Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
backward dive
U
شیرجهبهپشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dive
U
غواصی کردن
dive
U
فرو رفتن
dive
U
تفحص کردن
dive
شیرجه
dive
U
غوطه خوردن
inward dive
U
شیرجه پشت به استخر
dive
شیرجه رفتن
take a dive
U
تظاهر به ناک اوت
dive
U
غور
back dive
U
شیرجه از پشت و فرود با پا
power dive
U
شیرجه
power dive
U
شیرجه رفتن هواپیما
nose dive
U
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
dive angle
U
زاویه شیرجه هواپیما
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
skin dive
U
غوص کردن
no decompression dive
U
غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
forward dive
U
شیرجه رو به اب با چرخش
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
dive flap
U
ترمز هوایی از نوع فلپ
dive bombing
U
بمباران کردن در حالت شیرجه
dive bomber
U
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
crash dive
U
ناگهان بزیر اب رفتن
armstand dive
U
شیرجه توام با بالانس
armstand dive
U
بالانس برگشت
swan dive
U
شیرجه فرشته
surface dive
U
غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
reverse dive
U
شیرجه وارونه
swan dive
U
شیرجه
scuba dive
U
فرورفتن غواص به زیر اب باوسایل
skin dive
U
زیر ابی رفتن
height of the dive
U
ارتفاعپرش
starting dive
U
شیرجهآغاز
twist dive
U
پیچپرش
power dive
U
با استفاده از نیروی موتور طیاره
racing dive
U
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
backward-looking
U
ایدهوعملمخالفتآمیز
to go backward
U
پس رفتن
to go backward
U
تنزل کردن
backward
U
سیگنال کنترل و handshaking
backward
U
عقب افتاده
backward
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward
U
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward
U
بازیابی داده از سیستم آسیب دیده
backward and f.
U
پس وپیش
backward
U
ارسال داده که توسط گیرنده کنترل میشود
backward
U
جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
backward
U
در جهت عقب یا در خلاف جهت
backward and f.
U
عقب و جلو
backward
U
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
backward
U
به عقب
backward
U
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
backward
U
پس گشت
backward
U
به پشت ازپشت
backward
U
وارونه
backward
U
عقب مانده کودن
backward
U
عقب مانده
backward reaction
U
واکنش برگشت
shift backward
U
انتقال به عقب
shift backward
U
حرکت به سمت عقب
backward bucket
U
سطلوارونه
backward linkages
U
اثرهای نشیب
backward chaining
U
زنجیره پسرو
backward search
U
جستجوی پسرو
backward reference
U
ارجاع به عقب
backward read
U
یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
backward pawn
U
پایده عقبمانده شطرنج
backward pass
U
پاس عرضی یا به عقب
backward notion
U
حرکت قهقرایی یا وارونه
backward linkages
U
اثرهای قهقرائی
backward effect
U
اثر واشوری
backward somersault
U
پشتک از پشت
backward conditioning
U
شرطی کردن وارونه
backward association
U
تداعی وارونه
backward effect
U
اثر اشفتگی
backward economy
U
اقتصاد عقب مانده
backward countries
U
کشورهای عقب مانده
backward chaining
U
زنجیرهای کردن وارونه
backward chaining
U
روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
backward child
U
کودک عقب مانده
Underdeveloped ( backward) countries .
U
کشورهای عقب افتاده
backward bucket cylinder
U
سیلندرسطلوارونه
backward bending supply curve
U
منحنی عرضه به عقب خم شونده
backward leg hook and underarm
U
سوبلس با استفاده از پا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com