English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bombardment photography U عکاسی از بمباران هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bombardment U بمباران
bombardment U گلوله باران
bombardment U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
electron bombardment U بمباران الکترونی
intensive bombardment U بمبارانی که بیک نقطه متمرکزیل متوجه باشد
neutron bombardment U بمباران نوترونی
photography U لوازم عکاسی
photography U عکسبرداری
photography U عکاسی
sonne photography U روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
flash photography U عکاسی شب بابرق
documentary photography U عکس واضح وروشن
documentary photography U تصویر روشن
dicing photography U عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
aerial photography U عکاسی هوائی
comouflage detection photography U نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
air contographic photography U عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com