English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bicycle path U راه دوچرخه رو
bicycle path U مسیر دوچرخه سواری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bicycle U دوچرخه سواری کردن
bicycle دوچرخه
to go by bicycle U دوچرخه سواری کردن
bicycle U دوچرخه پایی
bicycle kick U پای دوچرخه
to ride a bicycle U دوچرخه سواری کردن
It was wrong of you to take the bicycle . U کار غلطی کردی که دوچرخه را برداشتی
to hop on your bicycle U روی دوچرخه خود جهیدن
folding bicycle U دوچرخه تاشو
to walk a bicycle U دوچرخه را با دست بردن
bicycle pump U تلمبه دوچرخه
To dismount from a horse(bicycle). U از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
fixed-gear bicycle U دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
motor assisted bicycle U موتورسیکلت
I bought the bicycle on impulse . U یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work. U حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
path U باریک راه
path name U نام مسیر
by path U جاده فرعی
I have been down that path. U مزه اش را چشیده ام ( بسرم آمده است )
f. this path U ازاین راه برو
the f. path U جاده پیش یاجلویی
path U فرمان PATH
path U پیاده رو
path U راه
path U گذرگاه
path U مسیر طریقت
path U مسیر
path U جاده
path U مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
path U مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
path U لیست زیر دایرکتوریها که سیستم عامل باید دنبال فایل نامدار بگردد
path U محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
path U جاده مال رو
path of flight U مسیر هواپیما
path of flight U مسیر پرواز
path of expansion U مسیر گسترش
path of expansion U مسیر توسعه
path analysis U تحلیل مسیر
nerve path U گذرگاه عصبی
motor path U گذرگاه حرکتی
path sweeping U پاک کردن مسیر
path sweeping U مین روبی مسیر دریایی
primrose path U راه عیش وخوشی
primrose path U راه تسلیم ورضا
train path U اجازه عبور ترن روی یک خط
to beat a path U کوبیدن یک جاده
time path U مسیر زمانی
the primrose path U عیش و نوش جویی
scan path U مسیر پیمایش
roller path U ریل دواربرجک توپ
roller path U صفحه بلبرینگ
mean free path U مسافت ازاد میانگین
mean free path U مسافت ازاد متوسط
critical path U مسیربحرانی
flight path U مسیر پرواز
expansion path U مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
expansion path U مسیر گسترش
current path U مسیر عبور جریان برق
bridle path U راه باریک
base path U مسیر بین پایگاهها
critical path U مسیر بحرانی
foot path U کوره راه
glide path U مسیر فرود ازاد
bridle path U جاده اسب رو
lightning path U مسیر برق
light path U مسیر نور
leakage path U مسیر خزش
leakage path U مسیر نشت
glide path U مسیر پرواز در حال سرخوردن
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
magnetic path U مسیر خطوط قوا
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes] U دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
His path was strewn with flowers . U مقدم اورا گلباران کردند
mean free path for attenuation U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
attenuation mean free path U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path absorption U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
scattering mean free path U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
critical path method U روش مسیر بحرانی
critical path analysis U تحلیل مسیر بحرانی
critical path analysis U استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
critical path analysis U منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis U تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path method U سی پی ام
magnetic path length U طول مسیر خطوط قوا
path [corridor] for emergency vehicles U راه [باز شده در جاده] برای وسایل اورژانس
To be itching fo r a fight . To be on the war path. U سر دعوا داشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com