Perdic | camp chair | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 115 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	camp chair U	صندلی تاشونده
	camp chair U	صندلی سفری صندلی صحرایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	chair U	خرک
	my chair was next his U	صندلی من پهلوی صندلی اوبود
	to take a chair U	نشستن
	take the chair U	ریاست انجمنی را دارا بودن
	take the chair U	ریاست انجمنی را بر عهده داشتن
	chair U	برکرسی یاصندلی نشاندن
	chair U	کرسی استادی در دانشگاه
	chair U	مقر
	chair U	صندلی
	camp U	پادگان اردو زدن چادر زدن
	camp U	چادر
	Can we camp here? U	آیا اینجا میتوانیم اردو بزنیم؟
	Can we camp here? U	آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
	camp U	خیمه سرا
	camp U	اردوگاه نظامی
	camp U	اردو
	camp U	اردوگاه
	camp U	منزل کردن
	camp U	چادر زدن
	camp U	لشکرگاه
	camp U	اردو زدن
	he has passed the chair U	ریاست داشته است
	fishing chair U	صندلی در قایق ماهیگیری
	Wassily chair U	صندلیفلزی
	types of chair U	انواعصندلی
	hammock chair U	صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
	gestatoraial chair U	کرسی حامل پاپ
	he nestles in the chair U	است
	morris chair U	صندلی راحتی
	typist's chair U	صندلیتایپیست
	he has passed the chair U	رئیس بوده است
	night chair U	صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
	wing chair U	مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
	windsor chair U	صندلی دارای پشتی منحنی
	wheel chair U	صندلی چرخ دار
	walking chair U	چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
	twisboat chair U	قایق- صندلی تابدار
	cabriole chair U	مبلاستیل
	director's chair U	صندلیمدیر
	folding chair U	صندلیتاشو
	step chair U	صندلیپلهدار
	slide chair U	مقرغلافمتحرک
	to fill the chair U	برکرسی نشستن
	to fill the chair U	ریاست کردن
	to bottom a chair U	ته انداختن بصندلی
	swivel chair U	صندلی چرخان
	sedan chair U	تخت روان یکنفره
	elbow chair U	صندلی دسته دار
	deck chair U	صندلی حصیری تاشو
	an odd chair U	صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
	an odd chair U	صندلی تکی
	easy chair U	صندلی راحت
	chair-rail U	[قرنیز دور تا دور دیوار شبیه پایه ستون]
	high chair U	صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
	office chair U	صندلی اداری
	office chair U	مبل اداری
	electric chair U	اعدام بوسیله برق
	arm chair U	صندلی دسته دار
	arm chair U	صندلی راحتی
	curule chair U	صندلی عاج نشان
	curule chair U	کرسی عاج
	club chair U	صندلی دسته دار بزرگ
	rocking chair U	صندلی گهوارهای
	rocking chair U	صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
	he nestles in the chair U	در صندلی غنوده
	boatswain's chair U	صندلی نقاله
	barrel chair U	صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
	electric chair U	صندلی اعدام الکتریکی
	prison camp U	اردوگاه زندانیان
	camp-shedding U	[پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
	refugee camp U	اردوگاه پناهندگان
	Is there a camp site near here? U	آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
	Is there a camp site near here? U	آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
	Where is the location of this camp ? U	محل این اردوگاه کجاست ؟
	summer camp U	پایگاهتابستانی
	holiday camp U	تفریحگاهتعطیلی
	prison camp U	بازداشتگاه بیرون شهر
	prison camp U	زندان صحرایی
	base camp U	پایگاه اصلی کمپ اصلی
	base camp U	پایگاه مبنا
	concentration camp U	بازداشتگاه
	concentration camp U	منطقه تجمع اسرا
	concentration camp U	بازداشتگاه اسرا
	concentration camp U	اردوگاه کار اجباری
	concentration camp U	بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
	boot camp U	اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
	camp beds U	تخت خواب سفری
	camp bed U	تخت خواب سفری
	aides-de-camp U	اجودان مخصوص
	aide-de-camp U	اجودان مخصوص
	aide de camp U	اجودان مخصوص
	camp followers U	اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
	camp follower U	اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
	camp color U	پرچم کوچک اردوگاهی
	work camp U	اردوی کار
	training camp U	اردوی امادگی
	trailer camp U	محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
	to strike camp U	اردورابهم زدن
	work camp U	محل کار زندانیان
	to skirt a camp U	از کنار یا پیرامون اردویی ردشدن
	labor camp U	اردوگاه کار
	flying camp U	اردوی سبک وسیار
	internment camp U	بازداشتگاه غیر نظامیان اردوگاه پناهندگان
	computer camp U	اردوی کامپیوتر
	camp color U	پرچم اردویی
	bean bag chair U	صندلیکیسهایراحتی
	office swivel chair U	صندلی گردان اداری
	vacation camp [American E] U	تفریحگاه تعطیلی
	vacation camp [American E] U	پایگاه تابستانی
	camp color party U	گروه پرچم
	two-burner camp stove U	اجاقدوشعله
	camp color party U	دسته پرچم یورتچی
	single-burner camp stove U	اجاقپیکنیکیتکشعله

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy