Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
braid shield
U
روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
braid
U
قیطان
braid
U
گلابتون
braid
U
بهم تابیدن وبافتن
braid
U
بافتن
braid
U
واکسیل
braid
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braid
U
جنبش جهش
braid
U
حرکت سریع
braid
U
نوار حاشیه
braid
U
گیس
braid
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid
U
مغزی
braid
U
قیطان دوزی کردن
braid
U
حاشیه
braid
U
نوار
braid
U
موی سر را باقیطان یاروبان بستن
decorative braid
U
نوارتزئینی
braid
[fringe]
U
ریشه سر فرش
[منگوله]
fringe
[braid]
U
ریشه فرش یا منگوله
[که بصورت مختلف بافته شده تا از شل شدن و باز شدن انتهای فرش جلوگیری شود.]
shield
U
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
to shield
U
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
shield
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield
U
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield
U
بدنه محافظ دیواره محافظ
shield
U
زره
shield
U
غلاف
shield
U
سپر مغناطیسی
shield
U
حفاظ پیدا کردن
shield
U
سپر
shield
U
بوسیله سپر حفظ کردن
shield
U
پوشش
shield
U
حامی
shield
U
محفظه سپرشدن
shield
U
حفاظ پوشش محافظ
shield
U
محافظت کردن
shield
U
حفافت کردن درمقابل
shield
U
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shield
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield
U
, بر خلاف کابل STP , جفت سیم ها وارد لایه دیگری نمیشوند
shield
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield
U
سپر پوشش
shield
U
حفافت کردن
shield
U
روپوش اب بند
shield
U
حافظ
shield
U
مانع شدن
shield
U
مانع
light shield
U
محافظ نور
hand shield
U
سپردستی
marginal shield
U
قشرحاشیهای
nuchal shield
U
قشرقفایی
pygal shield
U
قشرپیگال
shield divisions
U
تقسیمدیواره
solar shield
U
حافظنورخورشید
vertebral shield
U
غلافاستخوانمهره
costal shield
U
محافظدندهای
biological shield
U
حفاظ زیستی
biological shield
U
سپر زیستی
cable shield
U
لوله کابل
gum shield
U
لثه
gun shield
U
سپر توپ
heat shield
U
حفاظ حرارتی
ideational shield
U
سپر فکری
internal shield
U
غلاف داخلی
internal shield
U
زره درونی زره داخلی
magnetic shield
U
حفاظ مغناطیسی
radiation shield
U
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
shield grid
U
شبکه غلاف دار
safty face shield
U
ماسک ایمنی
shield grid thyratron
U
تیراترون غلاف دار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com