Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bright lights
U
شهربازیبزرگیکهدرآنوسایلبازیزیادیدرآنیافتمیشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bright
U
باهوش
bright
U
درخشان بدون روکش
bright
U
براق
bright
U
تیزهوش
bright
U
درخشان
bright
U
زرنگ
bright
U
افتابی
bright
U
درخشان تابان
bright
U
روشن
bright
U
تابناک
bright red
U
قرمز روشن
bright anneal
U
روشنی ناشی از گداختن گداختن
bright anneal
U
ملتهب شدن
bright work
U
سطوح فلزی صیقلی و بدون رنگ
bright drawn
U
کشیدن در حالت التهاب
bright finish
U
صافکاری براق
bright luster
U
صیقل کاری کاملا" براق
bright with joy
U
بشاش
bright blue
U
لاجوردی
bright line spectrum
U
طیف خطی روشن
According to my lights .
U
تا آنجا که عقلم قد می دهد
lights
U
شش
lights out
U
ساعت خواب
lights out
U
علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
lights
U
ریه جانوران
indicator lights
U
نورهایراهنما
leading lights
U
چشم و چراغ
leading lights
U
شمع محفل
leading lights
U
عضو مهم
southern lights
U
شفق جنوبی
side lights
U
چراغ دریانوردی طرفین ناو
side lights
U
چراغهای طرفین ناو
pilot lights
U
افروزک
brake lights
چراغ های ترمز
polar lights
U
نورقطبی
pilot lights
U
پیلوت
pilot lights
U
شمعک
rear lights
U
چراغهایعقب
warning lights
U
چراغهشدار
front lights
U
چراغهایجلو
fairy lights
U
چراغهایتزئینیرنگی
According to his own lights , he was doing nothing wrong at all.
U
آن طور که عقلش قد می داد اعمالش صحیح بنظرش می آمد
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
northern lights
U
سپیده شمالی فجر شمالی
riding lights
U
چراغ لنگر
traffic lights
U
چراغ راهنمایی
gas lights
U
چراغ گازی
gas lights
U
نور یا روشنایی گازی
tail lights
U
چراغ عقب ماشین
red lights
U
چراغ قرمز
red lights
U
چراغ سمت چپ
red lights
U
چراغ خطر
battle lights
U
چراغ پلیس
battle lights
U
چراغهای جنگی
battle lights
U
چراغ خاموشی شبانه
breakdown lights
U
چراغهای عدم کنترل
contact lights
U
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
high lights
U
نکات مهم
high lights
U
موضوعات مهم مطالب مهم
list of lights
U
کتاب چراغها
northern lights
U
نور فجر شمالی
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
The lights of the aircraft were blinking.
U
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
U
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
Turn left at the traffic lights.
از چراغ راهنمایی به دست چپ بپیچید.
dimmed headlights
[lights]
[American English]
U
نور پایین
[خودرو]
dipped headlights
[lights]
[British English]
U
نور پایین
[خودرو]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com