English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
bunny girl U زنیکهبالباسخرگوشیدرکابارهنوشیدنیسرو میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He has a crush on that young girl . He is stuck on that young girl . U گلویش پیش دخترک گیر کرده
bunny U پینه
bunny U ورم
bunny U اسم حیوان دست اموز
bunny hop U پرش کوتاه
dumb bunny <idiom> U شخص خنگ واحمق
bunny rabbits U اسم حیوان دست اموز
bunny rabbits U ورم
bunny rabbits U پینه
bunny rabbit U اسم حیوان دست اموز
bunny rabbit U ورم
bunny rabbit U پینه
her next was a girl U بچه دومش دختر بود
old girl U فارغالتحصیلمدرسهدخترانه
girl U معشوقه
girl U دوشیزه کلفت
who is this girl ? U این دختر کیست
girl دختر
girl U دختربچه
cover girl U ستارهی روی جلد
girl scout U پیشاهنگ دختر
girl scout U عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
girl scouts U پیشاهنگ دختر
girl scouts U عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
unlucky girl U آدم بد شانس
head girl U بچهسمبلونمونهمدرسه
to score with a girl <idiom> U موفق شدن در تلاش نزدیکی کردن با دختری [اصطلاح روزمره]
I cant figure that girl out . U از کارهای او چیزی نمی فهمم
cover girl U زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
the girl guardians U بزرگترهای دختران
girl guide U عضو پیشاهنگی دختران
call girl U فاحشه تلفنی
bat girl U توپ جمع کن
girl friday U دستیار زن
girl guides U دختران یشاهنگ
chorus girl U زن جوانی که دریک دسته کرمیخواند
girl friday U معاون زن
girl friday U زن کار امد و لایق
land girl n U دختری که کارهای صحرایی میکرد
nautch girl U رقاصه
pinup girl U دختر زیبایی که عکسهایش به دیوار اویخته شود
shop girl U شاگرد دکان
shop girl U شاگرد پادو
girl guide U دختر پیشاهنگ
The girl got panicky and gave herself away . U دخترک دستپاچه شد وخودش را لو داد
The girl was penciling her eyebrows . U دخترک داشت ابروهایش را می کشید
She is self-centerd. she is an opinionated sort lf girl. U دختر خودرأیی است
The blow made me giddy young girl . U دختر گیج وسر بهوایی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com