Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
checkpoint restart
U
اغازگر مجدد نقطه مقابله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
checkpoint
U
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoint
U
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
The reporter was held at the checkpoint for several hours.
U
خبرنگار چندها ساعت در محل بازرسی معطل شد.
restart
U
باز اغازی
restart
U
بازاغازی دوباره شروع کردن
restart
U
شروع مجدد
restart
U
روشن کردن دوباره
restart
U
راه انداختن مجدد
restart
U
بازاغازیدن
restart
U
شروع دوباره
auto restart
U
شروع دوباره به صورت خودکار
step restart
U
شروع مجدد مرحلهای بازاغازی مرحلهای
restart point
U
نقطه باز اغازی
restart instruction
U
دستور المل بازاغازی
restart condition
U
شرط بازاغازی
power fail restart
U
سهولتی که یک کامپیوتر راقادر می سازد تا پس از قطع برق به عملیات عادی خودبرگردد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com