English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (692 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
client centered therapy U درمان متمرکز بر درمان جو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
client U ایستگاه پردازشگر
client U مشتری
client U یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
client U درمان جو
client U موکل
client U ارباب رجوع
client side U داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
client based application U برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
confidnetial relationship with client U حفظ اسرار موکل حفظ اسرارمشتری
confidnetial relationship with client U حفظ اسرار صاحب کار
client server network U شبکه خدمتگزار- مشتری
John [American E] [prostitute's client] U مشتری [فاحشه ای]
centered U تمرکز یافتن
four-centered U [قوس جناغی چهار پرگاری]
self centered U متوجه نفس خود
self centered U خودگرای
centered U میان
centered U مرکز
centered U وسط ونقطه مرکزی
centered U درمرکز قرارگرفتن
centered U وسط
centered U محل
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centered U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered U قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centered U قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
centered U نقط ه میانی چیزی
self centered U ثابت ونامتحرک
body centered U بطور فضایی متمورکز شده
child centered U کودک محور
She only thinks of her self . she is self – centered. U فقط بفکر خودش است
face centered cubic U مکعب مراکز وجوه پر
body centered cubic U مکعب مرکز پر
face centered cubic lattice U شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
body centered cubic lattice U شبکه مکعبی مرکز پر
end centered unit cell U سلول واحد دو وجهی متقابل پر
body centered cubic space lattice U شبکه فضاویی مکعبی با مرکزحجمی
will therapy U اراده درمانی
therapy U مداوا تداوی
therapy U معالجه
therapy U درمان
quadrangular therapy U درمان دو زوجی
radium therapy U معالجه بارادیوم
reality therapy U واقعیت درمانی
milieu therapy U محیط درمانی
play therapy U بازی درمانی
placebo therapy U درمان با دارونما
marriage therapy U درمان زناشویی
music therapy U موسیقی درمانی
physical therapy U تن درمانی
physical therapy U ورزش درمانی
recreation therapy U سرگرمی درمانی
relationship therapy U درمان ارتباطی
endodontic therapy U روت کانال تراپی [دندان پزشکی]
endodontic therapy U عصب کشی [روت کانال] [دندان پزشکی]
x ray therapy U درمان با اشعه مجهول
work therapy U کاردرمانی
supportive therapy U درمان حمایتی
social therapy U درمان اجتماعی
endodontic therapy U درمان ریشه [دندان پزشکی]
sex therapy U درمان اختلالات جنسی
semantic therapy U معنا درمانی
role therapy U نقش درمانی
religious therapy U دین درمانی
relaxation therapy U ارمش درمانی
interpretive therapy U درمان تفسیری
shock therapy U درمان با ضربه برقی
cooperative therapy U درمان تعاونی
convulsive therapy U تشنج درمانی
conjoint therapy U درمان زوجی
behavior therapy U رفتار درمانی
aversion therapy U درمان اجتنابی
art therapy U هنر درمانی
analytic therapy U درمان تحلیلی
adjuvent therapy U درمان تکمیلی
adjunctive therapy U درمان جنبی
active therapy U درمان فعال
occupational therapy U کاردرمانی
occupational therapy U درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
group therapy U گروه درمانی
speech therapy U گفتار درمانی
multiple therapy U درمان تعاونی
corrective therapy U درمان اصلاحی
depth therapy U درمان عمقی
insight therapy U بینش درمانی
indoklon therapy U درمان با استنشاق اندوکلون
implosive therapy U درمان با غرقه سازی تجسمی
gestalt therapy U گشتالت درمانی
family therapy U خانواده درمانی
existential therapy U درمان وجودی
electroshock therapy U درمان با ضربه برقی
electroconvulsive therapy U درمان با تشنج برقی
direct therapy U درمان رهنمودی
encounter group therapy U درمان با گروه رویارویی
insulin coma therapy U درمان با اغماء انسولینی
root canal therapy U درمان ریشه [دندان پزشکی]
root canal therapy U روت کانال تراپی [دندان پزشکی]
directive group therapy U درمان رهنمودی گروهی
dual sex therapy U درمان دو جنسیتی
root canal therapy U عصب کشی [روت کانال] [دندان پزشکی]
activity group therapy U درمان با فعالیت گروهی
carbon dioxide therapy U درمان با انیدرید کربنیک
electric convulsive therapy U درمان با تشنج برقی
insulin shock therapy U درمان با ضربه انسولین
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com