English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (8947 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
capped U کلاه
capped U سرپوش
capped U کلاهک
capped U راس باکلاهک پوشاندن
capped U پوشش دارکردن
capped U سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
capped U طاق
capped U چاشنی
capped U نعل درگاه
capped U انتخاب برای تیم ملی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
snow capped U دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
capped watch U ساعت شکاری
capped pawn U پیاده مات کننده از پیش اعلام شده شطرنج
capped knight U اسب مات کننده از پیش اعلام شده شطرنج
snow-capped U دارای قله پوشیده از برف
capped tee U مخزنشکاری
armor piercing capped U گلوله باکلاهک ثاقب
armor piercing capped U دارای کلاهک ثاقب
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com