English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
building construction U معماری
building construction U روسازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
construction U هنر سازندگی
construction U تفسیر
construction U تاویل
construction U تعبیر ساختمان
construction U ایجاد
construction U سازندگی
construction U ساختن یک سیستم
construction U ساخت
construction U عمارت
construction U ساختمان
it is the p of construction U دردست ساختمان است
construction U ترکیب
construction need U نیاز سازندگی
re construction U دوباره سازی
under construction U دردست ساختمان
test construction U ازمون سازی
construction joints U درزهای ساختمانی
construction joint U درز ساختمانی
construction drowling U نقشه کارگاهی
Construction works . U عملیات ساختمانی
ceiling construction U سقف سازی
design and construction U طراحی و ساخت
capital construction U ساختمان سرمایه
steel construction U ساختمان فولادی
railroad construction U ساختمان راه اهن
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
construction of a treaty U تفسیر معاهده
laminated construction U ساختمان ورقهای
integral construction U ساختمان یکپارچه
plant construction U ساختمان کارخانه
sandwitch construction U ساختمان لایهای
element of construction U سازک
dwelling construction U اپارتمان سازی
dwelling construction U خانه سازی
crane construction U ساختمان جرثقیل
hydraulic construction U ساختمان ابی
crane construction U ساختار جرثقیل
cost of construction U هزینه ساختمان
cost of construction U بهای ساختمان
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
construction costs U هزینه های ساخت و ساز
road construction U جاده سازی
construction costs U هزینه های ساختمان
auxiliary construction U ساختمان کومکی
construction electrician mate U تکنیسین برق ساختمان
reinforced concrete construction U ساختمان بتن فولادی
make shift construction U طرح پیشنهادی
construction cost index U شاخص هزینه ساختمانی
wood frame construction U ساختمان با استخوانبندی چوبی
construction work in progress U هزینه ساختمانهای نا تمام
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
bitumen gronted construction U اسفالت نفوذی
basic construction unit U واحد ساختمانی
make shift construction U طرح موقتی
low loss construction U ساختمان کم تلفات
building U ساختمان
building U عمارت دیسمان
building U بنا
ship building U کشتی سازی
to break into a building U با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
building contractor U پیمانکار ساختمان [اقتصاد]
office building U ساختمان اداری
public building U بنای همگانی
to demolish a building U متلاشی کردن ساختمانی
nest building U لانه سازی
to shift to the new building U اسباب کشی کردن
model building U الگوسازی
site building U زمین زیربنا
site building U زمین ساختمانی
building society U شرکتوام دهندهمسکن
sick building U اشارهبهساختمانهایمدرن
They bombarded the building. U ساختمان رابه توپ بستند
The building is in ruins . U ساختمان خراب است
building line U خط کناری ساختمان
Industrialized building U [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
intelligent building U [ساختمانی با سرویس هوشمند]
to tear down a building U خراب کردن ساختمانی
to pull down a building U خراب کردن ساختمانی
to demolish a building U خراب کردن ساختمانی
to tear down a building U متلاشی کردن ساختمانی
to pull down a building U متلاشی کردن ساختمانی
turbine building U ساختمانتوربین
slab building U ساختلوح
service building U ساختمانسرویس
situation of a building U موقعیت ساختمان
situation of a building U وضع قرارگرفتن بنا
the interior of a building U اندرون عمارت
to found a building U ساختمانی بینادکردن
to found a building U عمارتی برپاکردن
to plan a building U نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
to plan a building U عمارتی راطرح ریزی کردن
tower building U ساختمان برجی
administrative building U ساختماناداری
containment building U ساختمانمحدودشده
reactor building U ساختمانرآکتور
building block U کنده ساخت
bridge building U پل سازی
building component U اجزای ساختمان
building connection U انشعاب ساختمان
building costs U هزینههای ساختمان
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
building inspectorate U دفتر نقشه کشی
building limes U اهک ساختمانی
building line U امتداد
building line U راسته
building line U بر ساختمانی
building line U بر ساختمان
building log U چوب گرد ساختمان
building craftsman U کارگر ماهر ساختمانی
building machinery U ماشین الات ساختمانی
building material U مصالح ساختمان
building material U مصالح ساختمانی
road building U جاده سازی
apartment building U ساختمان اپارتمانی
administration building U قسمت اداری
building block U بنا کنده
building block U واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
building blocks U کنده ساخت
building blocks U بنا کنده
building blocks U واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
body building U ورزش زیبایی اندام
body building U پرورش اندام
body building U بدنسازی
body-building U ورزش زیبایی اندام
body-building U پرورش اندام
body-building U بدنسازی
building site U کارگاه ساختمانی
building site U عرصه
building sites U کارگاه ساختمانی
building sites U عرصه
administration building U ساختمان اداری
building official U بازرسان ساختمان
building operations U عملیات ساختمانی
industrial building U ساختمان صنعتی
home building U ساختمان مسکونی
building unit U واحد ساختمانی
building unit U جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
building up alloy U الیاژ مخصوص روکش کاری
height of building U بلندی ساختمان
building up of generator U پیش تحریک مولد
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
framed building U ساختمان تیر پایهای
capital building U سرمایه سازی
commercial building U سرای
commercial building U تیم
commercial building U تیمچه
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
building system U سیستم ساختمان
main building U ساختمان اصلی
building owner U صاحب کار
building permit U پروانه ساختمان
building plant U وسایل ساختمان
building work U کار ساختمانی
machine building U ماشین سازی
building sand U خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
industrial building U بنای صنعتی
house building U ساختمان مسکونی
local building inspector U پلیس ساختمان
machine building industry U صنعت ماشین سازی
road building machine U ماشین جاده سازی
power house building U ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
elvis has left the building <idiom> U [تمام شده است]
elvis has left the building <idiom> U [نمایش به اتمام رسیده]
road building slag U شلاکه جاده سازی
article of a building by law U ائین نامه ساختمان
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
basic building materials U مواداولیهساختمان
In appiarance it is a strong building. U بظاهر ساختمان محکمی است
word building test U ازمون واژه سازی
a building of small scale U عمارت کوچک
building steel lathing U اسکلت فلزی ساختمان
building steel lathing U بافت ساختمان فولادی
building trade joinery U نجاری ساختمان
A multi-storey building. U ساختمان چندین طبقه
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
building trade worker U تعمیرکار ساختمان
bed building stage of river U تراز سطح متوسط اب رودخانه
To make a forcible entry into a building. U بزور وارد ساختمانی شدن
his equitable savings and loan building U [پس انداز عادلانه و ساختمان وام
to burgle [British E] / burglarize [American E] a building. U با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com