Perdic | closed file | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	closed file U	ستون بسته
	closed file U	فایل بسته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	closed <adj.> <past-p.> U	بسته شده
	closed <adj.> <past-p.> U	بلوکه شده
	closed <adj.> <past-p.> U	مانع شده
	closed <adj.> <past-p.> U	مسدود شده
	closed U	وضع اماتوری یاحرفهای
	closed U	بسته
	closed U	پای جلو را نزدیک خط گذاشتن
	closed U	محصور
	closed U	مسدود
	closed U	محرمانه بسته
	closed U	ممنوع الورود
	closed <adj.> <past-p.> U	سد شده
	closed <adj.> <past-p.> U	بندآورده شده
	closed U	مسابقه محدود به سن یاجنس
	closed system U	نظام اقتصادی بسته
	closed variation U	واریاسیون بسته
	closed universe U	جهان متناهی
	closed universe U	جهان بسته
	closed traverse U	پیمایش بسته
	closed traverse U	خطوط متقاطع
	closed system U	سازگان بسته
	closed stock U	اجناس انبارشده ثابت
	closed subroutine U	زیرروال بسته
	closed subroutine U	زیرروال مسدود
	closed system U	سیستم بسته
	closed system U	نظام بسته
	closed system U	منزوی
	closed stock U	اجناس ذخیره
	closed area U	منطقه بسته
	closed society U	جامعه بسته
	closed loop U	حلقه بسته
	closed joint U	کوربند
	closed defence U	دفاع بسته در روی لوپس
	closed economy U	اقتصاد بسته
	closed height U	حداکثر ارتفاع لیفتراک
	closed fist U	مشت بسته
	closed indent U	دستور خرید خارجی ازفروشنده یا سازندهای خاص
	closed formation U	فرم بسته پیادهای
	closed game U	بازی بسته
	closed loop U	حلقه مسدود
	closed chain U	زنجیر حلقهای
	closed season U	فصل منع ماهیگیری یا شکار
	closed sea U	دریایی که جزو قلمرو کشوری باشد
	closed sea U	دریای غیر ازاد
	closed routine U	روال بسته
	closed network U	شبکه بسته
	closed mortgage U	سند رهنی غیر ازاد
	closed mind U	ذهن بسته
	closed area U	منطقه ممنوعه
	closed group U	گروه بسته
	closed interval U	فاصله محدود [کراندار] [ریاضی]
	closed to bicycles U	دوچرخهسواریممنوع
	closed to motorcycles U	موتورسواریممنوع
	closed to trucks U	عبورکامیونممنوع
	He is closed -fisted. <proverb> U	آدم خسیسى است .
	closed back U	بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
	to be closed to [all] traffic U	برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
	closed meeting U	گردهمایی محرمانه
	closed conference U	گردهمایی محرمانه
	closed shops U	با کارکردانحصاری
	closed meeting U	نشست مسدود
	closed conference U	نشست مسدود
	to have a closed meeting U	نشست محرمانه داشتن [بخصوص سیاست]
	normally closed contact U	اتصال معمولا بسته
	closed shop U	با کارکردانحصاری
	closed to pedestrians U	عبورپیادهممنوع
	closed shops U	سیستم بسته
	closed shop U	قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
	closed shop U	موسسه کارشناسی
	closed shop U	سیستم بسته
	closed shops U	موسسه کارشناسی
	closed circuits U	مدار بسته
	closed circuits U	تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
	closed variation U	دفاع تاراش
	closed shops U	قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
	closed circuit U	تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
	closed circuits U	تلویزیون مداربسته
	closed circuit U	تلویزیون مداربسته
	closed circuit U	مدار بسته
	closed-circuit camera U	دوربین امنیتی
	closed-circuit camera U	دوربین مدار بسته
	closed-circuit camera U	دوربین نظارت
	closed magnetic circuit U	مدار مغناطیسی بسته
	closed-door meeting U	مجلس جدا از مردم عمومی [سیاست]
	closed loop gain U	بهره تقویت درطبقه بسته
	closed magnetic core U	هسته مغناطیسی بسته
	closed jet tunnel U	تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
	closed footed magnet U	اهنربای چنبری
	closed-circuit television U	تلویزیون مدار بسته
	abel closed tester U	دستگاه ابل
	closed circuit television U	تلویزیون مدار بسته
	closed bus system U	سیستم گذر بسته
	closed circuit battery U	باتری با مدار بسته
	closed circuit tunnel U	تونل مدار بسته
	closed coil armature U	ارمیچر مدار بسته
	He closed the door against the peace agreement. U	تمام درها را بروی موافقتنامه صلح بست
	cubic closed packed structure U	ساختار مکعبی تنگچین
	a closed mouth catches no flies <proverb> U	تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
