English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
block and tackle U طناب و قرقره
block and tackle U قرقره و زنجیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tackle block U دستگاه قرقره جرثقیل
Other Matches
right tackle U تکلراست
tackle U لوازم کار
tackle U اسباب
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
to tackle to U بکار چسبیدن
tackle U وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackle U لوازم
tackle U قرقره و طناب
tackle U طناب وقرقره
tackle U گلاویز شدن با
tackle U تکل کردن
tackle U تکل
tackle U 3 purchase
tackle U قلاب قرقره جرثقیل
tackle U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackle U قرقره قلاب
tackle U افسار کردن
tackle U تاکل
tackle U از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackle U نگاه داشتن
One must tackle it in the right way. U هرکاری را باید از راهش وارد شد
luff tackle U تاکل دو قرقرهای
hook tackle U تکل از پشت
ground tackle U وسیله مهار کردن قایق
ground tackle U زنجیر لنگر و متعلقات ان
right defensive tackle U مهرهشکلتدافعیراست
balanced tackle U وضع متعادل وسایل ماهیگیری
luff tackle U قرقره قلاب دو شیاره
fishing tackle U ابزار ماهیگیری
terminal tackle U راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal tackle U طعمه
split tackle U تکل قیچی
sliding tackle U تکل درحال لیز خوردن
left tackle U دفاعچپ
tackle box U جعبهقرقرهقلاب
relieving tackle U تاکل کمکی
gang tackle U با چند بازیگر حریف را فروداوردن
left defensive tackle U مهرهشکلتدافعیچپ
rear takedown with outside leg tackle U زیریک خم
rear takedown with outside leg tackle U گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
rear takedown with double leg tackle U زیر یک دو خم که تبدیل به خورجین تکان میشود
v block U گونیای جناقی
block U بندال
block U فراکسیون
on the block <idiom> U فروخته شده
self block U خودبندی
block U تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
block out U جاسازی
the block U مردن بوسیله گردن زنی
block U سد قالب
block U دفاع
block U سد کردن
block U وقفه
block U توده قلنبه
block U قالب ریختن
block U قالب کردن
block U مانع شدن از بازداشتن
block U بستن مسدود کردن
block U سد کردن خطا
block U قطعه
block U بلوک سیمانی
block U قرقره طناب خور
block U یک دستگاه ساختمان
block U پارازیت
block U مانع شدن
block U کنده
block U قرقره
block U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block U مانع
block U منطقه
block U قطعه زمین
block U توده
block U کنده مانع ورادع
block U دفاع در مقابل ابشار
block U سدکردن غیرمجاز حریف
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block U جعبه قرقره
block U بلاک
block U انسداد
block U بنداوردن
block U سد
block U مسدودکردن
block U اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block U بلوک
block U توقف رویدادن چیزی
block U بلوک ساختن
foot block U بالشتک ستون
form block U بلوک فرمکاری
fuse block U چینی فیوز
anchorage block U بستلنگرگاه
snatch block U قرقره فلزی چفت دار
swivel block U قرقره گردان
swage block U قالب سوراخ سوراخ
storage block U بلوک ذخیره
stone block U قالبسنگ
starting block U تخته استارت
starting block U سکوی شروع
spike over the block U ابشار از بالای دفاع
snatch block U قرقره پران
pully block U قرقره مرکب
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
fuse block U بلوک فیوز
input block U بلاک ورودی
pierce the block U ابشار محکم غیرقابل دفاع
pierce the block U شکافتن دفاع
one man block U تک دفاع
offensive block U دفاع تهاجمی
nerve block U وقفه عصبی
radius block U بلوک شعاعی
keel block U تیر حمالی که به کشش کارمیکند
input block U واحد ورودی
plummer block U کنده محور
fuse block U قالب فیوز
nested block U بلوک تو در تو
radium block U بلوک شعاعی
punch down block U وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
power block U سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
fuse block U خانه فیوز
hat block U قالب کلاه
plummer block U کنده شفت
leg block and under over U فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
to block [to block up] [to clog] [to clog up] something U جلوی جریان [ریزش] چیزی را گرفتن
knock one's block off <idiom> U خیلی سخت به کسی صدمه زدن
chip off the old block <idiom> U (هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
tower block U ساختمانبرجمانند
breeze-block U آجرسیمانی
block vote U رایفردیبهگروهی
block capitals U حروفبزرگسادهوبدونهیچگونهنشانوتزئینی
travelling block U بستانتقال
tension block U کششقرقره
block-capital U سرستون بالشتکی
block-cornice U قرنیز بلوکی
to walk around the block U دور بلوک خیابان راه رفتن
building block U کنده ساخت
building block U بنا کنده
building block U واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
key-block U سنگ تاج
cluster-block U چندین طبقه آپارتمان
breeze-block U خاکه زغال نیمه سوز
block-plan U نقشه اولیه ساختمان
block-house U دژ چوبی
control block U کنده کنترل
pulley block U کلیدسایهروشن
pin block U بخشسوزنی
two man block U دفاع دونفره
to block out an inage U دراوردن یک تصویردرذهن
to block out an inage U طرح کردن یک فکر
to block a passage U مسدود کردن یک راه
to block a hat U قالب کردن یک کلاه
to block a ball U نگهداشتن توپ در بازی
title block U قسمت عنوان نامه
title block U قسمت مربوط به درج اطلاعات
three man block U دفاع سه نفره
tail block U قلاب عقب هواپیما
wood block U قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
chock-a-block U کاملا کشیده
hoisting block U گیرهجرثقیل
earth block U پلاکزمینی
crown block U قرقرهراس
chock-a-block U به هم چپیده
chock-a-block U مملو
chock-a-block U کیپ
chock-a-block U پر
chock-a-block U بالا کشیده
chock-a-block U کاملا افراشته
chock-a-block U خفت
tail block U قرقره طناب دار
foot block U زیر سری ستون
block storing U انبار کردن بارهای قوال
block letter U حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
block letter U چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
block length U طول کندهای طول بلاک
block length U درازای بلوک طول بلوک
block length U درازای کنده
block house U موضع مستحکم
block heel U نعلبند پاشنه اسب
block header U سر بلوک
block graphics U نگاره سازی بلوک
block gap U gap interrecord شکاف بین بلاک
block gap U شکاف بین کندهای
block lining U پوشش با بلوک سیمانی
block lining U پوشش بلوکی
block mark U نشان کنده
block storing U کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
block sort U جورسازی کندهای
block sort U مرتب کردن بلاکی
block size U اندازه بلاک
block size U اندازه کندهای
block size U اندازه کنده
block shipment U ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
block ship U سد کردن دهانه کانال
block protection U حفافت بلوک
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
block operation U عملیات بلوک
block move U جابجایی بلوک
block move U انتقال بلوک
block diagram U نمودار بلوکی نمودار کلی
block diagram U بلوک دیاگرام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com