English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
balances of payments U تراز پرداختها
balances of payments U موازنه پرداختها
balances of payments U ترازپرداختها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
down payments U پیش پرداخت
payments U تادیه
payments U قسط
payments U وجه
down payments U پیش قسط
payments U تادیه پول
payments U پرداخت
payments U کارسازی
equation of payments U تعدیل
equation of payments U قاعده پیدا کردن
coupon payments U منظورپرداختهای ثابت بابت بهره اوراق قرضه است
coupon payments U پرداختهای کوپنی
progress payments U پرداختهای پیشرفت کار
factor payments U پرداختهای عوامل تولید مانند
factor payments U دستمزد
transfer payments U پرداختهای انتقالی
stage payments U پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
progress payments U پرداخت تدریجی
progress payments U پرداخت براساس پیشرفت کار
factor payments U بهره وسود
balance of payments U تراز پرداختها
progress payments U پرداختهای موقت یا علی الحساب
balance of payments U ترازپرداختها
balance of payments U موازنه پرداختها
factor payments U اجاره
agreement on partial payments U توافق در پرداخت های قسطی
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
government transfer payments U پرداختهای انتقالی دولت
balances U خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balances U مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد.
balances U احتمال رویداد خطا
balances U برای همه خطاها یکسان است
balances U برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
balances U قرار دادن متن و تصویر در یک صفحه به یک روش جذاب
balances U ترازو
balances U روش استفاده از همه ریشههای شبکه به یک اندازه
balances U روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون
balances U تراز همیاری
balances U ترازش
balances U تراز شدن متعادل کردن ترازو
balances U تعادل
balances U مانده
balances U موازنه
balances U توازن
balances U متعادل کردن
balances U موازنه کردن تعادل
balances U مانده برابرکردن
balances U موازنه تتمه حساب
balances U تراز
balances U میزان
balances U موازنه صورت وضعیت
balances U هم وزن
balances U تراز کردن متعادل کردن بالانس
balances U بالانس کردن
balances U تتمه
balances sash U قاب شیشه خور پنجره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com