English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
base point U نقطه مبنا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
point to point line U خط نقطه به نقطه
r base U ار- بیس
base course U لایه شالوده
base course U قشر پی راه
base course U قشر لعاب
sub base U زیر بستر
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
sub base U زیر قشر
first base U اولینپایگاه
to base one self U اعتماد کردن
base 0 U پایه 01
base 0 U decimal
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
get to first base <idiom> U موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
to base one self U تکیه کردن
second base U دومینپایگاه
base course U لایه اساس قشر اساس
base hit U ضربه به داخل محوطه باامتیاز
base ignition U احتراق تحتانی
base fuze U ماسوره ته پران
base level U تهتراز
base line U خط پایه
base line U خط مبنا
base line U خط کور
base line U خط توجیه
base map U نقشه مبنا
base of origin U پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
base of origin U مبداء اصلی
base of operations U پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
base of operations U پایگاه عملیات
base of fire U مبنای اتش
base number U عدد پایه
base number U عدد مبنا
base mortar U قبضه مبنا
base mortar U خمپاره مبنا
base memory U حافظه پایه
base map U نقشه پایگاه
base map U نقشه مادر
base loading U بار اولیه
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
fire base U مبنای اتش
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
base fuze U ماسوره ته
base fuze U ماسوره ته گلوله
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base camp U پایگاه مبنا
base born U حرامزاده
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band U مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band U روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band U ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
base address آدرس مبنا
bare base U فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
bare base U پایگاه اماده نشده
bare base U پایگاه اشغال نشده
wheel base U فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
data base U پایگاه داده ها
data base U مبنای اطلاعات
base address U نشانی پایه
base circle U هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
base frame U چهارچوب زیر دستگاهها
base font U فونت پیش فرض
base font U فونت پایه
base flow U مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
base flow U جریان پایه
base ejection U پرتاب شونده از ته
base ejection U ته پران
base development U ساختن پایگاه
base development U تهیه پایگاه
base depot U امادگاه واقع در پایگاه امادگاه مبنا
base defense U پدافند پایگاه
base defense U پدافند از پایگاه
base cover U عکس برداری اولیه
base court U حیاط بیرونی یاعقبی
base complex U مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
base command U فرماندهی پایگاه
army base U پادگان نیروی زمینی
base piece U قنداق
column base U ته ستون
column base U پایه ستون
conjugate base U باز مزدوج
coupling base U وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
coupling base U اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
bayonet base U پایه لامپ میخی
base width U عرض پایه پهنای پایه
base width U ستبرای پایه
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base unit U یکای بنیادی
base unit U یکان مبنا
base unit U یکان پایگاهی
base symbol U علایم قراردادی مبنا
base surge U ابر پایه قارچ اتمی
base surge U ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base stone U سنگ زیرین
base spray U بسک ته
column base U زیرستون
base of splat U پایهپشتصندلی
bracket base U پایهقلاب
fixed base U پایهثابت
chart base U چارت مادر
chart base U چارت مبنا
dexter base U پایهراستی
center base U میدان مرکزی
hardwood base U پایهسختچوبی
lamp base U پایهلامپ
magazine base U محلانبارخشاب
concrete base U پایهیبتونی
pin base U پایهمیله
centre base U ستونمرکزی
recharging base U بخشتغذیه
sinister base U منحنیانتهایی
sprung base U تشکفنری
swivel base U پایهگردنده
telescope base U پایهتلسکوپ
wave base U سطحموج
base spray U بسکهای ته گلوله
base speed U سرعت منتجه
base plate U صفحه زیر ستون
base plate U صفحه پای ستون
base pitch U فاصله بین نیمرخهای مشابه دو دندانه مجاور از یک چرخ دنده
base piece U مقر
base piece U پایه پایه استقرار
base piece U کف
base piece U قبضه مبنا
base piece U توپ مبنا
base piece U توپ اصلی
base period U زمان مبنا
base peak U پیک مبنا
base pay U حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
base path U مسیر بین پایگاهها
base pairing U جفت شدن بازی
base ore U کانه کم عیار
base operation U عملیات پایگاهی
base on halls U گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
base plug U درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
base price U قیمت پایه
base price U قیمت مبنا
base speed U سرعت مبنا
base shop U تعمیرگاه پادگانی
base shop U تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base running U دویدن بسوی پایگاه
base runner U توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
base ring U رینگ پایه
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
It is base on a precedent. U مسبوق به سابقه است
base reserves U اماد مبنای ذخیره
base repair U تعمیرات پایگاهی
base repair U تعمیر اساسی
base register U ثبات مینا
base register U ثبات پایه
base of wall U روپی
base rates U ارزش اولیه
lewis base U باز لوویس
filbert base U پایگاه فریبنده
filbert base U پایگاه دروغین
tax base U ماخذ مالیات
tax base U مبنای مالیاتی
knowledge base U پایگاه اگاهی
knowledge base U پایگاه دانش
stanchion base U زیرستون
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
time base U ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
time base U مبدا زمانی
base rates U نرخ مبنا
fuse base U پایه ی فیوز
base rates U نرخ پایه
base rates U اهنگ پایه
base rate U ارزش اولیه
base rate U نرخ مبنا
base rate U تعرفه مبنا
base rate U نرخ پایه
base rate U اهنگ پایه
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
software base U مبنای نرم افزار
return to base U بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
hard base U سکوی پرتاب مستحکم
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard base U باز سختbaseball
inorganic base U باز معدنی
polyacid base U باز چند اسیدی
polyacidic base U باز چند اسیدی
pseudo base U شبه باز
prisoners base U بازی گرگم بهوا
base reserves U ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
schiff base U باز شیف
knowledge base U پایگاه معلومات
floating base U پایگاه شناور دریایی
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
inorganic base U باز غیر الی
soft base U باز نرم
single base U تک مادهای
single base U باروت یک حبهای
sight base U پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
fox base+ U فاکس بیس پلاس
production base U مبنای تولید یا تولیدات ملی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com