English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
boundary trench U نهرچه مرزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
boundary U مرز
boundary U مرزی
boundary U ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
boundary U علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
boundary U جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
boundary U حدود چیزی
boundary value U ازرش کرانی
boundary U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundary U سرحد
boundary U خط سرحدی
boundary U کرانه کرانی
boundary U حدود یکان
boundary U خط حد سرحد
boundary U حد
trench U حفرکردن
trench U سنگر کندن
trench U سنگررابط
trench U گود ساختمان
trench U برش
trench U معبر
trench U شیار لوله قرارگیری کابل
trench U سنگر
trench U جان پناه
trench U چال
trench U خندق
trench U گودال سنگر
trench U استحکامات خندقی شیار طولانی
trench U کندن
trench U خندق زدن
trench U گودال
trench U چاله و ترانشه
boundary surface U سطح مرزی
grain boundary U مرز بلورها
page boundary U مرز صفحه
rough boundary U جدار زبر
boundary-stone U کتیبه
city boundary U شهرمرزی
district boundary U بخشمرزی
internal boundary U مرزداخلی
boundary-stone U لوح
boundary layer U لایه مرزی
boundary equation U معادله حدی
boundary conditions U شرایط مرزی
boundary condition U شرط کرانی
boundary conditions U شرایط حدی
boundary disclaimer U مرز روی نقشه
boundary disclaimer U نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
boundary effect U اثر مرزی
standard trench U سنگر معمولی
slit trench U سنگر خندقی شکل سنگر درازکش گروهی
trench burial U دفن مردگان در خندق استفاده از قبر خندقی عمومی
trench excavator U ماشین حفاری
trench foot U پای سرمازده
trench coats U پالتو بارانی نظامی
trench coats U پالتو کمربنددار
cut-off trench U پایههایسد
trench knitfe U چاقوی مخصوص مبارزه دست بیقه
boundar trench U نهرچه مرزی
trench warfare U وضعیتیکهدرآنطرفینجنگدرسنگرپناهمیگیرند
trench knife U کارد سنگری
slit trench U سنگر انفرادی
slit trench U خندق باریک جهت سنگرگیری
crawl trench U سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
cut off trench U گودال جداکننده
cut off trench U پادکن
drainage trench U فاضلاب رو
drainage trench U معبر فاضلاب
fire trench U سنگر اتش
fire trench U سنگر تیراندازی
foundation trench U شالوده
foundation trench U پی
slit trench U سنگر
pipeline trench U معبر خط لوله
crawl trench U خطوط رابط سنگرها
straddle trench U خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
surface boundary layer U لایه مرزی سطح
outer boundary line U خطمرزبیرونی
back boundary line U محوطه پشت خط سرویس
laminar boundary layer U لایه مرزی خطی
olympic trench shooting U مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
ground water trench U بریدگی اب زیرزمینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com