Perdic | bed drop or bod fall | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bed drop or bod fall U	اختلاف سطح کف نهر دردوطرف ساختمانی که روی نهر ساخته میشود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Drop by drop . I n drops. U	قطره قطره
	There was a heavy fall of snow (snow-fall). U	برف سنگینی بارید
	drop off U	بخواب رفتن
	to drop someone off U	کسی را پیاده کرن
	to let drop U	انداختن
	ir drop U	افت ای ار
	drop off U	مردن
	drop behind U	عقب افتادن از
	drop off U	دفاع بیرون از منطقه خود
	drop on U	سوزن دوراهی خط اهن
	drop out U	افت
	drop out U	حذف شدن
	drop out U	حذف تصادفی
	drop out U	از قلم افتادگی
	drop-out U	ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
	drop-out U	ترک کننده
	drop U	[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
	drop U	[نوعی طاق]
	drop by U	بکسی سر زدن
	drop by <idiom> U	بازدید از کسی با جایی
	drop by U	دیدن
	drop by U	مختصرکردن
	drop in <idiom> U	دیدار کوتاه
	To drop in on someone . U	به کسی سرزدن
	to drop something off [at someone's] U	چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
	drop behind U	عقب ماندن
	to let drop U	رهاکردن
	to let drop U	ول کردن
	drop in U	سرزدن
	drop in U	اتفاقا دیدن کردن انداختن در
	drop U	جرعه کمی
	drop in U	درج تصادفی
	drop-out U	افت
	drop U	افتادن چکیدن
	drop U	رهاکردن
	drop U	نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
	drop U	انداختن قطع مراوده
	drop U	چکه سقوط
	drop U	افت
	drop U	سقوط
	drop U	بار
	drop U	قطره سقوط کردن کم کنید
	drop U	جاگذاشتن حریف
	drop U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	drop U	فرود
	drop U	کم کردن
	drop U	از قلم انداختن
	drop U	اب نبات
	drop U	قطره
	the very last drop U	اخرین قطره
	to drop in U	سرزدن
	to drop in U	اتفاقا دیدنی کردن
	to drop on U	سرزنش یاتنبیه کردن
	drop U	پشت سر گذاشتن حریف دو
	drop U	محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
	drop U	ژیگ
	drop U	چکه
	drop U	خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
	drop U	دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
	drop U	یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
	drop U	افت سقوط
	drop U	نقل
	ear drop U	گوشواره اویزدار
	drop worm U	حلزونی سقوطی
	a drop in the ocean <idiom> U	قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
	ear drop U	اویزه
	ear drop U	گل اویز
	energy drop U	افت انرژی
	drop scene U	پرده اخرداستان زندگی
	Drop dead <idiom> U	کم کردن مزاحمت
	drop out (of school) <idiom> U	ترک مدرسه
	drop in the bucket <idiom> U	مقداری جزئی
	drop zone U	منطقه فرود چترباز
	drop shot U	جاخالی
	drop shot U	ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
	drop shot U	ضربه دراپ
	drop shadow U	سایه برجسته
	drop selector U	سلکتور سقوطی
	drop scene U	پرده جلوصحنه نمایش
	drop press U	پتک خودکار اهنگری
	drop point U	نقطه چکه
	drop point U	چکه
	drop shot U	ضربه اهسته روی تور والیبال
	drop tank U	تانک موقت
	drop test U	ازمایش سقوطی
	drop zone U	منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
	drop zone U	منطقه فرود
	drop wire U	سیم انشعاب
	drop weight U	وزن سقوطی
	drop point U	قطران
	drop vault U	طاق قوسی خفته
	drop track U	تعقیب را قطع کنید
	drop track U	تعقیب موقوف
	drop test U	ازمایش ضربهای
	drop point U	قطره
	the drop the veil U	روی خودراپوشیدن
	paradrag drop U	سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
	ohmic drop U	افت اهمی
	no drop image	[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
	line drop U	افت ولتاژ یک خط
	line drop U	افت خط
	letter drop U	صندوق پست
	lemon drop U	اب نبات ترش
	knee drop U	فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
	impedance drop U	ولتاژ اتصال کوتاه
	hot drop saw U	اره گرم
	heavy drop U	پرتاب بارسنگین با چتر
	peppermint drop U	قرص نعناع
	potential drop U	افت پتانسیل
	the drop the veil U	توری یانقاب خودراپایین انداختن
	syphon well drop U	ابشار با چاهک و لوله
	stepped drop U	شیبشکن پلکانی
	short drop U	دراپ کوتاه
	school drop out U	افت تحصیلی
	school drop out U	ترک تحصیل کرده
	resistance drop U	افت ای ار
	resistance drop U	افت مقاومتی
	pressure drop U	افت فشار
	potential drop U	افت ولتاژ
	heavy drop U	بارریزی سنگین
	heat drop U	افت حرارت
	crystal drop U	اشککریستالی
	drop earrings U	گوشوارهآویز
	drop-leaf U	لایهلولاییمیز
	Drop me just before you get to the turning. U	مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
	Drop me a line . U	برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
	To drop a brick . <idiom> U	دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
	I just cant drop my work and go . U	نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
	drop a hint <idiom> U	فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
	drop (someone) a line <idiom> U	چند خط(برای کسی)نوشتن
	drop back <idiom> U	عقب نشینی کردن
	one should not drop the pilot U	شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
	wing drop U	افت ناگهانی برا روی یک بال
	gravity drop U	پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
	gravity drop U	زنگ احضار وزنی
	front drop U	پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
	free drop U	برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
	free drop U	پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
	leakage drop U	افت نشتی
	vertical drop U	ابشار قائم
	voltage drop U	افت ولت
	voltage drop U	افت ولتاژ
	voltage drop U	افت فشار الکتریکی
	drop by the wayside <idiom> U	قبل از اتمام کار ،ویران شدن
	contact drop U	افت کنتاکتی
	drop cap U	حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
	drop curtain U	پرده جلو صحنه
	drop message U	لولههای خبر
	drop repeat U	واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
	drop-ornament U	تزئینات آویزان
	drop forge U	سکه زدن
	drop forge U	منگنه زدن
	drop forger U	اهنگر
	drop forging U	اهنگری سقوطی
	drop-tracery U	تزئینات مشبک کاری
	drop froge U	اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
	drop goal U	رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
	drop hammer U	پتک خودکار اهنگری
	drop cable U	بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
	drop ball U	انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
	drop ball U	دراپ بال
	barrel drop U	ابشار لولهای
	automatic drop U	اتصال خودکار
	drip drop U	چک چک
	drop gage U	فشار سنج
	drop volley U	جاخالی
	drop a goal U	ضربه زدن بر فراز دروازه
	drop altitude U	ارتفاع پرش
	arc drop U	افت جرقهای ولت
	drop altitude U	ارتفاع بارریزی
	drop annunciator U	زنگ احضار
	drop arch U	قوس شاه عباسی
	drop back U	افتادن
	drop back U	جاافتادن
	drop hammer U	چکش سقوط ازاد
	drop hammer U	چکش سقوطی
	drop manhole U	دهانه ریزش
	drop down menu U	منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
	drop inlet U	دریچه ریزش
	drop out type U	دخشههای متضاد
	drop keel U	centre-plate :syn
	drop kick U	شوت سرضرب
	drop leaf U	رومیزی اویخته از اطراف میز
	drop letter U	نامه پست شهری
	Let's drop the subject. U	از این موضوع صرف نظر کنیم .
	drop master U	مدیر پرش
	drop master U	سرپرست پرش
	drop mohawk U	چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
	drop of potential U	افت پتانسیل
	drop height U	ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
	at the drop of a hat <idiom> U	بدون هیچ گونه معطلی
	drop keel U	تیغه میانی
	drop-outs U	ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
	drop-outs U	ترک کننده
	drop point U	نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
	drop point U	نقطه پرش
	ear-drop U	گل آویز
	drop pass U	پاس بعقت
	ear-drop U	گوشواره
	drop in temperature U	کاهش دما