Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
under a cloud
<idiom>
U
سوء فن
on cloud nine
<idiom>
U
خیلی خوشحال وشاد
under a cloud
<idiom>
U
ناراحت وغمگین
cloud
U
قارچ اتمی
cloud
U
تیره شدن
cloud
U
لکه
cloud
ابر
cloud
U
توده ابرومه
to cloud over
U
ابری شدن
[هوشناسی]
cloud
U
توده انبوه تیره وگرفته
cloud
U
ابری شدن سایه افکن شدن
nacreous cloud
U
ابرصدفی
noctilucent cloud
U
ابرنوتلیوسنت
low cloud
U
ابرهای کم ارتفاع
mushroom cloud
U
ابریکهازگردوخاکحاصلازانفجارهستهایتشکیلمیشود
storm cloud
U
ابرهایسیاهطوفانی
A patch of cloud .
U
لکه ابر
cloud design
U
طرح ابری که بیشتر در فرش های چینی دیده می شود و حالتی از ابر را نشان می دهد
wilson cloud
U
نوعی ابر غلیظ و متراکم
star cloud
U
سحابی ستارهای
cloud burst
U
رگبار
cloud capt
U
ابربرسر
cloud castle
U
خیال خام
cloud chamber
U
اتاقک ابر
cloud cover
U
غلظت ابر اتمی
cloud cover
U
سطح ابر زیرپوشش اتمی
cloud drift
U
ابرمتحرک
cloud forest
U
جنگل بلند مه الود
cloud land
U
عالم خیال یافرض
cloud point
U
دمایی که در ان مایع سردشونده شروع به کدر ومات شدن میکند
cloud attack
U
تک با ابر شیمیایی
medium cloud
U
ابرهای متوسط
star cloud
U
ابری ستارهای
ion cloud
U
ابر یون
scattered cloud
U
ابرپراکنده
high cloud
U
ابرهای مرتفع
electron cloud
U
ابر الکترونی
condensation cloud
U
ابر یا بخار غلیظی از قطرات که اطراف گوی اتشین اتمی رامی گیرد
cloud amount
U
میزان پوشش ابر اتمی
cloud amount
U
غلظت ابر اتمی
cloud attack
U
تک شیمیایی با مواد سمی
border
U
حاشیه دار کردن
border
U
لبه دارکردن
border
U
حاشیه زه
border
U
دوره
border
U
حریم
border
U
فضای اطراف متن نمایش داده شده یا چاپ گرفته شده
border
U
سرحد
border
U
کناره
border
U
کنار
border
U
حاشیه گذاشتن
border
U
سجاف کردن
border
U
خط مرزی
border
U
کناره مرز
border
U
لبه
border
U
حاشیه
S-border
U
حاشیه های اس
[در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
border
U
حاشیه فرش
at the border to
U
دم مرز به
border
U
مجاور بودن
border
U
پشته خاکی
border
U
مرز
border
U
کران
border
U
لبه گذاشتن
border
U
پشته
border
U
زه
cloud of volcanic ash
U
خاکسترابریعمودی
measurement of cloud ceiling
U
اندازهگیریفشارهوا
type of high cloud
U
شکلابرقسمتبالایی
cloud chamber effect
U
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
type of low cloud
U
شکلابرقسمتپائینی
cloud-cuckoo-land
U
سرزمین خواب و خیال
cloud-cuckoo-land
U
کشور پریون
cloud-cuckoo-land
U
سرزمین اوهام
cloud top height
U
ارتفاع صعود قارچ اتمی
these cloud promise rain
این ابرها خبر از بارندگی میدهند
lasser magellanic cloud
U
ابر ماژلانی کوچک
greater magellanic cloud
U
ابر ماژلانی بزرگ
dust cloud theory
U
نظریه غباری
every cloud has a silver lining
<idiom>
U
[خوش بین باش، روزهای سخت نیز جایشان را به روزهای بهتر میدهند]
type of middle cloud
U
شکالابرقسمتمیانی
cloud lattice design
U
طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
border line
U
خط حاشیه
border land
U
زمین مرزی
border crosser
U
عبور کنندگان از مرز پناهندگان
border break
U
ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
border break
U
ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
border line
U
خط راهبر
turtle border
U
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
baberpole border
U
شیرازه بافته شده از دو رنگ
border line
U
خط کنار
border line
U
خط راهنما
border installations
U
تاسیسات مرزی
cathode border
U
مرز کاتد
carnation border
U
حاشیه گل میخکی که در فرش های آسیایی خصوصا هندی دیده می شود
border stone
U
سنگ مرزی
border stone
U
جدول
border method
U
روش نواری
rosette border
U
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
reciprocal border
U
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
herbaceous border
U
محوطهگیاهی
border police
U
پلیس مرزبانی
cartouche border
U
قاب و کتیبه ای که بیشتر در حواشی بکار گرفته شده و نقش درون آن بصورت یک در میان در هر قاب تکرار می شود
border post
U
ساختمانمرزبانی
Kufic border
U
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
Herati border
U
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
purple border
U
حاشیهارغوانی
crab border
U
حاشیه خرچنگی
[فرش]
border guard
U
پلیس مرزبانی
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
meander border
U
[طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
minor border
U
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
smuggler
[of people across a border]
U
قاچاقچی آدم
[در سر مرز]
curled leaf border
U
حاشیه با برگ های مجعد که در فرش های ترکمن بکار می رود.
