیظی از قطرات که اطراف گوی اتشین اتمی رامی گیرد
cloud land U عالم خیال یافرض
cloud forest U جنگل بلند مه الود
cloud drift U ابرمتحرک
cloud castle U خیال خام
cloud capt U ابربرسر
cloud burst U رگبار
cloud attack U تک با ابر شیمیایی
cloud attack U تک شیمیایی با مواد سمی
cloud amount U غلظت ابر اتمی
cloud amount U میزان پوشش ابر اتمی
cloud design U طرح ابری که بیشتر در فرش های چینی دیده می شود و حالتی از ابر را نشان می دهد
cloud point U دمایی که در ان مایع سردشونده شروع به کدر ومات شدن میکند
storm cloud U ابرهایسیاهطوفانی
mushroom cloud U ابریکهازگردوخاکحاصلازانفجارهستهایتشکیلمیشود
low cloud U ابرهای کم ارتفاع
medium cloud U ابرهای متوسط
wilson cloud U نوعی ابر غلیظ و متراکم
high cloud U ابرهای مرتفع
ion cloud U ابر یون
electron cloud U ابر الکترونی
noctilucent cloud U ابرنوتلیوسنت
scattered cloud U ابرپراکنده
nacreous cloud U ابرصدفی
star cloud U ابری ستارهای
star cloud U سحابی ستارهای
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
cloud top height U ارتفاع صعود قارچ اتمی
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
cloud-cuckoo-land U سرزمین خواب و خیال
cloud lattice design U طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
cloud of volcanic ash U خاکسترابریعمودی
cloud-cuckoo-land U سرزمین اوهام
these cloud promise rain این ابرها خبر از بارندگی میدهند
type of low cloud U شکلابرقسمتپائینی
lasser magellanic cloud U ابر ماژلانی کوچک
every cloud has a silver lining <idiom> U [خوش بین باش، روزهای سخت نیز جایشان را به روزهای بهتر میدهند]
type of high cloud U شکلابرقسمتبالایی
type of middle cloud U شکالابرقسمتمیانی
measurement of cloud ceiling U اندازهگیریفشارهوا
cloud-cuckoo-land U کشور پریون
greater magellanic cloud U ابر ماژلانی بزرگ
dust cloud theory U نظریه غباری
take cover U حفاظ گرفتن
cover all U رولباسی
take cover U پشت جان پناه قرار گرفتن
cover all U بارانی یا روپوش
to cover in U پرکردن
cover off U پشت سر هم قرار گرفتن پشت به گردن
to cover in U پوشاندن
to cover up U پیچیدن
to cover up U پوشاندن
cover up <idiom> U پنهان کاربدواشتباه
from cover to cover U ازاغازتا انجام کتاب
under cover U سربسته درپاکت
under cover <idiom> U پنهان شدن
cover U اختفاء
cover U سرپوش
cover U پاکت
cover U تامین زیان و خسارات بیمه
cover U بسته بندی
cover U بازی دفاعی
cover U رویه لفاف
cover U اماده شدن برای دریافت توپ
cover U نگهبان بگوش
cover U مخفی در بر گرفتن
cover U حایل شدن
cover U انجام دادن
cover U جان پناه خفاگاه پوشاندن
cover U حاوی بودن درپوش
cover U حفاظ
cover U روپوش
cover U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
cover U سطح برف
cover U اماده برای برگرداندن توپ
take cover U جان پناه گرفتن
cover U تامین
cover U پنهان کردن
cover U مخفی گاه [جامعه شناسی]
cover up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover U پوشش مخفی [جامعه شناسی]
cover U جلد کردن
cover U پوشاندن
cover U طی کردن
cover U جلد سرپوش
cover U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover U جلد
cover U پوشش
cover U تامین کردن
cover U بوته زار پناهگاه شکار
cover U سقف زدن
cover U روکش کردن پوشانیدن پوشش
cover U امادگی
lever cover U پوششدربازکن
to cover much ground U رسابودن
to cover much ground U وسیع بودن
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
to cover one's nakedness U ستر عورت کردن
toilet cover U رو میزی برای میز ارایش
under cover of letter no U ضمن نامه شماره
to cover much ground U جامع بودن
cover girl U زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
sliding cover U پوششمتحرک
speaker cover U پوششصدا
valve cover U روپوشسرپاپ
duvet cover U روپوشقابلشستشو
loose cover U روکش
cover girls U ستارهی روی جلد
cover one's tracks <idiom> U پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
horse cover U قالیچه زیر زین اسب
divan cover U [قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
seat cover U پوششصندلی
pillow cover U ستونمخروطی
cover girl U ستارهی روی جلد
cover girls U زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
first-day cover U پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
battery cover U پوششباطری
filter cover U پوششفیلتر
glass cover U پوشششیشهای
head cover U محافظسر
mattress cover U گردنبندبلندمهمانی
pan cover U پوششکنه
bed cover U روتختی
cover charge U مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover and concealment U پوشش و اختفاء
cover drive U ضربه در سمت نیمه معینی اززمین
cover note U بیمه نامه موقت
cover note U گواهی پوشش بیمه
cover plate U صفحه سرپوش
cover plate U پشت بندصفحه بست
cover point U عضو دفاع نزدیک
cover point U محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
cover shame U عذر
cover shame U بهانه
cover note U گواهی بیمه نامه
depleted cover U پوشش کاهسته
depleted cover U پوشش کاسته شده
dish cover U سرپوش
cover an angle U زاویهای را بستن
corset cover U لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
cover charges U مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover-ups U در لاک دفاعی فرورفتن
air cover U پوشش هوایی
base cover U عکس برداری اولیه
basic cover U عکسبرداری اولیه هوایی
batterty cover U سرپوش باتری
binding cover U پوشش تعهد شده
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
cell cover U درپوش باتری
column cover U پوشش ستون
communication cover U پوشش مخابراتی
comparative cover U پوشش نسبی
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
concrete cover U پوشش بتنی روی فولاد
contingency cover U بیمه حمل احتیاطی
dust cover U سرپوش غبارگیر
fighter cover U پوشش هواپیماهای جنگنده
insurance cover U پوشش بیمه
protective cover U روپوش حفاظ
piston cover U کف پیستون
magneto cover U سرپوش مگنت
open cover U بیمه نامه باز
radiator cover U روکش رادیاتور
open cover U بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
protective cover U روکش محافظ
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
piston cover U پوشش پیستون
protective cover U جان پناه دفاعی
protective cover U پوشش حفافتی
ice cover U یخپوش
saddle cover U زین پوش
extra cover U بازیگر بل گیر
extra cover U پوشش اضافی برای بل گرفتن
fighter cover U پوشش با هواپیماهای شکاری
overhead cover U حفاظ بالای سر
fire cover U پوشش اتش
hatch cover U درب دهلیز
sight cover U روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
hatch cover U درپوش دوردریچه
saddle cover U غاشیه
hub cover U قالپاق چرخ
saddle cover U زین پیچ
They escaped under cover of darkness. U درتاریکی شب فرار کردند
to have compulsory insurance [cover] U اجباری [الزامی] بیمه بودن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com