English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
baton rounds U گلولههای لاستیکی ضداغتشاش فشنگهای لاستیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
baton U چوب امدادی دو
baton U عصا یا چوپ صاحب منصبان
baton U چوب میزانه
baton U باتون یاچوب قانون
baton U عصای افسران
baton charge U حرکترو بهجلو بوسیلهپلیسباتونبدست
relay baton U چوب امدادی
rounds U گلوله ها
rounds U شلیکها
rounds U تعدادگلوله ها
to make one's rounds U دور زدن
to make one's rounds U گشت زدن
settling rounds U گلولههای نشست دهنده توپ گلولههای مستقر کننده توپ
settling rounds U تیر استقرار قنداق توپ
rounds complete U تیر تمام شد
rounds complete U فرمان تیر تمام
number of rounds U تعداد تیرهای شلیک شده
number of rounds U تعداد گلوله ها
every one fired two rounds U هر کسی دو تیر خالی کرد هر کسی دو نوبت شلیک کرد
merry-go-rounds U چرخ فلک
equivalent service rounds U گلولههای معادل گلوله جنگی
equivalent service rounds U گلوله معادل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com