English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chain grab U زنجیر گیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
grab chain U زنجیر قلاب دار
Other Matches
grab U بیل حفاری دندانه دار
grab U چنگک
grab U ابزارگیر
grab U غصب
grab U قلاب
grab U گرفتن چیزی و نگهداشتن آن
grab off U با شتاب گرفتن قاپیدن
grab U ربایش
grab U سبقت گرفتن
grab U ربودن
grab U قاپیدن
grab U گرفتن
grab U توقیف کردن
grab U چنگ زدن
grab U تصرف کردن
grab off U بزور گرفتن
grab rope U طناب مخصوص اویزان شدن از ناو
grab handle U دستگیره
smash-and-grab U دزدیبسیارتندوسریع
grab excavator U بیل مکانیکی
grab crane U بیل مکانیکی
manage grab U در آشغال کاوش کردن
grab bucket U بیل مکانیکی
grab bucket U سطل قلاب دار
grab rope U طناب اویز
grab a rail U خارج شدن از موج با گرفتن میله تخته موج
to make a grab at women U عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
to make a grab at women U دستمالی کردن زنها [منفی]
grab bucket crane U جرثقیل با بیل مکانیکی
chain saw U اره زنجیری
chain U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain U متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain U مراجعه کنید به CATENA
chain U زنجیر
chain saw U اره برقی
chain U لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
chain U سلسله سلسله مراتب
chain U زنجیر مساحی
chain U سلسله کوه
chain U سری
chain زنجیر
chain U رشته
chain U سلسله
chain U : زنجیرکردن
chain U شبکه زنجیری
chain U سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chain U زنجیره
chain U کند وزنجیز حلقه
chain U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chain U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain U فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain U دارد.
chain U رکود داده در یک فایل زنجیری
chain U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain U چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chain U لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chain U از کلمه قبلی
load chain U زنجیر بار
link chain U زنجیر اتصال
lock chain U زنجیربرای بستن چرخ
pawn chain U زنجیر پیادهای شطرنج
chain-smokes U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
parent chain U زنجیر مادر
measuring chain U زنجیر مساحی
markov chain U زنجیره مارکف
markov chain U زنجیر مارکوف
lost chain U زنجیره گم شده
lost chain U زنجیره از دست رفته
homoatomic chain U زنجیر جور اتم
heteroatomic chain U زنجیر ناجور اتمی
gunters chain U زنجیرزمین پیمایی
daughter chain U زنجیر نوزاد
drag chain U زنجیرکشش
drag chain U عایق
elevating chain U زنجیر بالابر
hoisting chain U زنجیر بالابر
endless chain U زنجیر مدور
parent chain U زنجیر اصلی
chain rule U قاعده زنجیری [ریاضی]
link chain U زنجیر رابط
drive chain U زنجیرهراندن
diasy chain U انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
gunter's chain U متر فلزی نقشه برداری
pointer chain U زنجیر اشاره گرها
print chain U زنجیر چاپ
chain-smoking U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain brake U عایقزنجیر
chain drive U زنجیرهکششی
chain guide U محافظزنجیر
chain of dunes U زنجیرتلمسه
chain of neurons U نرونهایزنجیرهای
chain stay U محلقرارگیریزنجیر
chain stitch بافت زنجیری
chain wheel A U زنجیریچرخهیA
chain wheel B U زنجیریچرخهیب
chainsaw chain U تیغهارهدرختبری
lifting chain U زنجیربالابر
mooring chain U زنجیرمهار
safety chain U زنجیرهامنیت
He is a chain smoker. U پشت سرهم سیگار می کشد
chain-smoking U پی در پی سیگار کشیدن
chain-smokes U پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoked U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
side chain U زنجیر جانبی
skid chain U زنجیر چرخ
sprocket chain U زنجیر دندانه دار
studded chain U حلقه زنجیر میان دار
surveyor's chain U زنجیر مساحی
surveyor's chain U پاپیمایشگری
surveyor's chain U زنچیر سنجش
tire chain U زنجیر چرخ
tire chain U زنجیر یخ شکن
vehicle chain U زنجیر وسیله نقلیه
chain letter U نامهی زنجیری
chain letters U نامهی زنجیری
chain-smoke U پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoke U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoked U پی در پی سیگار کشیدن
chain stitch U گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
chain of command U سلسله مراتب
chain crew U متصدیان اندازه گیری
chain clamp U گیره زنجیری
chain case U جعبه زنجیر
chain case U جعبه محافظ زنجیر
chain cable U زنجیر لنگر
chain bridge U پل معلق
chain bridge U پل زنجیری
chain block U قرقره
chain effects U اثرات زنجیری
chain field U فیلد اتصال
chain locker U چاله زنجیر
chain locker U انبار زنجیر
chain hook U هوک زنجیر
chain hook U دیلم زنجیر لنگر
chain hob U دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
chain guage U اشل زنجیری
chain gang U هم زنجیر
chain gang U دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
chain banking U بانکداری زنجیری
block chain U زنجیردوچرخه
band chain U زنجیر مساحی
chain reactions U واکنش زنجیری یاهستهای
chain reaction U واکنش زنجیرهای
chain reaction U واکنش زنجیری
chain reaction U واکنش زنجیری یاهستهای
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain reactions U واکنش زنجیری
chain reactions U واکنش زنجیرهای
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain polymerization U بسپارش زنجیری
chain polymerization U بسپارش افزایشی
food chain U زنجیره غذایی
chain saws U اره برقی
chain saws U اره زنجیری
chain mail U زره زنجیری
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain of command U سلسله مراتب فرماندهی
chain printer U چاپگرزنجیرهای
chain shortening U کوتاه کردن زنجیری
chain splice U پیوند زنجیری
chain sprocket U چرخ زنجیر
chain wheel U چرخ زنجیر
daisy chain U خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
daisy chain U ارسال یا تغییر دهد
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
chain stopper U خفت زنجیری
chain survey U پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
chain survey U نقشه برداری زنجیری
chain sweep U مین جمع کردن با استفاده اززنجیر مین جمع کنی بازنجیر
curb chain U زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
daisy chain U زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
chain track U مسیر زنجیر
chain winding U سیم پیچ زنجیری
chain work U کار زنجیرهای
closed chain U زنجیر حلقهای
chain rule U قانون زنجیری
chain reflex U بازتاب زنجیرهای
daughter chain U زنجیر فرعی
chain of evacuation U سیستم اخراجات
chain of evacuation U سیستم تخلیه
chain pipe U دهانه چاله زنجیر
chain pipe U لوله زنجیر
chain plate U صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
chain printer U چاپگر زنجیری
chain react U دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
chain react U تحت واکنشهای زنجیری واقع شدن
daisy chain U سومین را و... فراخوانی می کنند
chain pulley U قرقره زنجیر
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
crane chain U زنجیر جرثقیل
multi-chain necklaces U گردن بند چند زنجیره
daisy chain interrupt U یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
drag chain conveyor U نقاله با زنجیر مقاوم
anti skid chain U زنجیر محافظ در برابر لغزش
chain growth polymerization U بسپارش افزایشی
straight chain structure U ساختار راست زنجیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com