English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chain wheel A U زنجیریچرخهیA
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
chain wheel U چرخ زنجیر
chain wheel B U زنجیریچرخهیب
Other Matches
wheel measurement [ wheel measuring] U بازرسی چرخ [سنجش چرخ]
chain U دارد.
chain U فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain U از کلمه قبلی
chain U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain U سلسله کوه
chain U رکود داده در یک فایل زنجیری
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chain saw U اره برقی
chain saw U اره زنجیری
chain U مراجعه کنید به CATENA
chain U متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain U لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
chain U روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chain U لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chain U سری
chain U زنجیر مساحی
chain U سلسله سلسله مراتب
chain زنجیر
chain U کند وزنجیز حلقه
chain U رشته
chain U سلسله
chain U : زنجیرکردن
chain U شبکه زنجیری
chain U سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chain U زنجیر
chain U زنجیره
chain shortening U کوتاه کردن زنجیری
chain splice U پیوند زنجیری
chain sprocket U چرخ زنجیر
chain stopper U خفت زنجیری
chain survey U پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
chain survey U نقشه برداری زنجیری
chain sweep U مین جمع کردن با استفاده اززنجیر مین جمع کنی بازنجیر
chain track U مسیر زنجیر
chain winding U سیم پیچ زنجیری
surveyor's chain U پاپیمایشگری
surveyor's chain U زنچیر سنجش
crane chain U زنجیر جرثقیل
tire chain U زنجیر چرخ
tire chain U زنجیر یخ شکن
vehicle chain U زنجیر وسیله نقلیه
closed chain U زنجیر حلقهای
chain work U کار زنجیرهای
chain rule U قانون زنجیری
chain reflex U بازتاب زنجیرهای
chain react U دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
chain hook U هوک زنجیر
chain hob U دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
chain locker U انبار زنجیر
chain locker U چاله زنجیر
chain of command U سلسله مراتب
chain of command U سلسله مراتب فرماندهی
chain of evacuation U سیستم اخراجات
chain of evacuation U سیستم تخلیه
chain pipe U دهانه چاله زنجیر
chain pipe U لوله زنجیر
chain plate U صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
chain printer U چاپگر زنجیری
chain printer U چاپگرزنجیرهای
chain pulley U قرقره زنجیر
chain react U تحت واکنشهای زنجیری واقع شدن
chain hook U دیلم زنجیر لنگر
curb chain U زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
elevating chain U زنجیر بالابر
hoisting chain U زنجیر بالابر
grab chain U زنجیر قلاب دار
side chain U زنجیر جانبی
endless chain U زنجیر مدور
print chain U زنجیر چاپ
pointer chain U زنجیر اشاره گرها
link chain U زنجیر اتصال
load chain U زنجیر بار
lock chain U زنجیربرای بستن چرخ
lost chain U زنجیره از دست رفته
lost chain U زنجیره گم شده
markov chain U زنجیر مارکوف
markov chain U زنجیره مارکف
measuring chain U زنجیر مساحی
parent chain U زنجیر اصلی
parent chain U زنجیر مادر
skid chain U زنجیر چرخ
sprocket chain U زنجیر دندانه دار
homoatomic chain U زنجیر جور اتم
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
daisy chain U ارسال یا تغییر دهد
daisy chain U خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
gunter's chain U متر فلزی نقشه برداری
gunters chain U زنجیرزمین پیمایی
daisy chain U زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
daisy chain U سومین را و... فراخوانی می کنند
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
surveyor's chain U زنجیر مساحی
studded chain U حلقه زنجیر میان دار
link chain U زنجیر رابط
daughter chain U زنجیر فرعی
daughter chain U زنجیر نوزاد
diasy chain U انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
drag chain U زنجیرکشش
drag chain U عایق
heteroatomic chain U زنجیر ناجور اتمی
pawn chain U زنجیر پیادهای شطرنج
chain guage U اشل زنجیری
chain rule U قاعده زنجیری [ریاضی]
chain saws U اره برقی
He is a chain smoker. U پشت سرهم سیگار می کشد
safety chain U زنجیرهامنیت
mooring chain U زنجیرمهار
lifting chain U زنجیربالابر
drive chain U زنجیرهراندن
chainsaw chain U تیغهارهدرختبری
chain stitch بافت زنجیری
chain stay U محلقرارگیریزنجیر
chain of neurons U نرونهایزنجیرهای
chain of dunes U زنجیرتلمسه
chain guide U محافظزنجیر
chain drive U زنجیرهکششی
chain brake U عایقزنجیر
chain saws U اره زنجیری
chain mail U زره زنجیری
chain stitch U گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain store U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain field U فیلد اتصال
chain reaction U واکنش زنجیری یاهستهای
chain reaction U واکنش زنجیری
chain reaction U واکنش زنجیرهای
chain reactions U واکنش زنجیری یاهستهای
chain reactions U واکنش زنجیری
chain reactions U واکنش زنجیرهای
food chain U زنجیره غذایی
chain-smoking U پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoked U پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoke U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoke U پی در پی سیگار کشیدن
chain block U قرقره
chain letters U نامهی زنجیری
chain letter U نامهی زنجیری
chain crew U متصدیان اندازه گیری
chain banking U بانکداری زنجیری
chain clamp U گیره زنجیری
chain bridge U پل زنجیری
chain bridge U پل معلق
chain cable U زنجیر لنگر
chain case U جعبه محافظ زنجیر
chain-smoked U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain effects U اثرات زنجیری
chain polymerization U بسپارش افزایشی
chain polymerization U بسپارش زنجیری
chain-smoking U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain grab U زنجیر گیر
band chain U زنجیر مساحی
chain case U جعبه زنجیر
chain gang U هم زنجیر
chain-smokes U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
block chain U زنجیردوچرخه
chain-smokes U پی در پی سیگار کشیدن
chain gang U دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
grazing food chain U زنجیره غذایی چرندگان
long chain polymer U بسپار بلند زنجیر
multi-chain necklaces U گردن بند چند زنجیره
open chain compound U سیستم باز
side chain substitution U استخلاف در زنجیر جانبی
chain of authorities of a tradition U اسناد
chain check stopper U سیم نگهدار
chain growth polymerization U بسپارش زنجیری
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
chain growth polymerization U بسپارش افزایشی
daisy chain interrupt U یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
straight chain structure U ساختار راست زنجیر
anti skid chain U زنجیر محافظ در برابر لغزش
drag chain conveyor U نقاله با زنجیر مقاوم
carbon chain polymer U بسپار زنجیر کربنی
chain pipe wrench U اچارزنجیرهای
free radical chain reaction U واکنش زنجیری رادیکالی
wheel U [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
wheel U دوک نخ ریسی
to take the wheel U پشت رل نشستن
wheel U چرخ نخ ریسی
wheel well U محفظهای که یک واحد ازارابه فرود را در حالتی که جمع شده است در خود جای میدهد
fifth wheel U چرخپنجم
He's a fifth wheel. U او [مرد] آدم زایدی است.
to be a fifth wheel [to be in the way] U آدم اضافه [بدون همسر] بودن [در جشنی که همه زوج دارند]
be a fifth wheel <idiom> U آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها]
third wheel U سومینچرخدنده
fifth wheel U جفت ساز که خودرو را به تریلر وصل میکند
wheel U رل ماشین
four wheel U چهارچرخه
wheel U ساسایی
wheel U چرخ
wheel U چرخش
wheel U جاروب کردن با پا
wheel U اتحادیه ورزشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com