	closed cycle reactor system U	در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
	file U	فایل
	file U	ستون
	I/O file U	داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
	file name U	نام فایل
	file name U	نام پرونده
	to file off U	رژه رفتن
	to file off or away U	زدودن
	to file off or away U	باسوهان بردن
	to keep on file U	درپرونده نگاه داشتن
	keep on file U	بایگانی کردن
	to keep on file U	ضبط کردن
	file U	به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
	file U	بخشی از داده روی کامپیوتر
	com file U	COفایل
	file U	سوهان
	file U	در صف راه رفتن
	file U	در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
	file U	بایگانی کردن
	file U	صف درپرونده گذاشتن
	file U	قطار
	file U	فهرست
	file U	صورت
	file U	سوهان زدن
	file U	دسته کاغذهای مرتب
	file U	پرونده
	file U	ساییدن پرداخت کردن
	file U	اهن سای
	associated file U	سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
	associated file U	وقتی فایل را انتخاب می کنید
	file U	ستون کردن بایگانی کردن
	file U	به خط کردن
	file U	ردیف صف به صف کردن
	file U	اصلاح کردن
	file U	بایگانی
	associated file U	متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
	file U	پرونده ستون
	file U	رژه رفتن
	com file U	در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
	scratch file U	فایل موقتی
	open file U	ستون باز شطرنج
	polishing file U	سوهان صیقل
	open file U	فایل باز
	multivolume file U	فایل چندحجمی
	scratch file U	نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
	needle file U	سوهان سوزنی
	partitioned file U	پرونده جزء بندی شده
	pc file iii U	یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
	report file U	فایل گزارش
	readme file U	فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
	random file U	پرونده تصادفی
	random file U	فایل تصادفی
	program file U	فایل برنامه
	problem file U	پرونده مسئلهای
	round file U	سوهان گرد
	policy file U	پرونده خط مشیها و دستورات
	piggyback file U	فایلی که بدون اجبار به کپی مجدد ان می توان رکوردهایی را به انتهای ان اضافه نمود
	pif file U	فایل PIF
	resource file U	فایل منبع
	PCX file U	روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
	multivolume file U	نوارمغناطیسی یا فلاپی دیسک جهت نگهداری ان میباشد پرونده چند حجمی
	multivolume file U	فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
	indian file U	ستون یک
	hidden file U	فایل مخفی
	granfather file U	نگهداری می شوند
	granfather file U	یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
	grandfather file U	سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
	grandfather file U	دوره زمانی که در آن فایل اصلی پدربزرگ بهنگام سازی میشود تا فایل پدر جدید تولید کند و فایل پدر قدیمی پدربزرگ میشود
	GIF file U	قالب فایل گرافیکی از یک فایل که حاوی تصویر map-bit باشد
	format file U	فایل قالب بندی
	format file U	فایل فرمت
	flexible file U	سوهان نرم
	inverted file U	فایل معکوس شده
	inverted file U	فایل معکوس
	inverted file U	فایل وارونه
	multireel file U	پرونده چند حلقهای
	mill file U	سوهان دستی
	MIDI file U	فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
	master file U	فایل اصلی پرونده اصلی
	master file U	شاه پرونده
	logical file U	فایل منطقی
	logical file U	پرونده منطقی
	local file U	فایل محلی
	labeled file U	پرونده برچسب دار
	invisible file U	فایل نامرئی
	flat file U	سوهان تخت
	scratch file U	فایل چرکنویس
	scratch file U	ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
	WAV file U	روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
	volatile file U	پرونده فرار
	volatile file U	فایل فرار
	trickle file U	فایل چکهای
	transaction file U	فایل تراکنش پرونده تراکنش
	transaction file U	فایل تغییرات
	transaction file U	پرونده تراکنش
	to file past U	رژه رفتن
	to bite a file U	اب درهاون ساییدن
	to bite a file U	اهن سردکوبیدن
	three square file U	سوهان سه گوش
	WAVE file U	روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
	work file U	نوار مغناطیسی که برای فایل خراب شده به کارمی رود
	work file U	فضای کاری که برای کار جاری اشغال شده است