border ditch irrigation
U
ابیاری نواری
border check irrigation
U
ابیاری نواری
He crossed the frontier(border-line).
U
ازمرز رد شد
x band
U
باند فرکانس
saw band
U
نوار اره
q band
U
بند فرکانس
band
U
بند و زنجیر
j band
U
باند فرکانس
x band
U
باند- ایکس
p band
U
باند فرکانس
k band
U
باند فرکانس
band saw
U
اره نواری
band
U
باریکه
band
U
باندرادیو
band
U
اره نواری
band
U
نوار
band
U
متحد شدن
band
U
متحد کردن
band
U
نواره
band
U
کمربند نوار
band
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band saw
U
ماشین اره باریک
band
U
نوار مانع
band
U
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
band
U
محدوده فرکانس ها بین دو حد
band
U
را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
band
U
مدار ارتباطی که سیگنال
band
U
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
band
U
قسمت موزیک
band
U
تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
band
U
نوارپیچیدن
band
U
متحدکردن
band
U
نوار زخم بندی
band
U
باند بانداژ
band
U
روبان
band
U
دسته کردن
band
U
توافق
band
U
دستهء موسیقی اتحاد
band
U
ارکستر
band
U
نوار لولا
band
U
بصورت نوار دراوردن
band
U
با نوار بستن
band
U
متحدشدن
band
U
باند
band
U
شبکه سیم خاردار
midriff band
U
نوارتیغهوسطسینه
band printer
U
چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
band printer
U
چاپگر نواری
tightening band
U
نوارنگهدارنده
suspension band
U
نواراتصال
raised band
U
نواربرجسته
band pulley
U
فلکه
band screen
U
صافی مخازن
net band
U
بندتوری
adjusting band
U
نوارمتحرک
gravity band
U
نوارگرانشزمین
band ring
U
حلقهنواری
rubber band
U
کش
rubber band
U
نوارکش
rubber band
U
نوار لاستیکی
band shell
U
جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
band spectrum
U
طیف نواری
band spectrum
U
بیناب نواری
Citizens' Band
U
باند خصوصی
band selector
U
انتخابنوار
band saw mill
U
اره نواری ماشین فرز
elastic band
U
کش
band pass
U
باندعبور
brass band
U
ادوات انها از برنج باشد
energy band
U
باند انرژی
arch-band
U
[نوار یا تسمه ی مرتفع زیر طاق]
brass band
U
دسته موزیکی که
band of shaft
U
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
band-stand
U
جایگاه ارکستر
band-work
U
اسلیمی
dentil-band
U
[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
interlacement band
U
[آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
interlacing band
U
[آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
breast band
U
پیش بند
steel band
U
نوار فولادی
absorption band
U
نوار جذب
band pass
U
نوار گذر
one-man band
U
فردیکهچندسازراباهمبنوازد
band pass
U
نوار عبور
A military band.
U
دسته موزیک نظامی
band pass
U
صافی میان گذر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com