Perdic | bergson criterion | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 26 (1 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	bergson criterion U	ضابطه برگسون
	bergson criterion U	ضابطهای که نشان میدهد هر تغییری که موجب کاهش مطلوبیت شود نامطلوب است

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	criterion U	ملاک
	criterion U	مشخصاتی که با آن برخورد خواهد شد
	criterion U	سنجه
	criterion U	معیار
	criterion U	میزان
	criterion U	مقیاس
	criterion U	معیار نشان قطعی
	criterion U	محک
	criterion U	ضابطه
	pareto criterion U	ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
	pareto criterion U	معیار پاراتو
	kaldor criterion U	مطرح گردید
	kaldor criterion U	ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
	kaldor criterion U	ضابطه کالدور
	criterion trials U	کوششهای ملاکی
	criterion of degeneracy U	معیار تبهگنی
	criterion group U	گروه ملاک
	criterion contamination U	ناخالصی ملاک
	criterion analysis U	تحلیل ملاک
	validity criterion U	ملاک اعتبار
	criterion refernced tests U	ازمونهای ملاکی
	air quality criterion U	معیار کیفیت هوا
	scitovsky double criterion U	معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
	scitovsky double criterion U	که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy