English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
battlefield evacuation U اخراجات پزشکی از میدان نبرد
battlefield evacuation U تخلیه پزشکی
battlefield evacuation U تخلیه پرسنل اسیب دیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
battlefield U میدان جنگ
battlefield U عرصه منازعه رزمگاه
battlefield U نبردگاه
battlefield U میدان نبرد
airborne battlefield U عملیات هوابرد
battlefield recovery U اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
airborne battlefield U میدان رزم هوابرد
The army had to retreat from the battlefield. U ارتش مجبور به عقب نشینی از میدان جنگ شد.
evacuation U تخلیه
evacuation U تهی سازی
evacuation U برون بری
evacuation U اخراجات
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
evacuation U برون ریزی
evacuation U اخراج
medical evacuation U تخلیه پزشکی
medical evacuation U تخلیه بهداری
medical evacuation U تخلیه بیماران
evacuation ship U ناواخراجات پزشکی
evacuation ship U ناو کنترل تخلیه پزشکی
evacuation policy U خط مشی اخراجات پزشکی
evacuation policy U روش تخلیه پزشکی
evacuation convoy U کاروان اخراجات دریایی
chain of evacuation U سیستم تخلیه
chain of evacuation U سیستم اخراجات
aeromedical evacuation U تخلیه پزشکی هوایی
air evacuation U تخلیه هوایی
area evacuation U اخراجات منطقهای
area evacuation U تخلیه منطقهای
air evacuation U تخلیه مواضع از راه هوا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com