Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
blind dialling
U
توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dialling
U
وقت بینی با ساعت افتابی
number dialling
U
شماره گیری
pulse dialling
U
شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
dialling tone
U
بوقآزادتلفن
dialling code
U
پیششماره-کد
automatic dialling index
U
فهرستشمارهگیریاتوماتیک
The blind can not lead the blind.
<proverb>
U
کور کى مى تواند کور دگر را راهنمایى کند.
blind leading the blind
<idiom>
U
to go it blind
U
بی پرواکاری راکردن
blind
U
چراغ اعلام خطر
blind
U
چشمک زدن علامت دادن
blind
U
بدون دید مستقیم پرسنل
blind
U
کمینگاه
blind
U
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blind
U
کور کردن
to be blind to
U
ندیدن
to be blind to
U
نفهمیدن
to go it blind
U
بی گداربه اب زدن
blind
U
چراغ چشمک زن
blind
U
در پوش
blind
U
پرده
blind
U
غیر خوانایی
blind
U
تاریک ناپیدا
blind
U
نابینا
blind
U
: کور
blind
U
پوشش مخفی
[جامعه شناسی]
blind
U
مخفی گاه
[جامعه شناسی]
blind
U
مخفی گاه
blind
U
بی بصیرت
blind
U
:چشم بند
blind
U
گرفتن
blind
U
سنگر
blind
U
درز یاراه
blind
U
پناه
blind
U
طاقنما
blind
U
خیره کردن
blind
U
:کورکردن
blind
U
هرچیزی که مانع عبورنور شود
blind
U
اغفال کردن
hoodman blind
U
گردن کلفت
hoodman blind
U
اوباش
hoodman blind
U
لوطی
hoodman blind
U
مرد کلاهدار
moon blind
U
شبکور
moon blind
U
روزبین
he strike him blind
U
چنان زد که کورش کرد
he is blind to kindness
U
مهربانی نمیفهمد چیست
green blind
U
نابینادربرابر رنگ سبز سبزکور
blind zone
U
منطقه کور
born blind
U
کور مادرزاد
color blind
U
رنگ کور
color blind
U
فاقد حساسیت نسبت برنگ
day blind
U
روزکور
gravel blind
U
تقریبا کور
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
blind valley
U
کور دره
blind window
U
پنجره نما
moon blind
U
دچار اماس نوبتی
murphy blind
U
چشم بند اسب
night blind
U
شبکور
To know someone blind spots.
U
رگ خواب کسی را بدست آوردن
word-blind
U
کسیکهبدلیلعقلیدرخواندنبامشکلروبروست
colour blind
U
کوررنگ
blind drunk
U
مستمخمور
Roman blind
U
درپرشرومانی
blind cloth
U
پردهکرکره
double blind
U
دوسوکور
ventilation blind
U
پیش پنجره
sun blind
U
سایبان
sun blind
U
پرده پنجره
strike blind
U
با ضربه کور کردن
stone blind
U
کاملا کور
spanish blind
U
دریچه کرکرهای
snow blind
U
برف کوری
snow blind
U
برف کور
sand blind
U
دارای چشم تار
roller blind
U
پرده فنردار قرقره ایی
blind storey
U
تریبون کلیسا
blind transportation
U
ارسال پیام بدون توجه به گیرنده یااخذجواب
blind alley
U
کوچه بن بست
Venetian blind
U
پنجره کرکره
blind a lley
U
کوچه بن بست
blind analysis
U
تحلیل بی نام
blind arcade
U
طاقنما
blind bridle
U
لگام چشمبنددار
blind circuit
U
مدار یک طرفه
blind circuit
U
مداری که ارسال پیام در ان یک طرفه انجام میشود
blind coal
U
زغال سنگ بی شعله
blind diagnosis
U
تشخیص بی نام
blind flange
U
فلانژ سرپوشیده
blind flange
U
فلانژ کلاهک
blind spots
U
نقطه ضعف
blind alleys
U
شاخه بن بست
blind alleys
U
کوچه بن بست
blind alley
U
شاخه بن بست
blind date
U
قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
blind dates
U
قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
blind spot
U
نقطه کور
blind spot
U
نقطه ضعف
blind spots
U
نقطه کور
blind fold
U
چشم بستن
blind fold
U
کورکردن
blind nut
U
مهره کور
blind of one eye
U
یک چشم
blind one eye
U
از یک چشم کور
blind pass
U
پاس بدون دید یار
blind pass
U
پاس کور
blind pass
U
کالیبر کور
blind transportation
U
ارسال یک جانبه
blind pipe
U
لوله غیرمشبک
blind stiteh
U
کور نخبه
blind side
U
سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
blind search
U
جیستجوی بی نتیجه
blind score
U
امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
blind pipe
U
لوله کور
blind matching
U
همتاسازی بی نام
blind rivet
U
پرچ کور
blind fold
U
با چشم بسته
blind gate
U
دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
blind hole
U
سوراخ چمن که از فاصله معین دیده نمیشود
blind hole
U
سوراخ کور
blind hole
U
سوراخ مسدود
blind keyboard
U
صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
blind letter
U
نامهای که نام ونشان روشن ندارد
to turn a blind eye to something
U
چیزی را نادیده گرفتن
To lose ones sight . To go blind.
U
کور شدن
to turn a blind eye to something
U
چیزی را زیر سبیلی رد کردن
The illiterate person is blind .
<proverb>
U
بیسواد کور است .
blind drainage area
U
حوزه ابریز بسته
blind copy receipt
U
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
blind carbon copy
U
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
blind bombing zone
U
منطقه بمباران محدود
blind man's buff
U
از من داری
blind man's buff
U
چشم بندانک
blind mans buff
U
ازمن داری
blind mans buff
U
چشم بندی چشم بندانک
double blind method
U
روش بی نام مضاعف
He is blind in the left eye .
U
چشم چپ اش کور ( نابینا ) است
In is an affair of the heart . Love is blind .
U
کار کار دل است
To turn a blind eye to something. To overlook something.
U
چیزی را نادیده گرفتن
To overlook. To turn a blind eye.
U
چشم پوشیدن (نادیده گرفتن )
Dead ( blind ) drunk. As drunk as a lord .
U
مست خراب ( مست لایعقل )
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com